16
اولین گروه از قاتلان حرفه‌ای تاریخ

شناخت فرقه حشاشین

  • کد خبر : 133
  • ۰۴ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۴
شناخت فرقه حشاشین
یکی از مشهورترین قربانیان حشاشین خواجه نظام‌الملک طوسی وزیر قدرتمند دو تن از شاهان سلجوقی بود که در تاریخ 14 اکتبر 1092 به قتل رسید

فرقه حشاشین اولین گروه از قاتلان حرفه‌ای تاریخ به شمار می‌آیند که در زمان فعالیت خود در قرن دوازدهم توانستند شخصیت‌های مهمی همچون خواجه نظام‌الملک را ترور کنند.

حشاشین به مدت تقریبا دو قرن از سال ۱۰۹۰ تا ۱۲۷۳ میلادی نقش بسیار مهم و تعیین کننده‌ای در خاورمیانه ایفا می‌کردند. آن‌ها گروه کوچکی بودند که در مناطق مختلف ایران و سوریه به طور پراکنده پخش شده بودند. حشاشین با توجه به تعداد اندک خود توانایی رویارویی با ارتش‌های زمان خود را نداشتند اما با این وجود در اواخر قرن یازدهم بنیانگذار حشاشین یعنی حسن صباح توانسته بود یکی از مرگبارترین گروه‌های تروریستی جهان را تشکیل دهد.

حشاشین مخوف‌ترین گروه در زمان خود بودند به طوری که حتی قدرتمندترین پادشاهان و حاکمان آن زمان یعنی خلفای عباسی و فاطمی، امپراطورهای سلجوقی و ایوبی، شاهزاده‌های دولت‌های صلیبیون و امیرهایی که حاکم شهرهایی مثل دمشق، حمس و موصل بودند از آن‌ها هراس داشتند. آن‌ها در طول دوران فعالیت خود توانستند دو خلیفه و بسیاری از وزرا و سلطان‌ها و همچنین رهبران جنگ‌های صلیبی را به قتل برسانند.

اعضای فرقه حشاشین در بیشتر مواقع ماه‌ها و یا سال‌ها دشمنان خود را زیرنظر می‌گرفتند و سعی می‌کردند به آن‌ها نزدیک شوند تا در نهایت بتوانند خنجری را در قلب آن‌ها فرو کنند. ماموران این گروه اکثرا مکان‌های عمومی را برای به قتل رساندن اهداف خود در نظر می‌گرفتند تا بیشترین تاثیر را بر دشمنان و مردم زمانه خود داشته باشند. امروزه پس از گذشت ۷۵۰ سال از زمان نابودی حشاشین بوسیله مغول‌ها، تاکتیک‌ها و نحوه فعالیت گروه‌های تروریستی مثل القاعده و طالبان نیز شباهت‌هایی با حشاشین دارند.

اما در آن زمان حسن صباح، اعمال تروریستی بر علیه اعضای ارشد نظامی، سیاسی و مذهبی را نه به عنوان یک عمل تهاجمی بلکه به عنوان دفاع از مردم خود در برابر مواضع و حملات آن‌ها بر ضد اسماعیلیان نزاری می‌دانست. در هر صورت هیچ شکی وجود ندارد که فعالیت‌های حشاشین تاثیر زیادی بر سیاست‌ها و تحرکات نظامی خاورمیانه در آن زمان داشته است.

حشاشین چه کسانی بودند؟

در ادامه اطلاعاتی درباره گروه حشاشین ارائه می‌دهیم.

نام حشاشین

در مورد ریشه و معنی حشاشین اختلافات زیادی وجود دارد. اولین بار پیروان شاخه مستعلیه که از رقیبان نزاریه‌ای‌ها بودند در جریان سقوط خلافت فاطمیون نام حشاشین را برای این گروه انتخاب کردند. حشاشین بر خلاف باور عامه و برخی از صاحبنظران به معنی کسانیکه حشیش می‌کشیدند و بعد از آن دست به اعمالی چون قتل می‌زدند نیست،بلکه این نامگذاری از اصطلاح حشاش که خود مشتق از واژه حشیش به معنای داروساز (گیاه شناسان) ریشه گرفته‌ است. در قرون چهارم و پنجم خورشیدی در کشورهای اسلامی و بخصوص در ایران دارو فروشان را بنام حشاشین می‌خواندند و در بعضی از شهرهای بزرگ ایران بازاری به نام بازار حشاشین (دارو فروشان) وجود داشت.

برخی مانند نویسنده لبنانی امین معلوف و نویسنده انگلیسی ادوارد برمن بر این باور هستند که بنیانگذار حشاشین حسن صباح نام اساسیون به معنی کسانی که دنبال کننده و پایبند به اصول هستند را برای گروه خود انتخاب کرده و جهانگردان خارجی مانند مارکو پولو به اشتباه تصور کردند این نام مشتقی از کلمه حشیش است. آن‌ها عقیده دارند از آنجایی که استفاده از حشیش در اسلام حرام است، دشمنان این گروه برای تخریب و بدنامی آن‌ها عمدا نام حشاشین به معنی کسانی که حشیش می‌کشند را برای توصیف آن‌ها رواج داده بودند.

اعتقادات حشاشین

حشاشین پیروان مذهب اسماعیلیه بودند. این مذهب در قرن هشتم میلادی پدید آمد و پیروان آن اسماعیل، فرزند امام جعفر صادق را به عنوان آخرین امام اسلام می‌دانند. به همین دلیل به آن‌ها شیعه هفت امامی نیز گفته می‌شود. در اواخر قرن یازدهم پس از پدید آمدن اختلافاتی بر سر خلافت نزار و مستعلی، خود اسماعیلیان نیز به دو شاخه تقسیم شدند.

آن دسته از اسماعیلیان که عقیده داشتند نزار باید خلیفه بعدی باشد شاخه نزاریه و آن دسته که عقیده داشتند مستعلی خلیفه باشد شاخه مستعلیه را تشکیل دادند. پیروان نزاریه به نسبت شاخه دیگر فعالیت‌های نظامی بیشتری داشتند و آن‌ها بودند که در ادامه به عنوان فرقه حشاشین شناخته شدند.

قلمرو حکومت

همچنین بخوانید :

نزاریه‌ای‌ها که در ابتدا توسط یک مبلغ مذهبی به نام حسن ابن صباح هدایت می‌شدند در ایران مستقر شدند و یک گروه سیاسی مذهبی جدید مانند شوالیه‌های معبد در اروپا تشکیل دادند. اعضای گروه پس از تحصیل و آموزش بسته به دانش، اعتبار و شجاعت در درجات و رتبه‌بندی‌های متفاوتی قرار می‌گرفتند. تمام اعضا بدون استثنا از دستورات رهبر گروه اطاعت می‌کردند و به او وفادار بودند.

با گذشت زمان تعداد اعضای گروه بیشتر و بر قدرت آن‌ها نیز افزوده شد تا جاییکه توانستند چندین قلعه کوهستانی را نیز تحت سلطه خود دربیاورند. بیشتر پایگاه‌های این فرقه در شمال سوریه قرار داشت. آن‌ها با برخی از دولت‌های صلیبیون نیز مرز مشترک داشتند. شاید مهمترین بخش تحت سلطه این گروه شهر مصیاف بود که در سال ۱۱۴۱ میلادی به تصرف آن‌ها در آمد. این شهر و قلعه آن نقش پایتخت حشاشین در سوریه را ایفا می‌کرد.

پس از شکست اروپایی‌ها در جنگ صلیبی دوم و ناتوانی‌ آن‌ها در اشغال شهر رُها و همچنین نابودی دو ارتش تحت فرمان کنراد سوم پادشاه آلمان و لویی هفتم پادشاه فرانسه، پیروان نزاریه توانستند بدون رقیب به سلطه خود ادامه داده و بر قدرت خود بیافزایند. علاوه بر این آن‌ها هر از چند گاهی با پرداخت خراج به دولت‌های صلیبیون و یا حمایت از آن‌ها در برابر مسلمانان سنی منطقه توانسته بودند از حملات در امان بمانند و در انزوا به زندگی خود ادامه دهند.

در قرن سیزدهم میلادی بیشتر از هر زمان دیگری به جمعیت این فرقه افزوده شده بود و پیروان آن در مصر، سوریه، یمن، جنوب عراق، جنوب غربی ایران (خوزستان) و افغانستان حضور داشتند. با وجود اینکه آن‌ها در بیشتر مواقع در انزوا به دور از دشمنان خود و حتی یکدیگر بودند اما حداقل در قلعه‌های غیرقابل نفوذ خود با آرامش و امنیت زندگی می‌کردند. با این حال خبر موجودیت آن‌ها در نهایت پخش شد و رهبر فرقه‌شان توسط اروپایی‌هایی که در جنگ‌های صلیبی شرکت داشتند در غرب به نام پیرمرد کوهستان شناخته شد. این لقب در آن زمان به رشیدالدین سینان که در زمان جنگ‌های صلیبی رهبری مذهب نزاریه در سوریه را عهده دار بود، داده شد.

از مهمترین پایگاه‌های فرقه حشاشین الموت، میمون دژ و قلعه الموت در جنوب دریای کاسپین بود. از مکان فعلی میمون دژ اطلاعی در دست نیست ولی قلعه الموت همچنان پابرجا است. این قلعه که یکی از اولین قلعه‌هایی بود که در سال ۱۰۹۰ تحت سلطه حشاشین درآمد مقر اصلی این گروه در ایران و همچنین محل زندگی رهبر فرقه حشاشین بود. این قلعه در ارتفاع ۲۱۶۳ متری از سطح دریا بر روی صخره‌هایی با شیب تند و پرتگاه‌های عمیق ساخته شده و به سادگی قابل دسترسی نیست. قلعه حشاشین الموت نیز مانند سایر قلعه‌های حشاشین از پایه‌های سنگی و ساختمان‌های چوبی ساخته شده بود. قلعه مهم دیگری که می‌توانیم به آن اشاره کنیم قلعه مصایف در سوریه است که از چندین لایه دیوار ساخته شده و یک قلعه هم‌مرکز است.

اهداف فرقه حشاشین

یکی از مشهورترین قربانیان حشاشین خواجه نظام‌الملک طوسی وزیر قدرتمند دو تن از شاهان سلجوقی بود که در تاریخ ۱۴ اکتبر ۱۰۹۲ به قتل رسید. قربانی دیگر این گروه که از قضا اولین فرد مسیحی بود که به دست حشاشین ترور می‌شد، ریموند دوم کنت طرابلس بود. او در سال ۱۱۵۲ میلادی زمینی در نزدیکی پایگاه حشاشین در سوریه را در اختیار شوالیه‌های مهمان‌نواز قرار داد. پس از مرگ او مقامات برای پیدا کردن قاتلان، مردم منطقه را در مقیاس گسترده‌ای قتل عام کردند اما در نهایت نتوانستند عاملان ترور ریموند دوم را پیدا کنند.

سومین قربانی معروف حشاشین کنراد مونتفرات بود که در ۲۸ آوریل سال ۱۱۹۲ به قتل رسید. کنراد که تنها چند روز قبل از مرگش به عنوان پادشاه اورشلیم انتخاب شده بود یک شب در شهر صور که از یک مهمانی به خانه برمی‌گشت توسط دو تیم از قاتلان با ضربات چاقو ترور شد. قاتلان که لباس راهبان را پوشیده بودند توانستند به بهانه نشان دادن نامه‌ای به کنراد نزدیک شوند و سپس به او حمله کنند. پس از مرگ او ریچارد اول که به عنوان ریچارد شیردل نیز شهرت داشت متهم به قتل کنراد شد. از آنجایی که در آن زمان جنگ صلیبی سوم بدون هیچ موفقیت قابل توجهی برای غربی‌ها ادامه داشت، آن‌ها در میان خود اختلافات زیادی بر سر این که چه کسی باید بر چه مناطقی از خاورمیانه تسلط داشته باشد داشتند و به همین دلیل بسیاری بر این عقیده بودند که ریچارد سفارش قتل کنراد را به حشاشین داده است.

البته برخی اوقات قتل‌ها آنقدر موثر و موفقیت آمیز بودند که هیچکس مطمئن نبود کار حشاشین باشد. قتل مودود اتابک موصل یکی از این موارد است. او در ۲ اکتبر ۱۱۱۳ زمانی که از مسجد جامع اموی دمشق به خانه برمی‌گشت مورد حمله قرار گرفت. قاتل به بهانه گرفتن صدقه به او نزدیک شد و سپس با گرفتن کمربندش دو بار با چاقو به شکم او ضربه وارد کرد ولی نتوانست فرار کند. پس از دستگیری او را اعدام کردند و جسدش نیز سوزانده شد. اما در آن زمان هیچکس مطمئن نبود او از سوی نزاریه‌ای‌ها یا همان فرقه حشاشین فرستاده شده باشد. به همین دلیل دقیقا مشخص نیست که در آن زمان مسوولیت چندین قتل مرموز بر عهده آن‌ها بوده و یا برعکس چند مورد از قتل‌ها به اشتباه به آن‌ها نسبت داده شده است.

جدول زیر ترورهایی که به حشاشین نسبت داده می‌شود را نشان می‌دهد:

قربانی تاریخ مکان
خواجه نظام‌الملک طوسی ۱۴ اکتبر ۱۰۹۲ نهاوند، بروجرد
جناح الدولا، امیر حمص می ۱۱۰۳ مسجد جامع حمص
خلف بن ملاعب، امیر آفامیا ۳ فوریه ۱۱۰۶ آفامیا (سوریه)
مودود بن التونتكين، اتابک موصل ۱۱۱۳ دمشق
امیر بن مستعلی، خلیفه فاطمی ۱۱۳۰ قاهره
ﺗﺎﺝ ﺍﻟﻤﻠﻮک بوری، اتابک دمشق ۷ می ۱۱۳۱ دمشق
المسترشد، خلیفه عباسی ۱۱۳۵ نزدیک همدان
راشد بالله، خلیفه عباسی ۱۱۳۸ موصل یا اصفهان
ریموند دوم، کنت طرابلس ۱۱۵۲ دروازه شهر طرابلس
کنراد اول، پادشاه اورشلیم ۲۸ آوریل ۱۱۹۲ عکا
معزالدین محمد غوری، سلطان غوریان ۱۵ مارس ۱۲۰۶ نزدیکی سوهاوه در پاکستان
ریموند پسر بوهموند چهارم انطاکیه ۱۲۱۳ طرطوس، سوریه
فیلیپ مونتفورت، لرد صور ۱۷ مارس ۱۲۷۰ صور، لبنان

یکی از اهدافی که توانست از سو قصد به خود جان سالم به در ببرد، صلاح‌الدین ایوبی بود. صلاح‌الدین که یک مسلمان سنی بود پس از اینکه اعلام کرد تمام مسلمانان مرتد را به صلیب خواهد کشید به یکی از اهداف حشاشین تبدیل شد. آن‌ها به شیوه موفق خودشان پاسخ صلاح‌الدین را دادند؛ آن هم دو بار. اما در هر دو بار در ترور او ناموفق بودند. اولین بار در سال ۱۱۷۵ یک گروه ۱۳ نفره از قاتلان نتوانستند به او نزدیک شوند و دومین بار در سال ۱۱۷۶ چهار قاتلی که مامور قتل صلاح‌الدین بودند قبل از اینکه توسط محافظان سلاخی شوند تنها توانستند زره و یکی از گونه‌های او را پاره کنند.

صلاح‌الدین در مقابل تصمیم گرفت با قدرت پاسخ این سوقصدها را بدهد و یک هفته شهر مصیاف و قلعه آن را مورد حمله قرار داد. اما پس از آن به طور عجیبی عقب نشینی کرد. گفته می‌شود دلیل این کار این بوده که حشاشین در نیمه‌های شب وارد چادر او شدند اما به جای کشتنش یک چاقو را برای هشدار زیر بالش او قرار دادند. آن‌ها پیشتر نورالدین زنگی حاکم حلب و رها را نیز به همین شکل تهدید کرده بودند. اما بر اساس یک روایت دیگر از این داستان که از متون اسماعیلی به دست آمده حشاشین یک کیک زهرآلود را همراه با یادداشتی که می‌گفت «تو تحت سلطه ما هستی» زیر بالش او قرار دادند.

 

تمام این روایات به این نکته اشاره می‌کنند که اگر فردی در لیست ترور حشاشین قرار می‌گرفت، نمی‌توانست به سادگی جان سالم به در ببرد. صلاح‌الدین نیز ظاهر متوجه این موضوع شده بود و به همین دلیل پس از ملاقات با رهبر فرقه حشاشین سوریه، یک پیمان عدم تجاوز با آن‌ها امضا کرد. با این حال او همچنان خیالش راحت نشده بود و پس از آن به جای چادر بخوابد در یک برج چوبی می‌خوابید و دیگر با کسانی که نمی‌شناخت ملاقات نمی‌کرد.

سرانجام حشاشین

منگوقاآن خاقان حکومت مغول برادر کوچکترش هولاکو خان را برای حمله به ایران انتخاب کرد. او پس از اشغال ایران با تصرف قلعه‌های حشاشین از جمله الموت در سال ۱۲۵۶ آن‌ها را شکست داد. حشاشین به دلیل اینکه پیشتر جغتای یکی از فرمانده‌های ارشد مغول‌ها در زمان خاقان پیشین یعنی گیوک خان را کشته بودند به یکی از اهداف آن‌ها هنگام حمله به ایران تبدیل شده بودند. علاوه بر این گفته می‌شود حشاشین سعی کردند منگوقاآن را نیز به قتل برسانند ولی موفق نشدند.

مغول‌ها به لطف تجهیزات نظامی پیشرفته خود از جمله‌ منجنیق‌های آتش زا که می‌توانستند اهداف را از فاصله دور با دقت و قدرت زیادی مورد هدف قرار دهند موفق شدند قلعه‌ها را اشغال کنند. آن‌ها برای آن که بتوانند به قلعه‌های فرقه حشاشین که در ارتفاع بسیار بالا قرار داشتند حمله کنند منجنیق‌ها را در قطعات کوچکتر به ارتفاعات بالاتر حمل می‌کردند و در آنجا دوباره آن‌ها را سرهم می‌کردند.

البته حشاشین نیز پشت دیوارها مخفی نشدند و با منجنیق‌های خودشان و همچنین تیر و کمان از خود دفاع می‌کردند و توانستند تلفات زیادی به سپاه هولاکو وارد کنند. اما در انتها پس از اسارت رهبر حشاشین یعنی رکن‌الدین خورشاه همه چیز تمام شد. حشاشین باقی مانده در قلعه‌ها از جمله زنان و کودکان قتل عام شدند و آن‌هایی که جان سالم به در بردند نیز به اسارت و بردگی درآمدند. پس از سقوط حشاشین نسل نزاریه‌ای‌های ساکن ایران به طور کامل از بین رفت. با این حال همچنان چندین قلعه در سوریه پابرجا باقی ماندند ولی آن‌ها نیز پس از حمله بیبرس سلطان ممالیک بحری از بین رفتند. تا سال ۱۲۷۰ بسیاری استحکامات و قلعه‌های حشاشین به تصرف ممالیک بحری در آمدند.

پس از آن که مغول‌ها تصمیم گرفتند به بغداد حمله کنند، دیگر مسلمانان آن دسته از کتابخانه‌های حشاشین که پیشتر توسط مغولان نابود نشده بودند از جمله کتابخانه معروف قلعه الموت را غارت کرده و چندین کتاب حشاشین که ارزش زیادی داشتند را نجات دادند. بیشتر این متون هم اکنون در مراغه قرار دارند. البته آن‌ها تمامی متن‌هایی که به باورها و اعتقادات اسماعیلیان مربوط می‌شد را نیز آتش زدند.

بهترین بازی های ویدیویی مرتبط با فرقه حشاشین

حشاشین از قرون وسطی تا به امروز بخشی از فرهنگ اروپا و غرب بودند. کلمه Assassin (اساسیون یا حشاشین) در دوران جنگ‌های صلیبی توسط اروپایی‌ها وارد زبان انگلیسی شده و از آن زمان تا به امروز برای توصیف یک قاتل حرفه‌ای یا قتل ناگهانی یک شخصیت شناخته شده به کار گرفته می‌شود. علاوه بر این فیلم‌ها، سریال‌ها و بازی های ویدیویی نیز اشارات زیادی به این گروه شده است. برای مثال گفته می‌شود جرج آر. آر. مارتین گروه مردان بدون چهره یا The Faceless Men در رمان ترانه یخ و آتش را با الهام از حشاشین خلق کرده است. اما شاید واضح‌ترین اشاره به این گروه در چندین بازی ویدیویی صورت پذیرفته باشد که در ادامه به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

سری بازی Exile در ارتباط با یک عضو حشاشین در سوریه است که می‌تواند با سفر در زمان شخصیت‌های مهم مذهبی، تاریخی و امروزی را ترور کند. البته در نسخه‌های کنسولی و زبان انگلیسی بسیاری از اشارات به شخصیت‌های مذهبی امروزی حذف شده و این شخصیت‌ها با شخصیت‌های خیالی جایگزین شدند. این سری شامل ۴ بازی بود که از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳ توسط استودیو Telenet Japan ساخته و عرضه شد.

اساسینز کرید

سری اساسینز کرید که یکی از محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین بازی‌های چند سال گذشته به حساب می‌آید، با الهام از فرقه حشاشین ساخته شده و به عنوان اصلی‌ترین بازی حشاشین شناخته می‌شود. البته خط داستانی این سری کاملا تخیلی است. در این بازی حشاشین تنها به خاورمیانه محدود نمی‌شوند و شاهد حضور آن‌ها در اروپا و آمریکا نیز هستیم. در این سری حشاشین و شوالیه‌های معبد دشمنان خونی یکدیگر هستند و هردو به عنوان یک محفل فلسفی و نه مذهبی نشان داده می‌شوند.

شوالیه‌های معبد و حشاشین در این سری برخلاف واقعیت در زمان‌های بسیار دور تشکیل شدند و در نتیجه روایت اصلی داستان شامل رویدادهایی است که تخیلی هستند و واقعیت ندارند. در این سری لباس حشاشین، سلاح های حشاشین و همچنین نماد حشاشین کاملا جنبه داستانی دارند و از واقعیت به دور هستند.

البته بخش قابل توجهی از اتفاقاتی که در بازی رخ می‌دهد ریشه در واقعیت دارد. سازندگان بازی حتی نقل قولی که گفته می‌شود آخرین کلمات بنیانگذار حشاشین حسن صباح است را هم در بازی مورد استفاده قرار دادند:

هیچ حقیقتی در کار نیست و همه چیز مجاز است

البته مستندات زیادی وجود ندارد که بتواند این نقل قول را به صباح نسبت دهد. سری اساسینز کرید از زمان شروع فعالیت خود در سال ۲۰۰۷ تا به امروز به یک مجموعه بزرگ تبدیل شده و شامل ۲۳ بازی و همچنین فیلم، کمیک بوک و رمان‌های مختلف است.

پادشاهان صلیبی ۲

در بسته الحاقی Sword of Islam بازی پادشاهان صلیبی ۲ حشاشین به عنوان یک محفل مقدس مرتبط با شیعه معرفی می‌شوند. کاربرانی که به عنوان حاکمین شیعه بازی را شروع می‌کنند می‌توانند از حشاشین برای مبارزه با قلمروهایی که تحت نفوذ حاکمان غیر شیعی قرار دارد استفاده کنند. در بسته الحاقی Monks and Mystic حشاشین به عنوان یک محفل خاص و مرموز نقش گسترده‌تری ایفا می‌کنند.

با وجود اینکه قدرت نظامی و تهاجمی نزاریه‌ای با گذشت زمان کاهش و از میان رفت اما آن‌ها هنوز هم در نزدیک به ۲۵ کشور مختلف زندگی می‌کنند و جمعیتی بالغ بر ۱۵ میلیون نفر را شامل می‌شوند. در پایان باید به این نکته توجه داشته باشیم که بیشتر روایت‌هایی که از حشاشین نقل می‌شود توسط دشمنان آن‌ها ساخته شده و واقعیت ندارد. اما تاثیری که این گروه کوچک در آن زمان بر پادشاهان و حاکمان قدرتمند زمان خود داشته تا به امروز نیز الهام بخش گروه‌های مختلف بوده است.

لینک کوتاه : https://mostajar.com/?p=133

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.