4

ریچارد پرل طراح حمله به عراق و غائله۱۸تیر۷۸

  • کد خبر : 1017
  • ۱۹ تیر ۱۳۹۰ - ۱۶:۳۸

همه ی ما با مسائل قومی ، مفهوم قومیت و حقوق قومی تا اندازه ای آشنا هستیم . دهه ی ۱۹۹۰ شاهد بروز ناگهانی درگیری های قومی _ نژادی  با افول در گیر های ایدئولوژیکی جنگ سرد ، اشکال جدیدی از رقابت های بین گروهی ظهور کردند. دانلود مستند به نوشته ی ” موی نیهان […]

همه ی ما با مسائل قومی ، مفهوم قومیت و حقوق قومی تا اندازه ای آشنا هستیم . دهه ی ۱۹۹۰ شاهد بروز ناگهانی درگیری های قومی _ نژادی  با افول در گیر های ایدئولوژیکی جنگ سرد ، اشکال جدیدی از رقابت های بین گروهی ظهور کردند.

دانلود مستند


به نوشته ی ” موی نیهان ” به نظر می رسد دیگر دولت –ملت ها با یکدیگر وارد جنگ نشوند ، اما گروه های قومی همواره در جنگ اند.  بسیاری از این برخور دهای قومی و نژادی ناگزیر به قلمرو سیاست بین الملل را ه  می یابند . امروزه اصطلاح تصفیه نژادی ، وارد ادبیات سیاسی ما شده است . اکنون ، قومیت چارچوبی مستقل است که در آن موسیقی ،  غذا ، هنر ، ادبیات ولباس معنادار می شود و هویت قومی متغییری مستقل در سیاست ( داخلی ، منطقه ای و بین المللی ) محسوب می شود . هویت قومی چه امروزه پذیرفته شود ، چه نشود ، پدیده ای است که در  طی تجارب تاریخی شکل گرفته و ماهیت ازلی دارد .

 

 به نوشته ی بارت (۱۹۹۶) هویت قومی ترکیبی از ویژگی های عینی تاریخی ، همچون زبان ، دین ، سرزمین ، سازمان اجتماعی ، فرهنگ ونژاد و نیز ویژگی های ذهنی است که گروهی  آنها را برای اثبات هویت خود به کار می برد. قومیت ، حقوق قومی و ادعا های قومی از پیامد های مدرنیته و نظم جدید جهانی هستند، نظمی که از حل هزاران درگیری و رقابت های قومی یا اقلیتی در سرتاسر جهان ناتوان مانده است (Horowitz، ۱۹۸۵) .

قومیت پبرای هموار کردن راه خود در جامعه جنگیده و خونریزی و ویرانی در پی داشته است ( p xi، ۱۹۸۵، Horowitz)  یکی از نگرانی های عمده ی سیاست گذاران و طراحان افکار عمومی در منطقه ی خاورمیانه درگیری های قومی است . تنها وجود گروه های قومی فی نفسه مشکل ایجاد نمی کند ، بلکه مبارزات آنها برای حق تعیین سرنوشت و استقلال باعث بی ثباتی می شود .  واژه ی قومیت در خاورمیانه تداعی کنند ه ی معنای خاصی است . این واژه در خاورمیانه واژه ای نو تلقی می شود  وبا درگیری ها وتنش های داخلی کشور ها پیوند خورده است . عده ای بر این اعتقاد اند که منازعات قومی در دهه ی ۱۹۹۰ نتیجه ی سیاست های قدرت های استعماری بوده است . استعمار بدون توجه به عامل قومیت ، مرزهای کشور های جدید منطقه را تعیین کرد و گروه های مختلف و متعارض را به زور زیر یک پرچم گرد آورد . موضوع قومیت و حقوق اقلیت ها با موضوعات دولت- ملت ، ملی گرایی ، حاکمیت تود ه ای و ملیت پیوند خورده است . حقوق بسیاری از گرو ه های قومی و اقلیت ها ، در کشور های مانند عربستان سعودی و عراق ، صرف نظر از ایدئو لوژی حاکم بر این کشور ها ، همواره با خشونت نقض شده است . به عبارت دیگر در بحث قومیت و حقوق اقلیت ها بیشتر در باره ی ماهیت دولت و مشروعیت آن سخن راند ه می شود تا حق تعیین سرنوشت یا استقلا ل این گروه ها.

دولت و هویت در خاورمیانه

ماهیت دولت در خاورمیانه بحث قومیت و سیاست قومی در منطقه را به شدت تحت تاثیر قرار داده است . همه ی حکومت ها منطقه اعم از سلطنتی ، تک حزبی ، امام محوری یا پسا استعماری ، در صدد بوده اند تا مشکلات هویتی ایجاد شده در واحد های سرزمینی را به عنوان پیامد اصلی نفوذ قدرت های خارجی حل کنند . طبیعی است در چنین شرایطی ، تلاش نخبگان حاکم در امر دولت سازی این بوده است که برای غلبه بر وفاداری های قومی، مذهبی، زبانی ، قبیله ای یا طایفه ای ، نهاد های هویتی جدیدی خلق کنند . فرایند یکپارچه سازی به شیو ه های گوناگونی از طرف دولت انجام شد که از آن جمله می توان به استراتژی تهاجمی، جذب و استحاله و حتی تصفیه نژادی و کشتار دسته جمعی اشاره کرد . نخبگان حاکم در منطقه ، همگی با مشکل مشابهی روبه رو شده اند و آن ایجاد هویت های جدید در واحد های سرزمینی است که بتواند طیف گستر ده  ای از گروه های قومی رادر کنار هم گرد آورد .

با تجزیه ی امپراطوری عثمانی و ظهور دولت های مستقل ملی بر صفحه ی جغرافیای سیاسی خاورمیانه پایه های نظام دولت –ملت در این منطقه نهاده شد . با ایجاد دولت های مستقل ملی ناسیونالیسم به منظور دفاع از تمامیت ارضی کشور ها و تثبیت مرزهای ملی تقویت شد و مبنای سیاست دولت های این منطقه قرار گرفت .

 

 

تعریف قومیت

 

 

بحث درباره ی قومیت ، حقوق قومیت ها و سیاست قومی در خاورمیانه فی نفسه منعکس کننده ی بروز تغییراتی در در منطقه است . هرچند وحدت و اتحاد گروه های قومی نیز در منطقه وجود داشته است ، اما این اتحاد هیچ گاه سیاست منطقه را تحت تاثیر قرار نداده است . سیاست عموما به اعتبار معیار های طبقاتی تحلیل میشود و عموما تحلیل های مکاتب شرق شناسی و پسا شرق شناسی چنین گرایش دارند. بحث درباره ی گرو های قومی تاحد زیادی به قلمرو مطالعات مردم شناسی و مباحث ایل و قبیله محدود و ازحوزه ی مطالعات دولت و ملت دور شده است .لذا اینجا طرح بعضی از دیدگاه های کلیدی درباره ی اهمیت ، معنی و مفهوم قومیت مفید به نظر می رسد . اسمان و رابینوویچ برای تعریف مفهوم قومیت بین  دو گروه کهنه گرایان و ابزار گرایان تمایز قائل می شوند . ازنظر کهنه گرایان هویت های بنیادین جامعه شاخص های عمد ه ی قومیت وسیاست در منطقه هستند . مثلا اسلام یکی از شاخص های بنیادین است که در شکل دهی سیاست منطقه نقش مهمی دارد . ابزار گرایان ازرابطه ی قومیت و ملی گرایی برداشت عقلانی تری عرضه می کنند. به نوشته ی اسمان و رابینوویچ ، ازنظر ابزارگرایان افراطی یکپارچگی قومیتی تاآن زمانی تداوم می یابد ، که بازدهی داشته باشد . به این معنی که امنیت ، منزلت و سود مالی بیشتری از انشقاق های قومی داشته باشد(۱۹۸۸,p,13) .

در واقع دامنه ی مباحث یا مفاهیم مطرح شده ، تحلیل ها ی فرد را از سیاست های قومی یا تعاملات داخلی جامعه متاثر می سازد . مثلا براون میراث های قومی را از سیاست های قومی که در وفاداری تعصب آمیز گروه ها ، اعم ازدینی ، قومی ، زبانی و قبیله ای منعکس می شود ، عامل مهمی در شکل دهی به فرهنگ سیاسی منطقه تلقی می­کند(۱۹۸۴,p.143) . براون درباره ی تداوم فرهنگ سیاسی خاورمیانه در عصر جدید سخن می گوید  . ساخت این فرهنگ سیاسی مبتنی بر ترکیبی از هنجار های گروه های نژادی ، قومی و مذهبی است که هنگام مواجه با نیرو های نوساز ملت ، ملی گرایی و نهاد های حکومتی ، به طرف وفاداری های سنتی و رفتار مربوط به آن میل می کند . از نظر براون این الگوی فرهنگ سیاسی نشان دهنده ی مقاومت های فرقه ای در برابر تغییرات و جاذبه های نیرو های مذهبی وسیاسی سنتی است.

در گذشته ، مفهوم قومیت حوزه ی گستر ده تری را در بر میگرفت. منطقه ی خاورمیانه که اعراب و فارس ها را در برمی گرفت ، عمد تا منطقه ی عربی در نظر گرفته می شد. با این حال جهان عرب قومیت ها وفرقه های متعددی را شامل می شده است . آنتونی اسمیت یاداور می شود که منظور از گروه های قومی مجموعه های فرهنگی مبتنی بر افسانه ، نژاد، تبار و گذشته ی تاریخی است که با یک یا چند تفاوت فرهنگی مانند دین ، آداب ورسوم و زبان از یکدیگر متمایز می شوند(۱۹۹۱,p.2).بر اساس این تعریف به گرو های مختلف سراسر خاورمیانه مانند یهودیان ، اعراب ، بربر ها ، فارس ها ، علوی ها ، مارونی ها ، ارمنی ها ، و اعراب مارش ، لفظ قومی تعلق می گیرد  . بعلاو ه اکثر کشور های منطقه شاهد برخورد ها یا تنش های قومی در داخل مرزهای خود بوده اند .قومیت عنصر مهمی در سیاست و هویت منطقه محسوب می شود . با رنگ باختن برخی از هویت ها و ایدئولوژ ی ها ی مربوط به آنها ،هویت های جدید ی برای پر کردن خلاء و بحران ایدئولوژیکی درمنطقه ظهور کرده اند .

هویت قومی ممکن است در قالب اعتقادات و تصورات فردی نیز شکل گیرد ، آنچه که می توان از آن به عنوان “تصورات خیالی ” توصیف کرد . اسرائیل بهترین نمونه در این زمینه است . یهودیان تا زمان تاسیس جنبش صهیونیسم در اواخر دهه ی ۱۸۹۰ اقلیتی مذهبی محسوب می شدند . تفکر هرتزل مبنی بر احیای ملت یهود ، این جمعیت پراکنده را به گروه قومی تبدیل کرد که در نهایت مبنای شکل گیر ی دولت اسرائیل شد. اسرائیل بر پایه ی ایده ی احیای مردم یهود و در هئیت مجموعه ای ملی و قومی و نه مذهبی ، دولتی قومی محسوب می شود .ازهمین رو زبان عبری مشخصه ی اصلی این کشور است . بنابر این یهودیان دولت اسرائیل را از طریق اجتماعی خیالی و با هدف ایجاد ، حفظ و بقای ملت عبری زبان در سرزمین مقدس تشکیل دادند . بنابر این در حال حاضر ملت اسرائیل وجود دارد ، به این سبب که یهودیان تفاوت های خود را باور کرده ، به آنها ارج نهاده و از طریق آنها یک دولت –ملت پدید آورده اند . برخورد های قومی به واسطه ی نادیده گرفتن حقوق قومی اعراب و عدم شناسایی جامعه ی فلسطین ، به منزله ی جامعه ای مشخص و متمایز ، رخ داد. شکاف قومی میان فلسطینی هاو اسرائیلی ها به قدری زیاد است که قابل ترمیم نیست .  بنابراین هویت های قومی شکل گرفته ، مسائل اساسی و ماندگاری برای کشور های کل منطقه ایجاد کرده اند.

درگیری ها ی قومی درمنطقه فراوان است ، به گونه ای که این موضوع به واقعیتی انکار ناپذیر در زندگی مردم منطقه تبدیل شده است . هرچند که اکثر نظام های سیاسی منطقه به شدت سیاست سرکوب و مخفی کردن مشکلات قومی خود را دنبال کرده اند ، اما به هر حال مشکلات از طرق مختلفی آشکار می گردد. در نتیجه آشکارا  این خطر وجود دارد که درگیری ها ماهیتی قومی پیدا کنند. تراژدی درگیری فرقه ای و جنگ داخلی تنها در لبنان قابل مشاهده نمی شود. هرچند که هویت قومی یکی از هویت های مطرح است که مردم خواستار حفظ و احیای آن اند ، با این حال ، در چارچوب سیاست های منطقه از اهمیت بسیاری برخوردار است . جنگ های قومی ، فرقه ای طولانی در خاورمیانه عمدتا در فاصله ی ۱۹۴۵تا ۱۹۸۹ رخ داده اند ، و بیش از هر نوع درگیری محلی ، منطقه ای و بین المللی دیگری باعث رنج و عذاب مردم شد و بالاترین در صد مهاجران جهان را از خانه و کاشانه ی خود دور کرد .

 

تجربه تاریخی وفرآیندهای جهانی نشان می دهدکه موجودیت ملتهاودولتهای ملی همواره ازدوسوبه چالش کشیده میشود. یکی ازناحیه تهدیدات خارجی کشورهاوملتهای دیگرودیگری ازناحیةبیدارشدن هویتهای خردودرتعارض قرارگرفتن این هویتهاباهویت کلانترملی همانگونه که اسمیت می گوید”: اکثر دولت های ملی در سراسر دو قرن گذشته ۱۹ و ۲۰ هرچند به شکلی محدود ، با چالش های قومی ، مذهبی و منطقه ای مواجه بود ه اند”

این مسائل تاآنجاکه به عواملی چون فرآیندهای بین المللی وایدئولوژیهای رقیب ناسیونالیسم ملی همچون جهانی شدن وایدئولوژیهای قومگرایانه مربوط می شود،فرآیندهمبستگی ملی باچالشهای جدی مواجه شده است .ایدئولوژیهای قومگرایانه باتأکیدبرمفاهیمی همچون تبعیض وستم ملی ازیکسووبزرگنمایی خطراضمحلال فرهنگهای خرددرفرهنگ کلانترملی ازسوی دیگردرتلاشی برای ایجادشکاف درهمبستگی ملی وعناصروحدت آفرین آن بوده اند .  غیریت سازی میان اقوام وتأکیدبرتمایزات ازخصایص این  ایدئولوژیهاست.

فرآیندجهانی شدن درابعاداقتصادی،اطلاعاتی وحتی سیاسی مرزهای ملی راباتهدیداتی مواجه ساخته وسبب آزادشدن نیروهای پایین به بالاشده است. این نیروهاباطرح تقاضاهای سیاسی،اجتماعی وفرهنگی جدیددولتهای ملی رابامشکلات عدیده ای مواجه ساخته اند. نتیجةهردوی اینهاآسیب پذیرشدن فرهنگ،هویت وهمبستگی ملی بوده است(قیصری ص ۳۹۸، ۱۳۸۲).  واین درجای خوددرکارکردهاووظایف سنتی  دولتهای ملیدرحفظهمبستگیوتمامیتارضیکشورتغییراتیراپدیدآوردهاست.جدیترشدننحوةمدیریتتفاوتهاوتمایزاتفرهنگیدردرونجامعةملیازپیامدهایآنبودهاست. اینمسئله آنچنان اهمیت داشته است که موجب تسری منازعات قومی ازیک کشوربه کشوردیگرسبب تلاشهای میانجی گرانه بین المللی درجهت کاستن ازاین تعارضات میان طرفهای درگیردرسطح بین المللی شده است .

نظریات منازعات قومی

سنخ شناسی وتیپولوژی قومی،به منظوردرک ابعاد وپیامدهای شان برای استقرارنظم اجتماعی ومدیریت جامعه درواحدهای سیاسی ازاهمیت ویژه ای برخورداراست. درک وشناخت این که یکدولت چگونه وبراساس چه اصولی میتواند مدیریت رادریک جامعه چندقومی درمیان ناآرامیهایی که خشونتهاودرگیریهای قومی به وجودمی آورنداعمال نماید،یکی ازضروری ترین واصلی ترین مسائل درمدیریت بحران محسوب می شود. درگیریهای قومی ازآنجهت که ممکن است ناشی ازناخرسندی قومیتهادرجامعه چندقومی باشد،همیشه به معنی به چالش خواندن قدرت دولت وحکومت محسوب می شودودولت به منظورکنترل درگیریهای قومی وحفظ نظم اجتماعی وقدرت سیاسی خودناگزیرازاداره آن می باشد. بنابراین،شناخت ودریافت درست ازعلل وانگیزه های خشونتهای قومی ومذهبی وتیپولوژی آنهابراساس نوع،ماهیت،ابعادوانگیزه هاوهمچنین یافتن راه حل های درست درجهت مهارواداره درگیریهاوبحرانهای قومی به عنوان یکی ازلوازم هدف مدیریت قومی محسوب می شود. امری که درجوامع متنوع غیرطبیعی ودورازانتظارازدهه شصت به بعدمفاهیم مثل همبستگی،ناسیونالیسم وبحرانهای قومی درابعادوزوایای مختلف وبارویکردهای متفاوتی درحوزه علوم توسط صاحبنظران ونویسندگان موردبررسی وتبیین قرارگرفت. جامعه شناسی،روانشناسی اجتماعی،علوم سیاسی وجغرافیای سیاسی ازجمله حوزه ها ورشته های علمی هستند که درارتباط باهمبستگی،بحران هویت وناسیونالیسم به بحث وبررسی پرداخته اند. هریک ازرشته های مذکورجنبه ای ازاین مفاهیم رامدنظرقرارداده وازمنظرخاص خودآن راتبیین کرده اند.

جامعهشناسانبرایتبیینهمبستگیوبحرانهایقومیعمدتاًبرجنبههایساختاریجامعه،انحصارموقعیتهایعمدهاجتماعیتوسطاعضاییکگروه،توزیعنابرابروغیرعادلانهفرصتهاوتبعیضاجتماعیتأکیدنمودهاند. علمایعلمسیاستونظریهپردازانحوزهعلومسیاسیبیشتربرنقشنخبگان،الیتهاورهبرانفکریوقومیدرایجادهمبستگیقومیتأکیدداشتهومیزانمشارکتقومیتهادرقدرتوپذیرشمشروعیتسیاسیقوممسلطوعلایققومیدرتشکیلدولتملیراازجملهمتغیرهایعمدهموجدههمبستگیومسائلقومیمیدانند.

 

 

تئوری های جامعه شناختی بحران های قومی

 

در بخش وسیعی از منطقه اعراب سکونت دارند . قومیت عرب وزبان عربی در کشور های عرب منطقه عامل مهمی هستند که آنها را به یکدیگر پیوند می دهندو در عین آنها را از مردم غیر عرب منطقه جدا می سازند . پس از اعراب دو گروه قومی و زبانی دیگر منطقه  فارس ها و ترک ها می باشند که در ایران و ترکیه سکونت دارند . کشور دیگری که در منطقه یک قومیت با زبان مشخصی را در خود جای داده است ، اسرائیل است . این کشور با تاکید بر قومیت و مذهب یهود و احیا ء زبان عبری توانسته با جذب یهودیان از سراسر جهان در جهت شکل دادن ملت اسرائیل عمل نمایند. علاو ه برا ین برخی گرو های قومی و زبانی در منطقه حضور دارند که مختص به یک کشور نیستند بلکه در کشور های مختلف بهعنوان گرو ه ها ی اقلیت حضور دارند . بزرگترین گروه اقلیت کرد ها هستند که عمدتا در شمال عراق ، غرب و شمال ترکیه و شمال سوریه سکونت دارند.

در سطح ملی وجود اقلیت های قومی و مذهبی از آنجایی که می تواند تهدیدی علیه وحدت ملی به حساب آید ، توجه دولت هارا به سوی خود جلب می نماید . در کشور هایی که به علت عدم انسجام ملی آسیب پذیر و شکننده اند ، دولت ها بیش از هر چیز بر وحدت ملی تا کید می ورزند.

منازعات داخلی به ویژه منازعات قومی ، مذهبی به نحو فزاینده ای در حال تبدیل شدن به موضوعات بین المللی هستند. از زمان پایان جنگ سرد ، منازعات داخلی سهمی بیشتر از منازعات جهانی را به خود اختصاص داده است . بسیاری از این منازعات داخلی به نوبه ی خود شکل بین المللی به خود گرفته اند . در زیر پراکندگی قومیت ها در نقشه های گوناگون به نمایش در آمده است . با توجه به نقشه ی  ۵و ۶همانطور که ملاحظه می کنیم تصطلاح موزایک خاورمیانه به درستی جلوه گر می شود. بنابراین پتانسیل بسیار گسترده ای برای درگیری در این منطقه وجود دارد که عدم توجه کشور ها به این مقوله می تواند چالش برنگیز باشد و گذشته ی خاورمیانه نیز خود گویای این مورد می باشد . کشور ها و قدرت ها ی بزرگ نیز در جهت امتیاز گیری از کشور های منطقه در دامن زدن به موضوعات قومی نقش بسزایی دارند .هر چند ازسویی این دیدگاه شاید از دید کسانی با نظریه ی توهم توطئه همخوانی داشته باشد اما شواهد گویای واقعیت های دیگر است . که در ادامه به بعضی از اقدامات کشور ها و بنیاد های بیگانه در این راستا خواهیم پرداخت .

اعراب نقشه ١

 فارس ها  نقشه ی ٢

 

 

ترک ها نقشه ٣

 

کردها نقشه ۴

دیگر اقوام نقشه ۵

 گروه های مذهبی نقشه ۶

 

 

طرح خاورمیانه ی جدید

 اصطلاح خاورمیانه ی جدید در ژوئن ۲۰۰۶ توسط وزیرخارجه آمریکا در تل آویو به جای واژه قدیمی تر خاورمیانه ی بزر گ مطرح شد.  این تغییر در عبارت پردازی سیاست خارجی همزمان با گشایش خط لوله ی باکو – تفلیس – جیحان ، پایانه نفتی مدیترانه ی شرقی بود . اولمرت و رایس رسانه های بین المللی را آگاه کرده بودند که پروژه ی ” خاورمیانه جدید ” از لبنان آغاز گردید ه است . این مواضع مهر تاییدی بود بر ” نقشه ی راه نظامی“Military Roadwayآنگلو – آمریکن – اسرائیل در خاورمیانه .این طرح که برای چندین سال در دست طرح ریزی بود ، منوط بود بر ایجاد قوسی از نا آرامی ، بی نظمی و خشونت که از لبنان ، فلسطین و سوریه که به سمت عراق ، خلیج فارس ، ایران و مرز های ناتو در افغانستان گسترش می یافت . این هرج و مرج ساختاری شرایط جنگ و درگیری را در کل منطقه ایجاد می کرد و در فرصت مناسب مورد بهره برداری اسرئیل، آمریکا و انگلیس قرار خواهد گرفت تا بتوانند نقشه ی خاورمیانه را از نو براساس نیازها و اهداف ژئو پلیتیک خود ترسیم کنند. رایس جنگ اسرائیل و ویرانی ناشی از آن در لبنان را ”درد زایمان ”خاورمیانه   جدید» می دانست.

 

مقاله Ralph Petersدر رابطه با طرح خاور میانه جدید تحت عنوان مرزهای خونین 

پیترز که ستوان – کلنل بازنشسته ی آکادمی ملی جنگ می باشدویکی از استراتژیست های معروف نظامی وابسته به نئوکان ها می باشد  در طی این مقاله با طرح نقشه ای  مرز های جدید ی را برای خاورمیانه ترسیم کرده و راه حل صلح و آرامش در این منطقه را اجرای این نقشه می داند . او در این مقاله گروه های قومی و مذهبی را چون کرد ها ، بلوچ ها ، شعیان عرب … مدنظر قرار داده و عنوان می کند که گزاره هایی که او با آنها روبه رو می باشد به طور طبیعی قوانین سفت وسخت (draconian) می باشند اما او اصرار می ورزد که اجرای این طرح ها ، درد های ضروری ولازم برای مردم منطقه می باشند. این دیدگاه درد و رنج ضروری به طور وحشتناکی در راستای عقید هی کاندولیزا رایس وزیر خارجه ی وقت آمریکا می باشد که خرابی و ویرانی لبنان توسط ارتش اسرائیل را درد زایمان ”  Birth Pang“ خاورمیانه جدید می دانست . نقشه ی طرح شده توسط پیترز در   Armed Forces  Journalدر سال ۲۰۰۶ به چاپ رسید . این نقشه در  برنامه های تمرینی کالج دفاع ناتو و نیز در آکادمی ملی جنگ برای افسران رده بالای نظامی مورد استفاده قرار می گیرد .

 

نقشه خاورمیانه جدید بر طبق طرح پیترز

 

 

طرح ها و نقشه های قدرت های بزرگ و سازمان های خارجی در دامن زدن به منازعات قومی در خاورمیانه

 طرح خاورمیانه بزرگ از سوی کسانی چون دونالد رامسفلد،پل ولفویتز،دیک چینی،ریچارد پرل، که همگی شاگردان مکتب بروس جکسون – سرمایه دار و سیاس گذار امریکایی- به شمار می روند تنظیم شد.امریکا در سال ۲۰۰۴ در اجلاس کشورهای گروه هشت (کشورهای صنعتی و روسیه) این طرح را به کشورهای عضو رسما ارائه کرده و خواستار بررسی آن از سوی دولت ها و همسویی آنان با دولت امریکا شد. امریکا تلاش داردبا این طرحبه جای این که مجبور باشد انرژی خود از بیرون تامین کند،مرزهای خود را تا جایی گسترش دهد که مرزهای خاورمیانه (انبار انرژی جهان) درون مرزهای نفوذی اش قرار بگیرد.

بنیاد پژوهش های سیاسی « آمریکن اینترپرایز»

 دیک چینی یکی از شناخته شده ترین چهره های وابسته به آن است از عمده ترین نهادهای تحقیقاتی است که تا کنون بررسی های زیادی را پیرامون کشورهای خاورمیانه و به ویژه قفقاز انجام داده است.نتایج این بررسی ها عمدتا بر حول محور تقویت سیاست های قومی و ایجاد تنش های قومی در قفقاز،ایران و … بوده است.موسسه ی امریکن اینترپرایز در سال ۱۹۴۳ در در واشینتگتن دی سی دایر شد و زیر لوای نام هایی چون گسترش دموکراسی و آزادی اقدام به ارائه ی انگاره ها و دستور کار ها می نماید.در زمان حکومت جورج دبلیو بوش نیمی از پرسنل عالی رتبه دولت بوش با این بنیاد همکاری می کردند.کسانی همچون پل ولوفویتس (معاون وقت پنتاگون) مایکل لدین (تئوریسین و مشاور خارجی در دولت های امریکا با گرایش های شدید ضد ایرانی) ریجارد پرل،جیمز وولسی (رئیس اسبق سیا) و بسیاری دیگر از سیاست گزاران امریکایی در این بنیاد فعالیت کرده و سیاست های خاورمیانه دولت های محافظه کار امریکا را طرح ریزی می کنند. همین تیم پروژه ی “طرح برای یک قرن جدید آمریکایی” را برای دولت بوش تنظیم کرد و در بعد رسانه ای شبکه ها و مجلاتی چون فاکس نیوز،نشنال رویو،نیو پابلیک،ویکلی استاندارد و چندین هفته نامه و فصل نامه و موسسه تحقیقاتی دیگر در مدار فکری آن قرار گرفته اند.

mostajar

 

لینک کوتاه : https://mostajar.com/?p=1017

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.