4

علم درايه

  • کد خبر : 1275
  • ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۶:۴۳

مصطلح الحديث:يكى از رشته‏هاى علم الحديث است.  علم الحديث، علمى است كه به آن، اقوال و افعال (۱) و احوال (۲) ياتقرير پيغمبر وامامان شناخته مى‏شود. (۳) و چون احاديثى كه به مارسيده، شامل گفته معصوم و نيزنام وسايطى است كه كلام مزبور رااز وى روايت و نقل كرده‏اند، مى‏توان گفت:علم الحديث، علم به‏قوانينى است […]

مصطلح الحديث:يكى از رشته‏هاى علم الحديث است. 
علم الحديث، علمى است كه به آن، اقوال و افعال (۱) و احوال (۲) ياتقرير پيغمبر وامامان شناخته مى‏شود. (۳) و چون احاديثى كه به مارسيده، شامل گفته معصوم و نيزنام وسايطى است كه كلام مزبور رااز وى روايت و نقل كرده‏اند، مى‏توان گفت:علم الحديث، علم به‏قوانينى است كه به آن احوال سند و متن شناخته مى‏شود. (۴) علم الحديث، به علم رواية الحديث و دراية الحديث تقسیم می شود، زيرا آنچه را مربوط به سند (سلسله ناقلان) است، رواية‏الحديث ‏يا اصول الحديث می نامند و آنچه را مربوط به فهم كلام معصوم ‏است دراية الحديث گويند. 
روايت الحديث (اصول الحديث) علمى است كه از كيفيت اتصال‏احاديث‏به معصوم، از جهت احوال روات (كه آيا ضابط و عادلند؟) و ازلحاظ كيفيت‏ سند (كه آيا متصل است‏يامنقطع؟) و غير اينها گفتگو مى‏كند.و خود شامل دو بخش است:۱٫علم رجال ۲٫مصطلح‏الحديث. 
دراية الحديث (در مقابل رواية الحديث) علمى است كه از مفاد الفاظ متن حديث چون شرح لغات حديث و بيان حال حديث از لحاظ ‏اطلاق و تقييد و عموم و خصوص و داشتن معارض و مانند اينها بحث مى‏كند كه مناسب است نام اين قسمت را فقه الحديث گذارند.بخش‏اول را اصول الحديث نيز مى‏نامند. (۵) بخش روايت الحديث‏ يا اصول‏الحديث به دو رشته تقسيم شده است:۱٫علم رجال ۲٫مصطلح الحديث. 
1. اگر از احوال يكان يكان رجال سند از لحاظ عدالت آنان‏و وثوق و اعتمادبه روايت و نقل آنها بحث‏شود، «علم رجال‏»ناميده‏مى‏شود. 
2.و اگر از كيفيت نقل حديث‏به توسط راويان از لحاظ اتصال وانقطاع زنجيره حديث و يا داشتن سند و يا ارسال و مانند آن سخن رود، به‏«مصطلح الحديث‏»و گاهی به‏«درايه‏»تعبير می نمايند. (۶) (۷) ولى نام ‏اول با اين عمل متناسب‏تر است، چه آنكه درايه به معنى علم و فهم‏ معانى است و شناسائى اصطلاحات متناسب با نام (مصطلح الحديث)است. (۸)
************************************************

ارجاعات:

۱٫فعل امام چنانچه به عنوان بيان حكمى صادر شود، حجت‏خواهد بود، ولى اگر امامابتداء عملى را به جا آورد حجت نخواهد بود، منتها نفس فعل امام‏دلالت‏بر جواز آنعمل مى‏كند و اگر در عبادات باشد، رجحان عمل را مى‏رساند. 
2.مراد از احوال معصوم، بيشتر همان تقرير و امضاى عملى و به عبارت‏ديگر، سكوتوى در مقابل عملى است كه فردى به عنوان مشروعيت در محضرامام انجام مى‏دهد.تقرير امام از آن رو حجت است كه معصوم، ناشايستى را امضانمى‏فرمايد. 
3.شرح صحيح بخارى از كرمانى، كشف الظنون، قائمه ۶۳۵، كشاف‏اصطلاحات الفنون ج ۱ ص ۲۸۱٫وصول الاخيار، ص ۷۷ با تصرف نويسنده. 
4.ابن جماعه، به نقل سيوطى در«تدريب الراوى‏»، ص ۵٫ 
زرقانى مى‏فرمايد:علم الحديث علم بقوانين يعرف بها احوال السند و المتن‏من صحةو حسن و ضعف و علو و نزول و كيفية التحمل و الاداء و صفات الرجال(شرح بيقونيه ص ۹). 
علوم حديث عبارت است از: 
1مصطلح الحديث، ۲٫تاريخ الرجال، ۳٫علم جرح و تعديل، ۴٫مختلف‏الحديث، ۵٫علل الحديث، ۶٫ناسخ و منسوخ، ۷٫غريب الحديث كه در هر يك‏كتابهايى تصنيف و تاليف شده است.براىشناسايى اجمالى هر يك از اقسام‏مزبور رجوع فرماييد به كتاب(الحديث النبوى). 
5.در اينجا مناسب است تعريف علم الحديث را از عبارت بزرگان، بياوريم: 
عز الدين بن جماعه مى‏فرمايد:علم الحديث علم بقوانين يعرف بها احوال السندوالمتن.و موضوعه السند و المتن.و غايته معرفة الصحيح من غيره. 
اين اكفانى مى‏فرمايد:علم الدراية علم يعرف منه حقيقة الرواية و شروطها وانواعهاو احكامها و حال الرواة و شروطهم و اصناف المرويات و ما يتعلق بها. 
سيوطى در شرح عبارت بالا مى‏نويسد:حقيقة الراوى نقل السنة و نحوها وشروطها:تحملراويها لما يرويه بنوع من انواع التحمل من سماع او عرض او اجازه‏و نحوها.وانواعها:الاتصال و الانقطاع و نحوها.و احكامها:القبول و الرد.و حال‏الرواة:العدالة و الجرح.و شروطهم فى التحمل فى الاداء و اصناف المرويات: 
المصنفات من المسانيد و المعاجم و الاجزاء و غيرها.و ما يتعلق بها:هومعرفة‏اصطلاح اهلها.(نقل از تدريب الراوى، ص ۵ و قواعد التحديث ص ۷۵). 
6.ابن اكفانى مصطلح الحديث را دراية الحديث ناميده(مقدمه تحفة‏الاحوزى صفحه ۲).ابناكفانى كه گاهى به اكفانى نيز خوانده مى‏شود، از علماى‏بخارا است كه در حكمت ورياضيات و طب و تاريخ و حديث استاد بوده است. 
نامش محمد بن ابراهيم و كنيه‏اش شمس الدين و وفاتش در ۷۴۹ ه.واقع شده‏است.ازتاليفات مهم وى كه چاپ شده، ارشاد القاصد در علوم گوناگون است(ريحانة الادب). 
7.فرق بين علم رجال و درايه اين است كه در درايه، از احوال سند حديث‏به‏طور اجمالگفتگو مى‏كنند، به خلاف علم رجال كه در آن به تفصيل از يكان يكان‏افراد سلسله سند، بحثمى‏شود و به عبارت ديگر بحث در علم درايه كبروى و درعلم رجال صغروى است. 
در تعريف علم رجال گفته‏اند:«ما وضع لتشخيص روايت الحديث ذاتا ووصفا»(و مراد ازوصف، بيان مدح و ذمى است كه نسبت‏به آنان رسيده). 
8.چنان كه در خبر آمده:«حديث تدريه خير من الف ترويه‏».نيز از حضرت‏باقر عليهالسلام نقل شده كه فرمود:«اعرف منازل الشيعة على قدر روايتهم و معرفتهم.فان‏المعرفة هى الدراية للرواية و بالدرايات للروايات يرتقى المؤمن الى اقصىدرجات‏الايمان‏»(نوادر فيض، ص ۳۱).

لینک کوتاه : https://mostajar.com/?p=1275

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.