ژروم ایمانوئل کورسل، تنها شهید اروپایی دفاع مقدس و متولد فرانسه است. او پس از تشرف به دین اسلام به” کمال کورسل” تغییر نام داد و به تحصیلات دینی در مدارس علمیه قم مشغول شد. او ابتدا نام علی را برای خود انتخاب کرد، اما با توجه به اینکه در محل زندگی او، شیعیان در اقلیت بودند، کمال را انتخاب کرد.این شهید علاقه وافری به امیرالمؤمنین(ع) داشت و به همین دلیل دوست داشت او را ابوحیدر صدا کنند. پدر و مادر کمال در همان ابتدای آغاز زندگی کمال از هم جدا شدند. وی در زندگی همراه با مادر خود، با آموزههای مسیحیت آشنا شد و به صورت یک فرد مسیحی زندگی کرد. ژروم پانزده ساله، در سفری که برای دیدن پدرش رفته بود با مذهب تشیع آشنا و به این مذهب گروید. البته کمال در ابتدا اهل تسنن بود، اما خیلی طول نکشید که در رفتوآمدهایش با رفقا و عشق و علاقه ای که به امام و انقلاب داشت، مذهب شیعه را انتخاب کرد.بعد از پیروزی انقلاب، کمال با سخنرانیهای حضرت امام خمینی (ره) که به زبان فرانسوی ترجمه شده بود، با ایشان آشنا می شود. همچنین آشنایی با دانشجویان ایرانی پیرو خط امام مقیم پاریس و حضور در برنامهها و مراسمهای کانون دانشجویان ایرانی کمال را بیشتر به سمت جمهوری اسلامی ایران کشاند. شهید کورسل در سال ۱۳۶۱ به ایران سفر کرد و تصمیم گرفت در حوزه علمیه قم به فراگیری دروس بپردازد. وی با کسب رضایت مادرش سرانجام در مدرسه حجتیه مشغول تحصیل شد. شهید کورسل در این مدت همراه با طلبههای حوزه علمیه به دیدار امام خمینی (ره) رفت و همیشه از این دیدار به نیکی و با شوقی وصف ناپذیر یاد میکرد.از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که گروهک منافقین فعالیت مسلحانه را شروع کرد و تعداد زیادی از مردم ایران را به شهادت رساند، فعالیتهای سیاسی ایرانیان در فرانسه وارد فاز جدیدی شد و ماجرا بعد از فرار رجوی به همراه بنیصدر به فرانسه، شکل جدی تری به خود گرفت. منافقین که در فرانسه مستقر شدند، فعالیتهایشان را شروع کردند.”کمال کورسل” در سال ۶۳ علی رغم تمام محدودیتهای امنیتی که برای اعزام افراد غیر ایرانی وجود داشت، به هر ترفند و با اصرار فراوان از طریق لشکر بدر به جبهه رفت و در عملیاتهای کربلای ۳، کربلای ۵، والفجر و مرصاد حضور داشت.چند ساعت قبل از شهادت وی به همراه همرزمانش در محاصره دشمن بودند و گرسنگی و تشنگی فشار آورده بود که شهید برای همرزمانش سخنرانی و به آنها میگوید ما اکنون امام حسین(ع) را درک کردیم و حسینی شدیم، وی پس از این زمزمهها با اصابت گلوله آر پی جی به شهادت میرسد.
اگر در گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم قدم بزنیم و اسامی نوشته شده روی مزار شهدا را بخوانیم چیزهای عجیبی میبینیم از شهدا و مجاهدان عراقی و افغانستانی گرفته تا شهدای کم سن و سال ایرانی.
در قسمت انتهایی گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) مزار شهیدی در میان سایر شهدا دیده میشود که بر روی آن نوشته شده مجاهد فرانسوی «شهید کمال کورسل».
شاید خیلیها در ایران و یا حتی در شهر قم از این ماجرا با خبر نباشند که ما در سالهای دفاع مقدس، شهید اروپایی هم داشتهایم.
ژروم ایمانوئل کورسل، تنها شهید اروپایی دفاع مقدس متولد فرانسه و شهر پاریس بود و حالا پس از ۳۰ سال دوری قرار است میزبان پدر باشد؛ مشابه این اتفاق را قبلاً سراغ داشتهایم و در برنامههای تلویزیونی دیدهایم. اما این بار سوژه ما بسیار نادر و خاص است و شاید نمونه دیگری از آن را سراغ نداشته باشیم.
خبرنگاران و مسئولین ابتدای ورودی گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) به انتظار ایستادهاند تا لحظه وصال پدر و پسر را به تصویر بکشند و در قاب دوربینهایشان ثبت کنند، دختر جوانی با یک دسته گل نزدیک میشود و از ما میپرسد هنوز پدر شهید نیامده است؟ میگفت دختر شهید هستم و زمانی که این ماجرا را شنیدم با خودم گفتم به احترام این پدر شهید باید خودم را به اینجا برسانم.
ساعت از ۵ عصر گذشته بود که یک خودروی ون در ورودی گلزار شهدا ترمز کرد و عکاسان و مسئولین خود را به خودرو رساندند. پس از اینکه چند نفری از خودرو پیاده شدند پدر شهید مجاهد فرانسوی هم پایین آمد و دختر شهید نزدیک شد و دستههای گل را به او هدیه داد، همین وقت بود که مارش نظامی هم نواخته شد.لحظه زیبایی بود، اشک در چشمان پدر شهید حلقه زده بود به سختی قدمهایش را بر میداشت هر چند که جای مادر شهید در این مراسم خالی بود اما نامادریش آمده بود تا بزرگی و رشادت فرزند شوهرش را ببیند، او هم اشک میریخت و در حالی که دستان همدیگر را فشرده بودند از برای دلداری؛ آهسته آهسته قدم بر میداشتند به سمت مزار شهید.لحظه زیبایی بود، اشک در چشمان پدر شهید حلقه زده بود به سختی قدمهایش را بر میداشت هر چند که جای مادر شهید در این مراسم خالی بود اما نامادریش آمده بود تا بزرگی و رشادت فرزند شوهرش را ببیند، او هم اشک میریخت و در حالی که دستان همدیگر را فشرده بودند از برای دلداری؛ آهسته آهسته قدم بر میداشتند به سمت مزار شهید.
نوبت به پدر شهید رسید بلندگو را دستش دادند تا دقایقی از پسرش بگوید، او گفت: «اینکه میگویند شهید زنده است یعنی همین که ما بعد از سالها به اینجا آمدهایم و معتقدم که شهید ما را به اینجا کشانده است و من افتخار میکنم که فرزندم در مسیر اسلام قدم برداشته است و ارادت کمال به انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی(ره) برایمان افتخاری است و امیدوارم دشمنان ایران نابود شوند».
او از چگونگی مسلمان شدن فرزندش هم گفت که در ۱۵ سالگی از دین مسیحیت به اسلام روی آورد و آن هم به واسطه دانشجویان مسلمان ایرانی که در فرانسه حضور داشتند و هر هفته مراسمی برگزار میکردند و کمال از طریق همین مجالس دعا به خصوص دعای کمیل به دین اسلام و مذهب تشییع علاقمند شد و بعد از آن تصمیم گرفت برای تحصیل علوم اسلام راهی قم شود.