در طول تاريخ همواره يكي از سنت هاي الهي آزمودن بندگان توسط اموال و فرزندان و خانواده آنها بوده است؛ به نحوي كه در آياتي از قرآن نيز با صراحت به اين موضوع اشاره شده است.
وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ (انفال/۲)؛ و بدانيد که اموال و اولاد شما وسيله آزمايشند.
إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ (تغابن / ۱۵)؛ جز اين نيست که اموال و اولاد شما وسيله آزمايشند.
در اين راستا مي توان بارز ترين نمونه هاي تاريخي در اين خصوص را در زندگي برخي انبياء الهي نظير نوح و لوط و… جستجو كرد. نكته اي كه در طول زندگي اين بزرگواران به خوبي قابل مشاهده است جدا كردن حساب خود از اطرافيان ناصالح در خانواده مي باشد كه نهايتا منجر به عاقبت به خيري آنها مي شود.
اما با نگاهي اجمالي به تاريخ انقلاب نيز وجود نمونه هاي متعدد از اين دست به كرات به چشم مي خورد.
آيت الله محمدي گيلاني
يكي از بارز ترين نمونه ها در اين خصوص نحوه برخورد آيت الله محمدي گيلاني در قبال دو فرزند ناخلف خود مي باشد كه در جریان بلوای منافقین در خرداد سال ۶۰ ، به همراه عده زیادی از منافقین دستگیر شدند. در آن زمان، برخلاف امروز، که فرزندان خواص! حاشيه امني جهت انجام اقدامات خود احساس مي كنند، فرزندان ايشان گرفتار تيغ عدالت پدر شده و نهايتا حضرت آیت الله خود شخصا آنها را محاكمه و حكم اعدام را صادر نمود.
شاید به پاس همین عدالتطلبی و بیتوجهی به ملاحظات خانوادگی در راستای حفظ نظام بود كه ۲۸ سال بعد رئیس جمهور در دیدار با ايشان وي را مدال افتخاري بر سينه ملت ايران دانسته و افزود: «آیت الله محمدی گیلانی عدالت را از خودشان آغاز کردند.»
آيت الله حسني امام جمعه اروميه
رشید حسنی (پسر بزرگ آیتالله حسنی) پس از پیروزى انقلاب ناگهان به گروه سیاسى سازمان فدائیان خلق پیوست و از سران آنها شد، به طورى كه مسئولیت شاخه آذربایجان غربى بر عهده او بود. در پي شناسايي محل حضور رشيد در تهران آيت ا… حسني حكم دستگيري وي را صادر كرد. وي در بخشي از خاطرات خود مي نويسد : ” جایش را شناسایى كردیم. در كمیته انقلاب تهران با آیتالله مهدوىكنى تماس گرفتم و گفتم: یك موردى هست، چند نفر مسلح بفرستد. نگفتم پسرم است….. گفتم اگر مقاومت یا فرار كند، بزنید، نگذارید فرار كند و اگر هم تسلیم شد، دستگیر كنید و به كمیته تحویل بدهید. آنها رفتند و او را دستگیر كردند.”
امام جمعه شهرستان اروميه در ادامه مي افزايد : “رشید را بعد براى بازجویى و محاكمه به تبریز انتقال دادند. او چون محل فعالیتهایش آذربایجان بود در این شهر محاكمه و به اعدام محكوم شد و بلافاصله حكم اجرا گردید…»
در اين رابطه وي بعدها نيز كمترین تردیدی از خود نشان نداده و مینویسد: “وقتى خبر اعدام رشید را شنیدم، چون به وظیفه خود عمل كرده بودم هیچ ناراحت نشدم. من در مورد انقلاب با هیچ شخصى ولو پسرم باشد، شوخى ندارم و با هیچ احدى در این مورد عقد اخوتى هم نبستهام. هنوز هم اگر یكى از فرزندانم بر ضدانقلاب و رهبرى خداى ناكرده فعالیت كند، همان كارى را خواهم كرد كه با رشید كردم.”
امام خميني(ره)
در سال ۵۹ وقتي سيدحسين خميني در مشهد در دفاع از بنيصدر سخنراني كرده بود مردم در اعتراض به او حملهور شدند كه وي دست به اسلحه برد و نيروهاي كميته او را از بين مردم بيرون آوردند.
حضرت امام پس از اطلاع از اين موضوع بدون كوچكترین ملاحظهای بر ضرورت برخورد قاطع با تحركات وی تأكید و بخصوص بر این نكته كه انتساب وی به بیت امام نباید سبب ملاحظه و تبعیض در برخورد با وی از سوی نیروهای انتظامی گردد، تصریح نمودند. ايشان دستور دادند سيد حسين خميني تحتالحفظ به تهران بازگردانده شود و اگر دست به اسلحه خود زد او را با تير بزنند.
آيت الله خزعلي:
اما بعنوان آخرين نمونه ميتوان به مهدي خزعلي فرزند آيت ا… خزعلي اشاره كرد كه با حضور محوري خود در فتنه ۸۸ و افتادن به زندان در پي آن، آخرين برگ از داستان بيراهه رفتن فرزندان بزرگان را رقم زد. لذا اين بار نيز شاهد مفارقت و اعلام برائت بزرگي از فرزند خود بوديم. آيت ا… خزعلي ضمن تأكيد بر انحراف فرزندش بيانيه اي در برائت از وي صادر كرد كه به شرح زير است:
“خداوند متعال ميفرمايد: «يا ايها الذين آمنوا ان من ازواجكم و اولادكم عدوا لكم فاحذروهم» و نيز تذكر ميدهد «لا تجد قوما يومنون بالله و اليوم الاخر يوادون من حاد الله و رسوله و لو كانوا آباءهم او ابناءهم.
در اين دو آيه ارجمند خداوند سبحان به ما تنبه ميدهد اگر اولادتان با خدا و رسول كنار نيامدند از آنها احتراز كنيد و آنها را دوست نداشته باشيد .
مدت مديدي است پسرم مهدي خزعلي از راه مستقيم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحيت ميكنم و براي هدايتش متوسل به اولياي خدا ميشوم اثر نميكند…. ديگر كاسه صبرم لبريز شده، ديگر با او صحبت نميكنم و حرفهاي نامناسب او را بر نميتابم.
ملت انقلابي عزيز هميشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست و هر چه از من نقل كند، نپذيرند. با من ارتباطي ندارد ولي الان هم دعا ميكنم خداوند به او توفيق دهد كه از راه انحرافي كه پيش گرفته است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئيس جمهور و مسلمين عزيز را از شر او مصون و محفوظ بفرمايد.”
حرف آخر؛
اقدام تحسین برانگیز علمای مذکور امروز باید الگویی باشد برای همه کسانی که سالها در رکاب انقلاب بوده اند و اما این روزهای فتنه آلود، آنان را در مخمصه انتخاب «مصلحت اولاد» و «منفعت انقلاب و نظام» قرار داده است.
ملت ایران مشتاق است نخبگان و خواص خود را همانند سلف شجاع خویش آنگونه ببیند که در معرکه جدال حق و باطل حتی ملاحظه خویش و اولاد را هم نکنند. انشاءالله
mostajar