۱- آمادگى از كارهايى كه در طول سال مىتواند انجام دهد، دعا جهت توفيق در اين شب مىباشد و اين كه بتواند در اين شب، محبوبترين و پسنديدهترين كارها نزد خدا را انجام داده و خداوند اين شب را براى او بهتر از هزار ماه قرار داده، و اعمال اين شب را باين شكل از او قبول نموده و آن را با بالاترين درجات براى او ثبت، و تا روز ديدار او آن را بپروراند، در اين شب، نام او را در گروه مقرّبين نوشته، و شناخت، محبت، نزديكى، پناه، رضايت و خير خود همراه با عافيتش را نصيب او گردانيده، و بگونهاى از او راضى شود كه خشمى بعد از آن نبوده، و پيامبر و امام بخصوص امام زمانش عليه السّلام از او راضى شده، و او را با آنان در مجلس «صدق»، نزد سلطان مقتدر جاى داده و در بذل تمام توانايى براى فرمانبردارى و بدست آوردن رضايتش، او را موفق، و عاقبت او را نزديكى و رضايتش قرار دهد.
صدقهاى را تهيه و مضامين لطيفى را براى مناجات با پروردگار و كلمات برانگيزندهاى را در طول سال براى اين شب آماده شده و مقدمات عبادت را فراهم نمايد. مثلا مكان و لباس مناسب و عطر انتخاب كند. و ميهمانان مخصوصى را كه مناسب با اين شب مىباشند، و چند فقير را براى صدقه دادن در نظر بگيرد.
سزاوار است وقتى كه شب قدر نزديك مىشود شوق او به رسيدن به كرامتهايى كه در اين شب براى او مهيا شده است افزون گرديده، كرامت مقام بالا و مجلس حضور پروردگار جهانيان و تقديس خداوند آسمانها و زمين، و اعمالى را كه با حال و اخلاص و حضور و رقّت و صفاى او و رضايت مولايش مناسبتر است، براى شبش انتخاب كرده و در اين مورد از خداى متعال كمك گرفته و از خلفاى او – درود خدا بر آنان – يارى بجويد.
بعد از تعيين وقت ذكر، وقت مناسبى را كه در آن خوابآلود يا سير يا گرسنه نبوده و موانع ديگرى نيز نداشته باشد، بايد براى تفكر معين كند. نيز بايد تمام سعى خود را بكار گيرد كه در شبش چيزى، حتى امور مباح، او را از ياد خدا باز نداشته و در نمازها و مناجاتش به غير آن حتى مستحبات فكر نكند.
براى اين كه براحتى به اين مطلب برسد، مىتواند قبل از انجام عمل مختصرى درباره آن فكر كند.
۲٫ در اول شب خيلى به نگهبان آن شب كه از معصومين عليهم السّلام است، توسل جسته و او را شفيع خود قرار دهد. و در اين هنگام توفيق در اعمال و احوال را كه به آن احتياج دارد
ذكر نموده و تلاش كند با الفاظى كه براى درخواست ترحم و شفاعت مىگويد، رحمت و رقت را جلب كرده و مهربانى و كرامت را برانگيخته و ابرهاى جود و كرم و بخشش را بباراند
از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده است كه فرمودند: «موسى عرض كرد: خداى من نزديك ; شدن به تو را خواهانم، فرمود: نزديكى من از آن كسى است كه شب قدر بيدار شود.
عرض كرد: خداى من رحمت تو را مىخواهم، فرمود: رحمت من از آن كسى است كه در شب قدر به فقيرها رحم كند، عرض كرد: خداى من جواز عبور از صراط را خواهانم، فرمود: آن براى كسى است كه در شب قدر صدقهاى بدهد، عرض كرد: خداى من از درختان بهشتى مىخواهم، فرمود: اين مال كسى است كه در شب قدر سبحان اللّه بگويد، عرض كرد: خداى من رضايت تو را مىخواهم، فرمود:
رضايت من از آن كسى است كه دو ركعت نماز در شب قدر بخواند َ عرض كرد: خداى من از درختان بهشتى مىخواهم، فرمود: اين براي كسى است كه در شب قدر…، رواياتى داريم مبنى بر اين كه از هزار ماه جهاد بهتر، و از سلطنت هزار ماه. شبى كه از عبادت هزار ماه بهترمىباشد. و خلاصه، شب شريفى است كَه روزى بندگان، اجلهاى آنان و ساير اموردران مقدر ميگردد .
۳٫ دو ركعت نمازكه بعد از حمد هفت مرتبه توحيد وبعداز نماز هفتاد بار استغفارو صد ركعت نماز و خواندن دعاهايى كه در بين آن وارد شده از مهمترين امور مهم است. زيرا مضامين آن برآمده از سينه امامان دين مىباشد كه عالمان به خداوند هستند. در اين ادعيه علوم گرانبهايى است كه بجز پيامبران و جانشينان آنان كسى از آن آگاه نيست. دانشهايى از قبيل علم به خدا و صفات جمال و جلال و نامهاى نيك و مراتب فضل و حكمت عدل و مقتضاى كار و ادب مناجات با خداوند متعال لازم است.در خلال خواندن اين ادعيه زنده دل بوده و با توجه آن را بخواند. و اگر بتواند از آنچه مىگويد، تأثير پذيرفته و اين مطلب را نيز در دعايش بخواهد، بايد به او تبريك گفت. زيرا اگر اين ادعيه ثواب و پاداشى از جانب خدا نداشته و فقط مضامين آن در انسان مؤثر باشد، عاقل بايد روح و جان خود را براى بدست آوردن آن فدا كند. چه رسد به اين كه خداوند براى هر حكم و حتى هر حرفى از آن جواب و نورى آماده نموده است كه جهانيان نمىتوانند قيمتى بر آن بگذارند.
همچنين بايد درباره معنى كلماتى كه مىگويد تأمل نموده و آن را درك كند
۴٫ اگر اين مقدار نيز نمىتواند بهتر است بجاى خواندن اين دعاها بر مصيبت خود و مجازات خدا بخاطر آن، گريه كرده و بگويد:
«انا للّه و انا إليه راجعون، چه مصيبت و چه مجازات بزرگى» درباره اهل آخرت، در حديث قدسى آمده است: «دعاى آنان در نزد خداوند بالا رفته و كلام آنان را مىشنود. فرشتگان بواسطه آنان خوشحال مىگردند… پروردگار باندازهاى دوست دارد دعاى آنان را بشنود كه مادرى فرزند را»
بنابراين اى فقير در مورد دعايى كه بدون حضور قلب مىخوانى، انصاف بده. آيا دوست دارى، در حالى كه خدا مىبيند كه زبانت او را خوانده و دلت با دنيا سخن مىگويد، دعايت به خداوند برسد دنيايى كه درباره آن آمده است كه دشمن خدا و دوستان اوست و مىخواهد با شكوفههاى اين دنياى فانى، تو را از خداوند دور نمايد. آيا عاقل مىتواند مصيبتى بزرگتر از اين را تصور كند.
۵٫ خواندن دعاى گشودن قرآن و قرآن را روى سر گذاشتن، باين نيت كه عقل و انديشه او با اين عمل تقويت شده و با دانشهاى قرآن كامل شود و نور عقل با نور قرآن ضميمه گردد. و ساير نيتهايى كه مناسب با اين عمل است
۶٫ زيارت امام حسين عليه السّلام با بعضى از زيارتهايى كه وارد شد
۷٫ خواندن سوره روم، عنكبوت و دخان در شب بيست و سوم .
وخواندن دعاهايى كه در اين شبها وارد شده است، بخصوص دعايى كه سيد از بعضى از كتابهاى كهن نقل نموده و اول آن چنين است:«اللهم ان كان الشك في ان ليلة القدر فيها او فيما تقدمها واقع فانه فيك و في وحدانيتك و تزكيتك الاعمال زائل،
خداوندا اگر در اين كه شب قدر، امشب يا شبهاى پيش از آن است، شكى هست، ولى در مورد يكتايى تو و اين كه اعمال را پاكيزه مىنمايى، شكى نيست.» و اگر توانست معنى از بين رفتن شك در خدا و يكتايى او را بفهمد، همين پاداش براى عبادت آن شب براى او كافى خواهد بود.
دعاى كوچكى كه سيد از امام سجاد عليه السّلام روايت نموده و اول آن«يا باطنا في ظهوره»
مىباشد. دعايى كه در يكتا دانستن خداوند كامل مىباشد. و اگر وجود ائمه عليهم السّلام هيچ نفعى نداشت، مگر همين كه با اين گونه دعاها پرده از يكتايى خدا برداشته، و ما را از اين مطالب آگاه نمودند، لازم بود مؤمن تمام وجودش را فداى اين عمل آنان نمايد. و حتى فدا كردن تمام وجود خود را ناچيز شمرده و خود را ناتوان از اداى شكر نعمتهاى آنان ببيند.
۸٫ ساعتى از شب را مخصوص مراقبت قرار داده، و در آن ساعت علم پروردگارش را به بدحالى او و قدرتش را بر نجات دادن او، و فضل و بخشش و كرم او را در نظر گرفته و سپس با اميدوارى بر در بخشش و كرم او چشم دوخته و در انتظار رحمت و بخشش او باشد.
۹٫ فرار از وسوسههاى شيطان
اگر مراقب به آنچه گفتيم عمل كرد كه خوشا بحالش، و اگر عمل نكرد مبادا شيطان او را وسوسه كرده و بگويد: تو آنگونه كه شايسته توست عمل را انجام نمىدهى، بنابراين، اين كار اندك نيز فايدهاى نداشته و نبودش بهتر از وجودش مىباشد. زيرا اگر به اين نداى شيطان گوش دهد او را از ساير اعمال نيز باز داشته و او را با غفلت هلاك مىنمايد. ولى اگر همان عمل را كه قصد دارد، انجام بدهد گرچه عمل كمى نيز باشد، ممكن است نور اين عمل كم، نور ديگرى را براى عمل بوجود آورده و او را موفق به انجام عمل ديگرى گردانده و آنگاه در تمام اعمال موفق باشد.
خلاصه شيطان هيچ قصدى ندارد، مگر اين كه انسان را از خدمت نمودن و عبادت مولايش باز دارد بنا بر اين اگر از او فرمانبردارى نمايد در دل او تاريكيى بوجود مىآيد كه سبب قطع يارى او گرديده و موجب مىشود تا عبادت ديگرى را نيز ترك كند تا جايى كه يارى خداوند كاملا قطع شده و به هلاكت جاويد دچار شود.
۱۰٫ سالك نبايد هيچ عمل خيرى را گرچه بسيار كوچك باشد، كم شمرده و بخاطر كم بودن آن را ترك نمايد كه زيان خواهد ديد. و هيچ عمل خيرى را نيز نبايد بزرگ ببيند، چون گرفتار عجب مىگردد. نيز اگر نمىتواند آن را انجام بدهد بمقدارى كه مىتواند آن را انجام داده و بعد از انجام، آن را در مقابل خدا كوچك ببيند. زيرا بنده هر عملى را كه انجام بدهد و آن را كوچك بداند، خداوند آن را بزرگ دانسته و شايد همين مطلب باعث شود كه خداوند متعال آن را قبول كند. و هنگامى كه عملى قبول شد كمى آن اهميتى نخواهد داشت. چون اگر خداوند عملى را از بندهاش قبول نمايد، گرچه كم باشد، پاداش زيادى به او خواهد داد. و اگر آن را قبول نكند، فايدهاى براى او نخواهد داشت، گرچه زياد باشد. زيرا خداوند عمل كم آدم را قبول و اعمال زياد ابليس را رد نمود.
بنابراين بنده نبايد هيچ عملى را بزرگ ببيند. گرچه عبادت جن و انس باشد. زيرا اين عجب است و عجب انسان به عملش، ثواب آن را از بين مىبرد. بلكه نور آن را به تاريكى تبديل مىكند. و نيز نبايد عمل كم را كوچك بداند، زيرا ممكن است قبول شده و تبديل به عمل بزرگى شود.
۱۱٫ مبادا انسان كسى را از رحمت خدا مأيوس نموده يا باعث شود اعمال را بجا نياورد، گرچه عمل او مخلوط با تيرگى باشد.
شايد اگر همين شكل عمل ترك نشود گاهى اوقات با بعضى از عنايات الهى همراه باشد و باعث ايجاد روح و حقيقتى در آن عمل شود و در روشن شدن قلب مؤثر باشد، بگونهاى كه بكلى عمل او عوض شود
خلاصه اگر فردى لوطى در مستى بگويد: «يا اللّه» گمان نمىكنم خداوند او را رد نموده و او را اجابت نكند.
در چنين اوقاتى كه خداوند در آن بيش از ساير اوقات درهاى رحمت خود را باز نموده، بندگان را تشويق به ذكر، عبادت و دعاى خود نموده و الطاف خاص خود را براى آنان تضمين نموده است بنده مراقب بايد جهت اميدوارى را بيشتر در نظر گرفته و دستهاى آرزوى خود را به طرف كرم خداوند و بخششهاى فراوان او دراز كند. ولى شيطان در اين اوقات اصرار در ترجيح جهت ترس و نااميدى دارد تا بدين وسيله مانع عمل بندگان گردد.
پايان دادن شب قدر
آنگاه همانطور كه بارها در مورد شبهاى شريف گفتيم – اين شبها را با توسل به حاميان معصوم عليهم السّلام، سپردن عمل به آنان، عرضه آن به خداوند با دستهاى آنان، تضرع به درگاه آنان براى اصلاح عمل و براى اين كه آنان به درگاه خداوند تضرع نموده تا او اين عمل را قبول و آن را به عمل صالح تبديل نموده و آن را پرورش دهد، ختم كند اين شب را.
تلازم شرافت شب و روز
در روايات آمده است كه شرافت شب و روز ملازم يكديگر هستند، به اين معنى كه اگر روز شريف شد، شرافت آن به شبش نيز سرايت مىكند و هنگامى كه شب شريف شد، شرافتش به روز آن نيز سرايت مىنمايد. بنابراين مراقبت از روزهاى اين شبها به اخلاص در عبادت لازم است، همانگونه كه در شبها لازم.
مىباشد.
———————-
منبع:
كتاب المراقبات نوشته آيت الله ملكي تبريزي رحمه الله عليه
mostajar