7

دم خروس یا قسم… اقای خاتمی!

  • کد خبر : 1249
  • ۱۸ مرداد ۱۳۹۰ - ۱:۰۳

                               در خبر ها آمده بود كه پس از گذشت خانم آمنه بهرامي(دختر جواني كه در سال ۸۳ بخاطر اسيد پاشي، بينايي خود را از دست داده و دچار جراحت و سوختگي شديد در ناحيه صورت و دست ها شده بود.) از متهم […]

      

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در خبر ها آمده بود كه پس از گذشت خانم آمنه بهرامي(دختر جواني كه در سال ۸۳ بخاطر اسيد پاشي، بينايي خود را از دست داده و دچار جراحت و سوختگي شديد در ناحيه صورت و دست ها شده بود.) از متهم اين عمل غير انساني ، سيّد محمد خاتمي در پيامي گذشت و عفو آمنه بهرامي را ستود و از وي قدرداني كرد. امّا نكات قابل تأملي در متن اين نامه به چشم مي خورد كه بدان اشاره مي شود:
در جايي از نامه آمده »امروز وقتي در خبرها آمد كه »آمنه« در كمال بزرگواري، آموزگاري كرد و از حق قصاص خود گذشت بر همه ثابت شد كه در برابر سنگدلي و بي آزرمي و نفرت پراكني و خودخواهي و كين توزي هنوز مي توان از مهرباني، شرافت و احترام به زندگي، ديگرخواهي و بزرگ منشي هم سراغ گرفت و زيبايي را در اوج آن به تماشا نشست. آنچه آمنه از خود نشان داد حكايت گر آن است كه جان زيبا و شكوهمند را هيچ عاملي جز نفرت و نابردباري و خشونت نمي تواند زشت كند و يا زشت بنماياند. … آيا در عرصه زندگي سياسي و اجتماعي نيز نمي توان از آمنه آموخت؟… »
امّا نكته اينجاست كه گويا نگارنده اين نامه فراموش كرده كه سنگدلي ها و قساوت هاي طرفداران فرقه ايشان بود كه در خرداد ۸۸ دل مردم كشورمان را به درد آورد وعواطف انساني مردم را بر انگيخت.
هنوز فراموش نكرديم آتشي را كه به بهانه انتخابات در تهران بر افروخته شد و با شراره هاي آن آتش اموال عمومي و امنيت مردم به آتش كشيده شد.
آقاي خاتمي!
هيچ گاه يادمان نمي رود كه دلسوزان نظام چگونه در آتش سنگدلي و خودخواهي و كينه توزي طرفدارانتان سوختند و به ناجوانمردانه ترين راهها توسط ايشان جان سپردند. اي كاش آن روزها هم »مهرباني، ديگرخواهي و بزرگ منشي« برايتان اهميت مي يافت تا نظاره گر آن همه خسارات جاني و مالي به مردم نباشيم.
هنوز برايمان سؤال است كه آيا وقتي كه تمام مقدسات آماج حملات و توهين هاي دار و دسته تان شده بود هم حرفي از ديگر خواهي و مهرباني مي زديد؟
اي كاش همان روزهايي كه چند ده تن از بسيجيان و جوانان رشيد ميهن عزيزمان توسط طرفداران مهربان و بزرگوارتان(!) به شهادت رسيده يا مجروح شدند هم كسي بود كه
سراغي كه رفتارهاي انسان دوستانه بزند.
آقاي خاتمي!
آمنه در آتش كينه توزي
شخص ديگري سوخت و دل شما را به درد آورد؛ امّا آيا شده تا بحال حتي براي لحظه اي به ياد آمنه هايي بيافتيد كه برادران و پسران برومندشان قرباني خودخواهي و بي رحمي طرفداران شما شدند و حسرت جوانانشان تا ابد در دل ماند؟
برايمان جاي تعجب دارد كه كسي از امنيت اجتماعي و سياسي سخن مي گويد كه هواخواهانش به نام خود او و با شعار »درود بر خاتمي« بزرگترين
مختل كنندگان امنيت مردم بودند و بارها و بارها در ايام مختلفي مانند ۲۵ و ۲۹خرداد۸۸ ، روز قدس، ۲۵ بهمن و…. آرامش مردم عزيزمان را به هم زدند.
جاي شگفتي دارد كه در حالي كه پيروانتان در عاشوراي۸۸ با شنيع ترين اعمال و رفتارهاي غير انساني و كينه توزانه شان، پاكترين و زلالترين احساسات و اعتقادات ملّت حسيني ما را هدف گرفتند و حتي به دسته جاتي كه براي مظلوميت سرور و سالار شهيدان مشغول عزاداري بودند حمله ور شدند نه از شما و نه از هيچ كدام از هم سنگران حامي مردمتان(!) هيچ صداي اعتراضي بلند نشد و نه تنها اعتراض نكرديد، بلكه آن ديوصفتان بي آزرم را ملّت خداجو خوانديد.
آري جناب خاتمي!
كشور عزيز اسلامي ما هنوز هم غرق عطوفت و رحمتي است كه از پيامبر مهربانمان به يادگار مانده است. كه اگر اينچنين نبود فرماندهان سنگدل و بي رحم فتنه ۸۸ نمي توانستند اين قدر آزادانه روزگار بگذرانند و فتنه انگيزي كنند. و يقيناً بانيان جريانات تلخ و درد آوري مانند خرداد۸۸، روز قدس، عاشوراي حسيني، ۲۵ بهمن و…. تا بحال بارها و بارها در آتش خشم ملّت سوخته بودند.
فراموش نكنيد كه هيچ گاه اين تناقضات از خاطر ما نخواهد رفت و هميشه بخاطر تمام اين رفتارها از شما و دار و دسته تان خشمگين خواهيم بود.

mostajar

لینک کوتاه : https://mostajar.com/?p=1249

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.