3

دعاهایی که اجابت نمی شوند

  • کد خبر : 1311
  • ۲۰ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۴:۰۳

آشنا نبودن انسان به عمق مصالح مادى و معنوى خود، گاه موجب درخواست هایى از خداوند مى‏ شود که ظاهرا مشکلى از زندگى برطرف مى‏ کند، اما عواقب ناخوشایندى در پى دارند که فرد از وجود آن بى ‏اطلاع است مانند برخى که به خاطر ظرفیت کم و ضعف ایمان خود تا وقتى در رنج […]

آشنا نبودن انسان به عمق مصالح مادى و معنوى خود، گاه موجب درخواست هایى از خداوند مى‏ شود که ظاهرا مشکلى از زندگى برطرف مى‏ کند، اما عواقب ناخوشایندى در پى دارند که فرد از وجود آن بى ‏اطلاع است

مانند برخى که به خاطر ظرفیت کم و ضعف ایمان خود تا وقتى در رنج و مصیبت واقعند، از نظر معنوى حال خوشى دارند و کمتر مرتکب گناه مى‏شوند. همین که نجات یافته، در رفاه مادى و سلامت جسمى قرار مى‏گیرند، از یاد خدا غافل شده، به تدریج همه سرمایه‏هاى معنوى خویش را از دست مى‏دهند. بر عکس کسانى هم هستند که تحمل بیماری هاى طولانى و مصیبت هاى پى در پى را ندارند، که اگر به آن صبر مى‏کردند اجر عظیم مى‏بردند، ولى آسایش مادى و راحتى زندگى آنها را از جاده حق منحرف نمى‏کند.

این ویژگى‏ هاست که خدا تنها مطلع بر آن است و خود انسان بدان وقوف کامل ندارد.

چه بسیارند کسانى که در تنگناهاى زندگى با خدا عهد و پیمان ها مى‏ بندند، اما آنگاه که خواسته‏شان برآورده مى‏شود به تمام تعهدهایشان پشت پا مى‏زنند. خداوند متعال در قرآن کریم از این خصلت‏بشرى چنین یاد مى‏کند: « وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُواْ بِهِ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ أَلَمْ یعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللّهَ عَلاَّمُ الْغُیوبِ‏» ؛ برخى از مردم، وقتى در فقر و تنگدستى هستند، با خدا پیمان مى‏بندند که اگر خداوند از فضل خود به ما ببخشد، انفاق مى‏کنیم و از صالحان خواهیم بود. همین که به خواسته‏شان رسیدند بخل مى‏ورزند و از عمل به تعهد خویش سرباز مى‏زنند. این عهدشکنى نفاقى را در دلهایشان کاشت که تا قیامت همراهشان هست و این بدان خاطر است که به پیمان خدا عمل نکردند و دروغ گفتند. (۱)

در این زمینه نمونه‏هاى تاریخى فراوان است که مجال ذکر آن نیست. در حدیث قدسى آمده: «کار دین برخى از بندگان مؤمن را جز توانگرى و سلامت جسمى اصلاح نمى‏کند پس من آنها را برخوردار مى‏کنم تا امر دینشان رو به صلاح رود. مصلحت‏برخى دیگر تنها در تهى‏دستى و مرض بدنى است. پس من آنان را دچار مى‏کنم تا کار دین آنان سامان پذیرد و من به آن چه صلاح دینى بندگان مؤمنم هست آگاهترم‏». (۲)

بنابراین بنده مؤمنى که به همه مصالح و مفاسد مربوط به حیات مادى و معنوى خود آگاهى ندارد، ممکن است‏حاجتى را طلب کند که به مصلحت کلى او نباشد بلکه در نهایت‏به ضررش تمام شود. پس اگر خداى بزرگ آن خواسته را تحقق نبخشد نه تنها دعاى او را رد نکرده بلکه در حقیقت همین عدم اجابت، اجابت دعاى او محسوب مى‏شود.

کاهش مدت گرفتارى

گاهى ظرفیت زمانى گرفتاری هایى که دامنگیر انسان مى‏شود، طولانى است. نقش دعا در این موقعیت مى‏تواند کم کردن مدت آن باشد. این در صورتى است که در اصل نیاز براى انسان داراى مصلحتى است ولى چون دعا کننده بر طرف شدن سریع و فورى آن را از خداوند خواسته است و از طولانى بودن زمان آن گرفتارى اطلاعى ندارد، ممکن است این امر را رد دعاى خود بداند، در صورتى که این دعا با کاهش زمان مقرر آن مستجاب شده است.

قرآن کریم درباره حضرت یونس مى‏فرماید: « فَلَوْلَا أَنَّهُ کانَ مِنْ الْمُسَبِّحِینَ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ»؛ اگر او از تسبیح کنندگان نبود، تا محشر و قیام قیامت در شکم ماهى باقى مى‏ماند. (۳)

به نقل مرحوم طبرسى، مفسران مدت درنگ آن حضرت در شکم ماهى را از سه تا چهل روز نقل کرده‏اند. (۴)

حضرت یونس که مى‏باید به این خاطر که بى اذن الهى قوم خویش را ترک گفته بود، تا قیامت در آن زندان بلا گرفتار بماند، در اثر مناجات با خدا، به گناه خود اقرار کرد و پروردگار را به کمک طلبید و گفت: «… لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّی كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ‏» (۵) آنگاه خدایش نیز اجابت کرد و او را از آن گرفتارى بزرگ نجات داد.

امام کاظم(ع) مى‏فرماید: «هیچ بلایى بر بنده مؤمن نازل نمى‏شود، مگر این که به وسیله دعا در رفع آن تسریع مى‏شود و هیچ مصیبتى نیست که به دنبال آن دعا نباشد مگر این که آن مصیبت دوام خواهد یافت. پس هر گاه بر شما گرفتارى فرود آمد، دست‏به دعا و تضرع بردارید». (۶)

اجابت ‏با تاخیر

یکى از حالات روحى انسان عجول بودن اوست. آدمى یا بخاطر ترس از دست نیافتن به مطلوب و یا عدم تحمل محرومیت دوست دارد هر چه زودتر به خواسته‏اش برسد و تأخیر در آن او را مضطرب مى‏سازد.

بدیهى است این حالت در دعا نیز جلوه‏گر است انتظار دارد که خداوند نیز کار خود را بر اساس خواهش هاى او قرار داده، بى توجه به نظام هاى مقرر در آفرینش و نیز مصالح و مفاسد خواسته‏اش، را هر چه سریعتر به اجابت‏برساند.

قرآن کریم در آیات زیادى بدین خصیصه انسانى اشاره کرده، تبعیت نظامات عالم را از آن، مایه فساد و تباهى به حساب آورده است. (۷)

قرآن مجید پس از این که دعاى حضرت موسى(ع) را دایر بر هلاکت فرعون و اطرافیان او نقل مى‏کند، این چنین مى‏فرماید: « قَالَ قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلاَ تَتَّبِعَآنِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ؛ «دعایتان – موسى و هارون – به اجابت رسید پایدار بمانید و از جاهلان پیروى نکنید.» (۸)

 

در روایتى معتبر امام صادق(ع) فرمود: «کان بین قول الله عز و جل: «قد اجیبت دعوتکما» و بین اخذ فرعون اربعین عاما».

فاصله زمانى این گفته خداوند که «دعایتان مستجاب شد» تا انتقام الهى از فرعون، چهل سال بود. (۹)

ابابصیر مى‏گوید: امام صادق(ع) فرمود: «لایزال المؤمن بخیر و رجاء رحمة من الله ما لم یستعجل فیقنط و یترک الدعاء، قلت له: کیف یستعجل؟ قال: یقول: قد دعوت منذ کذا و کذا و ما ارى الاجابة

مؤمن همواره با خیر و سعادت و امید و رحمت الهى همراه است، تا وقتى شتاب کند. در نتیجه ناامید مى‏شود و دست از دعا بردارد. گفتم: چگونه شتاب مى‏کند؟ فرمود: این که بگوید: از فلان زمان دعا مى‏کنم ولى هنوز خواسته‏ام برآورده نگردیده است. (۱۰)

دیده شده است ‏برخى مؤمنان تأخیر اجابت الهى را براى خود نوعى عقب ماندگى معنوى و یا بى‏توجهى خداوند را نسبت‏ به خود تلقى مى‏کنند و از دعا مأیوس مى‏شوند و گاهى هم مى‏گویند: خداوند به اهل دنیا و مردم بى‏بند و باربیشتر توجه دارد و خواسته‏هایشان را زودتر به اجابت مى‏رساند.

در پاسخ به این توهم، به گفتارى از حضرت صادق(ع) اشاره مى‏کنیم:

آن حضرت فرمود: «ان العبد الولى لله لیدعو الله عز و جل فى الامر ینویه فیقال للملک الموکل به: اقض لعبدى حاجته و لاتعجلها فانى اشتهى ان اسمع صوته و ندائه، و ان العبد العدو لله عز و جل فى الامرینویه فیقال للملک الموکل به: اقض حاجته و عجلها فانى اکره ان اسمع صوته و ندائه، قال: فیقول الناس: ما اعطى هذا الا لکرامته، ولا منع هذا الا لهوانه‏».

«بنده دوست‏خدا او را براى تحقق خواسته خود مى‏خواند، سپس به فرشته‏اى که کارش را بدو سپرده‏اند گفته مى‏شود: حاجت‏بنده‏ام را عملى کن ولى در آن شتاب مکن زیرا دوست دارم صدایش را بشنوم و راز و نیازش به من برسد – ولى در مقابل – بنده‏اى که دشمن خداست‏حاجتش را از او مى‏طلبد. آن گاه به فرشته موکل بر او دستور داده مى‏شود که حاجت او را برآور و در آن نیز تعجیل کن; زیرا خوش ندارم صدایش به من برسد و از این که با من به گفتگو برخیزد کراهت دارم آنگاه حضرت فرمود: ولى قضاوت مردم در این باره این است که این، دومى، خواسته‏اش برآورده نشد مگر به خاطر جایگاه خوبى که نزد خدا دارد و آن دیگرى دعایش مستجاب نگردید مگر به واسطه خوارى و پستى او در پیشگاه خداوند». (۱۱)

پى‏نوشت ها:

۱- سوره توبه، آیه ۷۵ -۷۶.

۲- الجواهر السنیة، فى الاحادیث القدسیة، شیخ حر عاملى، ص‏۹۶.

۳- سوره صافات، آیه‏۱۴۳ – ۱۴۴.

۴- مجمع البیان، ج ۸، ص‏۴۵۹.

۵- انبیاء، آیه‏۸۷.

۶- وسائل الشیعه، ج‏۴، ابواب دعا، باب ۱۰، حدیث ۱.

۷- براى نمونه: سوره یونس، آیه ۱۱; انعام، آیه ۵۸; عنکبوت، آیه‏۵۳; اسراء، آیه ۱۱٫

۸- سوره یونس، آیه‏۸۹.

۹- وسائل الشیعه، ج‏۴، ابواب دعا، باب‏۱۹، حدیث ۲.

۱۰- همان، باب‏۱۷، حدیث‏۳.

۱۱- همان، باب ۲۱، حدیث ۴.

لینک کوتاه : https://mostajar.com/?p=1311

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.