3

تولید تی شرت های « قهرمان من »

  • کد خبر : 1376
  • ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۹

  سلحشوری جوانان ایران اسلامی در ۸ سال دفاع مقدس حاوی بزرگترین دستمایه ها برای خلق یک عمر آثار فرهنگی و هنری فاخر است که می تواند با الگوسازی قهرمانان ملی راه نقش بستن الگوهای انحرافی بیگانه بر سینه جوانانمان را ببندد. کاری نداریم که چه دستگاه و نهادی باید برای این کم کاری پاسخگو […]

 
سلحشوری جوانان
ایران اسلامی در ۸ سال دفاع مقدس حاوی بزرگترین دستمایه ها برای خلق یک عمر آثار فرهنگی و هنری فاخر است که می تواند با الگوسازی قهرمانان ملی راه نقش بستن الگوهای انحرافی بیگانه بر سینه جوانانمان را ببندد. کاری نداریم که چه دستگاه و نهادی باید برای این کم کاری پاسخگو باشند، اما اقدام خودجوش چند جوان کرجی جهت معرفی قهرمانان مورد نظرشان به جامعه با تولید تی شرت های « قهرمان من » ( My Hero ) در کارگاهی خانگی توجهمان را جلب کرد :
 

مبتکران ایده چاپ تصاویر شهدا بر روی تی شرت جوانانی خوش ذوق و بی ادعا هستند که راه مقابله با الگوهای غربی را در حرفهای قشنگ و صرف بودجه های هنگفت جستجو نمی کنند، دل در گرو همت و باکری دارند و چشم انتظار اندک توجه ای برای شناساندن قهرمانانی که نسل امروز از آنها بی خبر است.

 

امید سیفی به همراه ابوالفضل نظیف دو عضو گروه چهار نفره ای هستند که ایده چاپ تصاویر شهدا بر روی تی شرت به ذهنشان رسید و آن را عملی کردند. جوانانی ۲۳ و ۲۴ ساله که ظاهری آراسته و به قول جوانها مد روز دارند. شلوار جین، کفش کالج جیر و … که شاید در نگاه اول باور این که ارادت و علاقه بسیار آنان به شهیدان باعث شده با ابتکار خود تصاویر شهدا را بر روی لباس چاپ کنند کمی سخت باشد.

این طراحان جوان در نشستی صمیمانه که در خبرگزاری مهر انجام شد با ذوق و شوقی وصف ناشدنی از قهرمانان خود گفتند. اینکه چطور با غرور با عکس شهیدان بر روی لباس خود در کوچه و خیابان، دانشگاه و بین آشنا و غریبه “پز” می دهند. چگونه آنانی که روزگاری عشقشان دیدار امام و رفتن به جبهه بود امروز الهام بخششان شده اند. حال آنکه می توانستند همانند بسیاری از همسن و سالانشان در شبکه های ماهواره ای، فیلمهای هالیودی و سایتهای اینترنتی در جستجوی قهرمانان پوشالی باشند… گفتگوی خواندنی مهر را ادامه می خوانید.

  چه شد که برای عملی کردن این ایده سراغ تصاویر شهدا رفتید؟

– امید سیفی: از شهید همت کارم را شروع کردم. ناخودآگاه دوستش داشتم ولی دلیل اصلی دوست داشتنم به خاطر داستانهایی بود که از جسارت و شجاعتش خواندم. سرگذشتش مرا تکان داد. خاطرات همسر شهید همت را در روزنامه دانشگاه هنر خواندم. مثلا آن بخشهایی که همسر وی گفته بود شهید همت با موتورسیکلت برای دیدن او می آمد و دوباره برای عملیات بر می گشت. شهید همت به دلیل استرس عملیات آنقدر در سنگر سیگار می کشیده که دود سنگر را می گرفت ولی زمانی که همسرش از او خواسته که سیگار نکشد به یکباره آن را کنار گذاشته است. شهید باکری هم با وجود این که فرمانده لشکر بوده واکس هم می زده و خالصانه کار می کرده است. درمصاحبه ای از آقای محسن رضایی در روزنامه همشهری خواندم که شهید جهان آرا کلاه کابویی می گذاشت. در واقع شهدا درعین سادگی در جنگ قاطع و شجاع بودند. به نظر من حتی یکی از این ویژگیها هم برای این که فردی جذبشان شود کافی است.

* گروهتان چگونه شکل گرفت؟

 داستان ابوالفضل از این جا شروع شد… ایده این کار که به ذهنم رسید با او در میان گذاشتم گفتم، ابوالفضل هم کاملا موافقت کرد. قبل از این که به دانشگاه بروم این کار را آنالیز کرده بودم ولی چاپ بلد نبودم. ابوالفضل آمد و دید و خیلی خوشش آمد. در کل کار دلی بود. برای این که افراد را برای گروه انتخاب کنم می ترسیدم به همین دلیل اول به پیش زمینه ذهنیشان توجه می کردم؛ همه آنها به شهدا هم تعلق خاطر و هم ارادت قلبی داشتند. به طور نمونه یکی از اعضا گروه حرف قشنگی می زد و می گفت در کدام مملکتی قهرمان ۱۳ ساله ای مانند شهید فهمیده داریم. توضیح بیشتر را از خود ابوالفضل بخواهید.

ابوالفضل نظیف: شهدا در گوشه قلب تمام جوانهای ایرانی جایی دارند ولی امروز این طوری شده که برخی تصور می کنند شهدا فقط به خوشان تعلق دارد و مثلا اگر من با این تیپ به مسجد بروم مورد تمسخر قرار می گیرم. عده ای ادعای مالکیت شهد را دارند و به ماغرب زده می گویند. من شهدای کشورم را دوست دارم. الان با یک ترقه همه می ترسند ولی آدمهایی در شبهای عملیات جنگ بودند که با خمپاره سر و کار داشتند و واقعا مصداق عینی عنوان جان برکف بودند. شهدا را همیشه دوست داشتیم ولی جرات گفتنش را نداشتیم.

* علاقه خود به شهیدانی مانند شهید همت را چگونه اثبات می کنید، برخی می گویند انگیزه شما در استفاده از تصاویر این اسطوره ها جنبه مالی دارد؟

– امید سیفی: این که برخی علاقه ما را به شهدا باور نمی کنند به دلیل غفلتهای فرهنگی است که باعث شده این دو نسل از هم جدا شوند. این ایده واقعا از روی دل بوده است. من می توانستم از تصاویر آدمهای دیگر استفاده کنم مگر انسان بزرگ در کشورمان کم داریم مانند پهلوان تختی که اگرعکس ایشان را چاپ می کردم فدراسیونهای ورزشی هم کمک می کردند. مگر تا به امروز کسی از من حمایت کرده است. تا الان با هزینه خودم تی شرت چاپ کردم ولی از کسانی شروع کردم که خیلی به آنها اعتقاد داشتم. از شهید مصطفی صفدری شروع کردم که کمتر کسی او را می شناسد و شهید شناخته شده ای هم در اذهان عمومی نبود ولی در سن کوچکی به جبهه رفته و چون رزمی کار بوده به همرزمان های خود ورزشهای رزمی آموزش می داد. اگر می خواستم نظر برخی ارگانها را جذب کنم با عکس افراد زیادی می توانستم این کار را بکنم.

* روز اولی که چنین ایده ای به ذهنتان رسید، تصور می کردید ابتکار شما این طور مورد توجه رسانه ها قرار گیرد؟

 روز اول که این کار را شروع کردم به یک سر و صدای اینترنتی فکر می کردم. یکسالی هم این تی شرت را خودم پوشیدم تا این که مرداد پارسال عکس شهدای دیگری را بر روی تی شرتها چاپ کردم. هیچ وقت فکر نمی کردم این موضوع اینقدر مطرح شود. البته کار ما یکسال بود که رسانه ای شده بود ولی زمانی که خبرگزاری مهر گزارشی از گروه ما منتشر کرد تازه تلویزیون از کار ما با خبر شد و روزنامه های زیادی هم برای مصاحبه تماس می گیرند.

* آیا طرح خود را به مسئولان فرهنگی ارائه کرده اید؟

 رسانه ها می توانند با مسئولان فرهنگی ارتباط داشته باشند ولی افرادی مثل من چگونه می توانند با آنها مثلا رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس دیدار و گفتگو کنند. با این حال دلیل این که چرا تا کنون مسئولان استقبال چندانی از طرح ما نکرده اند را نمی دانم.

استقبال مسئولان را در چه چیزی می بینید، پرداخت پول، یا خرید طرح و یا …؟

 من دانشجوی گرافیک بودم که به عشق شهدا و شهید همت این کار را آغاز کردم. چهار سال پیش ایده این موضوع به ذهنم آمد و سه سال پیش انجام کار شروع شد. اما در مورد این که چه کسانی می توانند از من حمایت کنند و یا این که چه نوع حمایتی سر رشته ای ندارم. نحوه استقبال را باید ارگانها تشخیص بدهند که می تواند شامل خرید طرح و یا حمایت مالی برای تولید این تی شرتها باشد.

* انتظار دارید کدام ارگان از شما حمایت کند؟

 مهم نیست کدام ارگان باشد ما در کشور ارگان مذهبی و فرهنگی زیاد داریم به ویژه در حوزه دفاع مقدس. این همه بنیاد فرهنگی وجود دارد. یک نفر تو اینترنت نظر خوبی نوشته بود که به جای این که این همه سمینار برگزار کنید که پس از چند روز هم از یاد همه می رود، از چنین کارهایی حمایت کنید که یکراست به قلب دشمن می زند و به سود کشور خودمان است.
 

* فکر می کنید طرحتان اینقدر قوی هست که برای سرمایه گذار بخش خصوصی هم جاذبه داشته باشد، یا برای اجرای آن به حمایت مالی دولتی نیاز دارید؟
 

 وقتی ارگانهای دولتی با این همه سرمایه برای حمایت جلو نمی آیند نمی توان از بخش خصوصی هر چه قدر هم که مطئمن باشد تی شرتها فروش خوبی دارد انتظار حمایت داشت. ما از همه کمک می خواهیم و این نیست که بگویم مثلا وزارت ارشاد به من پول بدهد. می خواهم که همه طراحان و متخصصان بازاریابی در این مورد نظر بدهند و حمایت کنند. هر چه گروه وسیع تر شود می توانیم طرح را در ابعاد بزرگتری اجرا کنیم، البته حمایت مالی اصل قضیه است. با اجرای گسترده این طرح می توان برندی در دنیا با نام “مایر” (قهرمان من) ایجاد و تولیدات آن را به کشورهای اسلامی صادر کرد.

* سفارشی هم برای تولید تی شرت داشته اید؟

 تماسهای زیادی با من گرفته می شود. به تازگی خانمی از آلمان با من تماس گرفت و خانم دیگری نیز برای تولد همسرش تی شرت می خواست.

* بیشتر کسانی که برای سفارش تی شرت با شما تماس می گیرند از کدام اقشار جامعه هستند؟

 قبل از این فکر می کردم خانواده ها و جوانان مذهبی استقبال بیشتری از این تی شرتها کنند ولی به دلیل جوان پسند بودن و نوع طراحی آن که از حروف انگلیسی نیز استفاده شده از همه قشری با من تماس گرفتند و خواهان این تی شرتها شده اند. در واقع سبک طراحی این تی شرتها به صورتی است که در سطح بین المللی هم می توانند طرفداران زیادی داشته باشند.

 

* اگر برای تولید این تی شرتها حمایت نشوید چه می کنید، برنامه بعدی شما چیست؟

 اگر خودم سرمایه داشتم بر روی این طرح می گذاشتم تا حداقل جوابگوی افرادی که با من تماس می گیرند باشم. اما دو حالت وجود دارد یکی این که از طرح ما حمایت و تی شرتها چاپ می شود که مسلما خوشایند ما هم همین حالت است. ولی در صورتی که حمایتی برای تولید آنها نشود اعتراض خود را با چاپ پوستری با عنوان تی شرتی که هیچ کس حمایت نکرد و هیچ وقت پوشیده نشد اعلام می کنم.

* فکر نمی کنید شما کارتان را تازه شروع کرده اید و نیاز به زمان دارد تا این طرح از طریق رسانه ها و حتی وبلاگها حمایت شود؟

 البته، حرکت اعتراضی برای زمانی است که به نقطه صفر برسم. نمی دانم امیدم به خداست. فکر نمی کنم به نقطه صفر برسد. اگر هیچ کس حمایت نکند حداقل این تی شرتها را برای خودم می پوشم.

* واکنش مردم به این تی شرتها چگونه بوده است؟

 نظراتی که مردم برای اخبار منتشر شده روی سایتها گذاشتند را خوانده ام. در ۹۹ درصد موارد مردم راضی بوده و علاقه نشان دادند ولی البته برخی هم مسئله حرمت را مطرح کرده بودند و گفته اند که حرمت شهدا باید نگه داشته شود. اما من معتقدم کسی این تی شرت را می پوشد که شهید را دوست دارد. آیا اکنون که جوانان ایرانی تی شرتهایی با تصاویری از چگوارا می پوشند حرمت شهیدان حفظ شده است؟ با این کار شهدا ماندگار می شوند و می توانیم نسل امروزی که با شهدا و جبهه غریبه اند را به این سمت بکشانیم. در واقع این توجیه که پسری که شلوار جین پوشیده و یا مدل موی خاصی دارد نباید تی شرتی با عکس شهید بپوشد نگاهی متعصبانه است. خود من روز اول فقط خودم را نگاه می کردم ولی زمانی که با این تی شرت به دانشگاه رفتم اصلا فکرش را نمی کردم با چنین استقبالی از طرف بچه ها روبرو شوم.

* امروزه بسیاری از متولدین سالهای ۶۵ و ۶۶ دانشجویانی هستند که با نسل دفاع مقدس فاصله دارند چطور می خواهید با آنان ارتباط برقرار کرده و جوانان را تشویق به پوشیدن تی شرتهای خود کنید؟

– جوانانی که در دانشگاه هستند خیلی تمایل دارند که این تی شرتها را بپوشند و درخواست آن را نیز کرده اند. همین که این جوانها تی شرتها را تن ما ببینند کافی است. مطمئنم اگر جوانان در کوچه و خیابان کسانی را که این تی شرت ها را به تن کرده اند ببینند جذب آن می شوند.

ترغیب جوانان برای پوشیدن تی شرت یک بخش کار شماست. اما اینکه آنها این شهیدان را بشناسند مسئله دیگری است آیا برای این موضوع فکری کرده اید؟

 من فکری هم برای این موضوع کرده ام. در قالب یک مجموعه بخشی از عکسهای شهید همت، خاطرات و زندگیش را جمع آوری کرده ام که جوانان با خواندن آن حداقل متوجه می شوند شهید همت در چه عملیاتی به شهادت رسیده است. طرح دیگری هم دارم که اگر رسانه ملی همکاری کند می خواهم آهنگی به اسم “مای مایرو” به فارسی و لاتین خوانده و کلیپهایی از آن ساخته شود.

* برای اینکه علاقه جوانان به پوشیدن تی شرتهای شما استمرار داشته باشد و مثل بسیاری از لباسهای خارجی بعد از مدتی از دور خارج نشوند چه برنامه ای دارید؟ 

 اگر به عنوان مثال در طراحی این تی شرتها از تصاویر هنرپیشه ها استفاده می شد جذب ظاهری و آنی جوانان قابل توجیه بود اما این عکس شهید همت است و اگر استقبال از آن گذرا بود هیچگاه افرادی حتی در خارج از کشور دنبال شماره تماسی از من نبودند. البته ممکن است این طرح زمانی تکراری شود که برای آنهم هم فکر کرده ام. می خواهم بر روی تصاویر جمعی شهدا دفاع مقدس کار کنم. پسر شهیدی به من گفت چرا فقط ازعکس شهدای معروف استفاده کرده ای و از تصاویری شهدایی مانند پدر من که کمتر شناخته شده اند استفاده نمی کنی. به همین دلیل می خواهم تصاویر شهدایی را بر روی تی شرتها کار می کنم که کسی آنها را نمی شناسد یا کمتر شناخته شده اند مانند شهید عاصمی.

* برای تبلیغ تی شرتهای خود چه کاری انجام داده اید؟ 

– بحث تبلیغات را خودم بر عهده گرفتم و برای بازاریابی هم فردی از کارگروه مد و لباس که اهل فن است قرار شده به ما کمک کند. تا دو ماه دیگر به سربازی می روم و در مدتی که نیستم ممکن است این طرح دیده نشود ولی بعد از دو ماه خبرهای خوبی دارم و حتما از عکس آدمهایی که روی تی شرت می آیند تعجب می کنید.

* برای چاپ عکس شهدا بر روی لباس خانمها هم برنامه ای دارید؟

 مشکلی برای لباس خانمها وجود دارد که اگر مانتو گشاد باشد طرح دیده نمی شود و اگر بر روی مانتو تنگ زده بشود که اشکال ایجاد می کند. می خواهیم طرحی ایده آلی را تهیه کنیم که عکسها در آن جلوه ای مناسب داشته باشند.

…………………….

گفتگو از ندا ریحانی

 

 
 
 
لینک کوتاه : https://mostajar.com/?p=1376

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.