4

بی هویت سازی از طریق اسباب بازی

  • کد خبر : 1292
  • ۲۴ تیر ۱۳۹۰ - ۱۹:۵۷

       دنیای کودکی دنیای عجیبی است.دنیای آرزوها و رویاها.دنیای رنگی اسباب بازیها.دنیایی که در آن شاهزاده خانوم کارتونی می شوی یا قهرمان داستان ،شوالیه ای شجاع  که به جنگ دشمنان می رود.شبیه سازی در دنیای کودکان  امری طبیعی است.بارها دیده شده که دختران کوچک  ،دوست دارند لباسی شبیه عروسکشان داشته باشند  و یا پسران […]

       دنیای کودکی دنیای عجیبی است.دنیای آرزوها و رویاها.دنیای رنگی اسباب بازیها.دنیایی که در آن شاهزاده خانوم کارتونی می شوی یا قهرمان داستان ،شوالیه ای شجاع  که به جنگ دشمنان می رود.شبیه سازی در دنیای کودکان  امری طبیعی است.بارها دیده شده که دختران کوچک  ،دوست دارند لباسی شبیه عروسکشان داشته باشند  و یا پسران با اسرار از مادر می خواهند لباس پلیسی شبیه  عروسکی که داخل ماشین پلیس اسباب بازیشان است ؛تهیه کند.کارتونها و برنامه هایی که برای سرگرمی کودکان تهیه می شود ،می تواند تاثیر زیادی بر ذهن و روحیات کوکان  داشته باشد چرا که  دنیای کودک با ان انس می گیرد و کودک خواهان همانند شدن با فضا می شود و پر بیراه نیست که بگوییم  زندگی کودک در دوران بلوغ وابسته به همین تفکرات دوران کودکی است و بنابراین نقش اسباب بازیها ،کارتونها و سرگرمیهای دوران کودکی در زندگی افراد بسیار پررنگ می شود.

 

 

بررسیها نشان داده است که شخصیت کودک با اسباب بازیها و سرگرمیهای  دوران کودکی  شکل می گیرد. دختر خردسالی را فرض کنید که هر روز را با انواع عروسکهای باربی با لباسهای زیبا و پر زرق و برق می گذراند و حتی شبها با به آغوش گرفتن باربی مورد علاقه اش به خواب می رود.انمیشنی به همین نام  نیز ساخته شده است که  خانواده برای علاقه بیش از حد کودک برای او تهیه می کند و در واقع باربی و زندگی کارتونی او در زهن کودک نهادینه می شود و بعدها از خودش می پرسد چرا نباید مثل عروسکش لباس بپوشد و در جامعه ظاهر شود؟ و همین ذهنیت تا دوران بلوغ ادامه می یابد و تضاد فرهنگی در اینجا نمود می کند.این تاثیر پذیری تنها مختص دختران نیست.اسباب بازيهاي خشن و پر سر و صدا براي پسران ,کودک را با رفتارهاي ناپسند اجتماعي مانند قتل، آدم ربايي، دزدي و جنايت آشنا مي کند و بر سازگاري و روابط اجتماعي او به شدت تأثير مي گذارد. اسباب بازي جنگي به کودک چنين وانمود مي کند که جنگ، تفريح و سرگرمي و بازي است و اين تاثير بسيار منفي بر روحيه و شخصيت پسران مي گذارد و باعث مي شود در آينده انسانهايي بسيار عصبي و تند خو باشند. و بنابراین  والدین باید دقت کنند که تنها سالم و بی خطر  بودن و مرغوب بودن  یک اسباب بازی  معیار مناسبی برای  سنجش نیست  و بایدبه تاثیرات روانی اسباب بازیها و انیمیشنها نیز دقت کرد.
 
بزرگترين دغدغه والدين اين است كه اسباب بازيهايي رابراي كودكانشان تهيه كنندكه سالم و بي خطر باشد و كودك را جذب كند.در واقع به شكل ظاهري اسباب بازي بيشتر توجه مي شود تا به نقش آن در آموزش و رشد شخصيت كودك.بسيار از والدين تصور مي كنند اسباب بازي هر چقدر رنگارنك تر يا گرانقيمت تر باشد ,كودكشان را بيشتر جذب مي كند ,در حاليكه اينطور نيست.بارها ديده شده كه كودك با داشتن اسباب بازيهاي رنگارنگ و گران قيمت ,به سراغ يك در پوش پلاستيكي مي رود و ساعتها با آن سرگرم است.

دکتر محمد سالم روان شناس و رفتار شناس در این باره می گوید:” بهترین اسباب بازی برای هر کودک آن است که کودک رامجذوب خود می کند واو دوباره و دوباره به سراغ آن می رود و این بستگی  به روحیات خود کودک دارد. برخلاف آنچه والدین انتظار دارند ، هرقدر اسباب بازی شکل غیراختصاصی تر و بنیادی تری داشته باشد ، جای بیشتری برای قوه تخیل کودک باقی می گذارد و جالب تر اینجاست  که بررسیها نشان داده که اکثر کودکان نیز مجذوب این چنین اسباب بازیهایی می شوند و بارها و ساعتها خود را با آنها سرگرم  میکنند البته منکر علاقه کودکان به عروسکهای رنگارنگ،ماشینها و تفنگهای  گوناگون نیستم  اما کودک به این نوع اسباب بازیها عادت می کند در صورتی  که اسباب بازیهای خلاقانه کودک را سرگرم می کند و عادت نمی شود.”

وی در باره  استاندارد بودن اسباب بازیها می گوید:”این که اسباب بازیها به دلیل تماس مستقیم کودکان ،سالم باشند و از اجناس مرغوب تهیه شده باشند بسیار خوب و منطقی است  و کنترل کیفیت اسباب بازیها باید به دقت هر چه تمام تر انجام شود هر چند که تا آنجا که اطلاع دارم بسیاری از اسباب بازیها به صورت قاچاق به کشور وارد می شود و دستررسی مسئولین برای کنترل آنها محدود است  اما نکته ای که حایز اهمیت است این است که کنترل کیفی به تنهایی نمی تواند معیار مناسبی برای استاندارد بودن اسباب بازی باشد بلکه از نظر من دسته بندی  اسباب بازیها در گروهای سنی مختلف و این که آیا اصلا این اسباب بازی برای فرهنگ ما مفید است یا خیر و می تواند در تربیت کودک موثر باشد یا خیر بسیار مهم تر از کیفیت اسباب بازیهاست.”
 
آنچه مسلم است، استانداردسازي اسباب بازيها با توجه به نيازهاي كودكان يكي از دغدغه هاي مسولان است. بر طبق اعلام کارشناسان در حال حاضر ماهانه يک ميليون و ۸۰۰ هزار دلار اسباب بازی وارد کشور می شود كه در واقع با توجه به اين كه غيراز واردات رسمي, واردات غير رسمي و قاچاق اسباب بازي نيز بسيار رايج است  ,با حجم زيادي از واردات مواجه هستيمامروزه استاندارد اسباب بازی ها توجه تمامی کشورها را به خود مشغول کرده است. اين استانداردها دائما” به روز می شود و آزمايش ها و     تست های زيادی روی آنها انجام می شود. در ايران شش سال پيش موضوع استاندارد اسباب بازی بطور جدی مطرح شد. قبل از آن نيز موسسه استاندارد از آخرين استانداردهای اسباب بازی که کشور استراليا تهيه کرده بود، استفاده کرد که در نتيجه اين قانون ,موسسه استاندارد بايد هم اسباب بازی های داخلی را زيرنظر می گرفت که مهر استاندارد دارند يا خير و هم اسباب بازی های وارداتی را زير نظر مي گرفت که کنترل کيفی آنها محرز شده باشد.اما سوال اصلي اينجاست كه آيا كنترل كيفي اسباب بازيها وارداتي كافي است؟آيا نبايد به تاثير آنها در روحيه كوكان,نقش آموزشي و فرهنگ سازي براي كودگان  توجه كرد؟

دکتر سالم ادامه می دهد: “از نظر من معیارهایی که برای خرید یک اسباب بازی خوب  لازم است را با چند سوال می شود مطرح کرد۱-آیا این وسیله به کودک اجازه می دهد که به تنهایی با آن بازی کند یا باید با  دیگران با آن بازی کند؟ ۲-آیا خلاقیت کودک را تحریک می کند؟ 3-آیا اسباب بازی موجب تحرک کودک می شود؟۴-آیا اسباب بازی تعاملات اجتماعی کودک را گسترش می دهد؟۵-آیا اسباب بازی با فرهنگ خانواده کودک در تعامل است یا با آن تضاد دارد؟ توجه به این نکات برای تهیه اسباب بازی برای کودکان موثر خواهد بود ودر استاندارد سازی  اسباب بازیها هم باید به این نکات به خصوص به بخش فرهنگی توجه شود  چرا که عروسکهای بد پوشش و یا قهرمانهای داستهای غربی مثل مرد عنکبوتی یا بت من  مختص فرهنگ غربی است و بعدها کودک را دچار تضاد و ضدیت با فرهنگ خودی می کند.”

وی همچنین معتقد است:” موفق ترین والدین کسانی هستند که ضمن دوست داشتن فرزندانشان، از آنها توقع و انتظار هم دارند. آنان بدون هیچ قید و شرطی نسبت به فرزندانشان توجه نشان می دهند و ساعتی را در کنار آنها می گذرانند و از آن لذت می برند. پدر و مادر خوب، والدینی هستند که به علایق و خواسته ها و مشکلات فرزندانشان توجه می کنند و حد و مرزی نیز برای آنها قائلند.در انتخاب اسباب بازی ها هم همینطور است اعمال نظر کودکان در انتخاب اسباب بازی حس اعتماد به نفس را درآنها ایجاد می کند و باعث می شود در همان دوران کودکی احساس اتکا به نفس در آنها شکل گیرد هر چند که والدین باید در انتخاب اسباب بازیها کودکان را راهنمایی کنند  و اشکالات را گوشزد کنند اما این امر بهتر است که نامحسوس باشد”

در هر حال آنچه مسلم است با وجود آن که بازي و اسباب بازي در پرورش رواني و تقويت روحيه اجتماعي کودک نقش مهمي دارد ، در صورتي که با ارزش هاي فرهنگي و اصول روان شناسي سازگار نباشد ، نتيجه مطلوب از آن به دست نمي آيد. در جامعه ما که زير ساخت هاي فرهنگي آن را باورهاي مذهبي تشکيل مي دهد و انتظار مي رود دختر و پسر (زنان و مردان آينده) با حفظ عفاف و ايمني وارد جامعه شوند،كه با وجود اسباب بازيهايی که مروج فرهنگهای بیگانه هستند ،فرهنگهایی که شاید برای جوامع خود بسیار هم مناسب باشند امانه  برای جامعه ایرانی- اسلامی ما,كار سخت مي شود و این چنین است که گسست نسلها آغاز می شود و بعدها جامعه با نسل های جوان تر دچار مشکل می شود ،چیزی که شاید امروز درباره مساله حجاب و نوع پوشش دختران و پسران جوان  به خوبی احساس می شود.

در این میان نباید نقش بازیهای کامپیوتری را هم که به خوبی در بین خانواده ها جا باز کرده است را نادیده گرفت. امروزه بازی‌های رایانه‌ای در تمام سنین، هم به امری عادی و طبیعی تبدیل شده و هم دغدغه‌ای جدی برای پدرها و مادرهاست.

دلشوره‌ای دائمی در مورد اثرات مخرب این نوع بازی‌ها در روحیه و جسم کودکان یا عدم موفقیت در برنامه‌های اصلی زندگی مثل درس خواندن به دلیل صرف وقت زیاد برای این بازی‌ها و… را می‌توان در حرف‌های روزمره والدین دید و شنید.در عصر تکنولوژی و ارتباطات هر روز شاهد ورود کالایی جدید و جای گرفتن سریع آن در سبد کالای خانواده ها به ویژه در کشورهای در حال توسعه هستیم.زمانی‌ ویدئو، رایانه، ماهواره و … و امروز بازیهای رایانه ای در انواع و اقسام مختلف و در دوره های متعدد به عرصه آمدند تا ذهن خانواده هایی که تبعات مثبت و منفی استفاده از این ابزار توسط فرزندانشان برای آنها حائز اهمیت است، درگیر شود. بازیهای رایانه ای از اواسط دهه ۷۰ در ایران باب شد و با ورود نمونه ای تحت عنوان “آتاری” وارد خانواده ها شد. آن روزها نه تنها کودکان که بزرگترها نیز برای استفاده از این دستگاه و چشیدن لذت برد و باختها ثانیه شماری می کردند و به عبارتی دسته های آتاری را که در شکلها و ابعاد مختلفی در بازار وجود داشت از یکدیگر می ربودند.با جدیدتر شدن تکنولوژی و پیشرفت تحقیقات بشر،‌ آتاری کم کم به کالایی از رده خارج تبدیل شد و پلی استیشن وارد عرصه شد. البته این بازی شکل تکامل یافته همان آتاری بود اما نوع فیلمها، گرافیک بازیها و شکل سخت افزاری آن از نظر کیفی ارتقا یافته بود.با همه گیر شدن رایانه کم کم پلی استیشن نیز جای خود را به انواع سی دی های بازیهای رایانه ای داد و آتاری که به نظر بسیاری از کارشناسان سالمترین نوع بازیهای رایانه ای بود از ذهن همه پاک شد به نحوی که برای بچه های دهه ۸۰ به یک اسباب بازی خنده دار عقب افتاده تبدیل شد و اکنون دیگر هیچ اثری از این بازی در خانه ها و بازارها پیدا نیست انگار که اصلا هیچ وقت چنین چیزی وجود نداشته است.

 آنچه در این تغییر و تحولات جالب توجه است، دور شدن محتوای این بازیها از فرهنگ ما، افزایش خشونت در بازیها، استفاده از تصاویر مستهجن و … با جدیدتر شدن آنهاست.بنيه ضعيف,كم تحركي و چاقي تنها چند نمونه از آثار سوء جسمي است كه اين بازيها در كودكان بر جاي مي گذارد و علاوه بر آنها تربيت نسلي خشن و پرخاشكر و بي حوصله حاصل كار اين بازيهاست.

دکتر سالم در این باره می گوید:”کمترین اثر بازیهای کامپیوتری در کودکان انزوا و تنهایی،ترویج رفتارهای خشن،آمیختگی خیال و واقعیت و افت درسی در مقاطع بالاتر و دوران مدرسه است که به این موارد می توان  چاقی و کم تحرکی را هم اضافه کرد اما چیزی که پیداست  نمی توان جلوی هجوم رایانه و کنسولهای بازی را گرفت و بنابراین به نظر می رسد تنها راه چاره این است که به تولید بازیهای بومی بپردازیم و امکاناتمان را در این زمینه کسترش دهیم”
 

بی تردید با وجود پيشرفت روز افزون تكنولوژيهاي ارتباطي مانند اينترنت ,ماهواره و موبايل ,نمي توان از ورود كارتونها و فيلمهاي اسطوره ساز غربي مثل مرد عنكبوتي,باربي,هري پاتر و… جلوگيري كرد و يا جلوي واردات عروسكها و اسباب بازيهاي غربي را گرفت بلكه بايد اسطوره ها و قهرمانهاي بومي و ايراني را تقويت كرد تا بتوان عروسكها و اسباب بازيهايي ساخت كه فرهنگي ايراني را ترويج دهند.

 

به عنوان مثال عروسكهاي دارا و سارا با لباسهاي محلي و ايراني توليد شد اما موفقيت چنداني كسب نكرد زيرا هيچ شناختي براي كودكان و خانواده هاي آنها از اين عروسكها وجود ندارد.توليد و ساختن كارتون و فيلم براي كودكان از اسطورهاي اصيل ايراني و ديني و قصه سازي و داستان پردازي راجب عروسكهايي كه ساخته مي شوند مي تواند كودكان را به شخصيتهاي عروسكي نزديك كند تا بتواند با آنها ارتباط برقرار كنند.بنابراين علاوه بر سرمايه گذاري در كارخانه هاي توليد اسباب بازي و حمايتهايي كه بايد از كارخانه هاي اسباب بازي سازي  شود نقش آموزش و پرورش و صدا و سيما را نبايد ناديده گرفت.

صدا و سيما مي تواند با توليد برنامه هايي كه اسطوره ها و قهرمانهاي اصيل و ايراني را  معرفي ميكنند نقش مهمي را در اين زمينه ايفا كند و آوزش و پرورش نيز با جاي دادن داستانها و افسانه هاي اصيل ايراني –ديني در كتابهاي درسي گروه سني كودك مي تواند,فرزندان ايران را با اين قهرمانها آشنا سازد تا قدمي مثبت در توليد اسباب بازيهاي اصيل برداشته شود،همچنین والدین در خانه نیز می توانند به این مهم کمک کنند  و به این مساله دقت کنند که  اسباب بازیها و انیمیشنها  تنها برای این نیست که ساعتی کودکان را سرگرم کند تا آنها ساعاتی بدون دغدغه را بگذرانند بلکه  این اسباب بازیها می توانند سرآغازی  باشند برای ساختن آینده فرزندانشان  ،پس در تهیه اسباب بازی  تنها به قیمت و مرغوبیت توجه نکنند و سعی در این باشد که با توجه به روحیات کودکان ريالاسباب بازیهای خلاقانه و مطابق فرهنگ خانواده  برای آنها تهیه شود  تا در آینده از بروز مشکلات هویتی –فرهنگی  جلوگیری شود.

MOSTAJAR

لینک کوتاه : https://mostajar.com/?p=1292

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.