2
یمن تهدید ترامپ

نقش یمن در تحولات آخر الزمانی

  • کد خبر : 10935
  • ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۵:۵۳
نقش یمن در تحولات آخر الزمانی
خلیج‌فارس، دریای عمان، خلیج عدن و دریای سرخ در روزگاری نه چندان دور تفرجگاه نیروهای فرامنطقه‌ای به ویژه آمریکایی‌ها بود اما امروز آن‌ها و فرزند نامشروعشان اسرائیل در هیچ کجایِ این پهنه‌ی آبی امنیت ندارند.

اسلام پیش از اویس قرنی و با ایرانیان وارد یمن شد.

جالب است بدانید وقتی که پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) به روسای کشورهای بزرگ منطقه نامه نوشتند و آنها را دعوت به اسلام کردند، خسرو پرویز پادشاه ایران بر اثر جهل و نادانی دعوت حضرت را نپذیرفت و چون یمن یکی از ایالات تحت سلطه ایران بود و جزئی از آن محسوب می شد به فرمانروای ایرانی یمن به نام بازان نامه نوشت تا پیامبر(ص) را دستگیر کند و به نزد او بفرستد.

بازان هیاتی را به مدینه را فرستاد و چون در آنجا پیامبر گرامی اسلام(ص) خبری غیبی در خصوص خلع و کشته شدن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه به آنها داد و بازان از طریق فرستادگانش از این خبر غیبی مطلع شد به اسلام گروید. در خصوص اسلام آوردن بازان دو نقل وجود دارد.

برخی معتقدند خود به مدینه آمد و اظهار اسلام کرد و برخی نیز می گویند هیاتی را بدین منظور به مدینه فرستاد و مراتب اطاعت و پیروی خود از دین مبین اسلام را به ساحت قدسی آن حضرت اعلام کرد.

پس از اسلام آوردن بازان پیامبرگرامی اسلام (ص) نیز حکم فرمانروائی یمن را به نام او نوشتند. هنوز هیچ عربی در یمن مسلمان نشده بود که بازان حاکم ایرانی یمن مسلمان شد و به تبع آن همه ایرانی های که در این کشور حضور داشتند مسلمان شدند.

اگر آن نقل صحیح باشد که اگر بازان خود به خدمت پیامبر رسیده باشد از اصحاب پیامبر(ص) به شمار می آید چون در تعریف صحابی پیامبر(ص) می گویند صحابی کسی است که اسلام آورده باشد و در عمر خود ولو یک بار به خدمت حضرت رسیده باشد و از دهان مبارکشان حدیثی شنیده باشد. بهر صورت از سال هفتم که ایرانی ها در یمن مسلمان شدند تا سال دهم هیچ عربی مسلمان نشده بود.

*اعراب یمن چگونه مسلمان شدند؟

در سال دهم هجری، پیامبر(ص) خالد بن ولید را برای دعوت اعراب یمن به اسلام به این منطقه فرستادند، خالد ماهها در یمن بود و حتی نتوانست یک نفر را مسلمان کند و ناکام از این ماموریت برگشت.

پس از این اتفاق حضرت، امام علی (ع) را به یمن فرستادند. وجود مقدس حضرت امیر(ع) شش ماه در یمن ماندند و آن حضرت موفق شدند تمامی قبایل یمن را مسلمان کنند. قطعا ً باید یک ارتباطی بین امیر مومنان (ع) به عنوان نماینده بزرگ پیامبر(ص) و ایرانی های که در آنجا با حکم پیامبر(ص) حکومت را در دست داشتند وجود داشته باشد اما متاسفانه تاریخ در این رابطه ساکت است. واقعیت این است که  دستهای معاند اهل بیت (ع) این ارتباطات را از تاریخ حذف کرده است.

 رابطه مردم یمن با اهل بیت(ع) و شخص حضرت امیر(ع) چگونه بود؟

چون یمنی ها اسلام خود را مدیون امیر مومنان هستند، از این رو حب اهل بیت(ع) در دل یمنی ها جای گرفت. برخی قبایل معروف یمن مانند همدان و مذحج به هواخواهی حضرت علی (ع) مشهور بودند.

اویس قرنی به همراه برخی چهره های شاخص مانند مالک اشتر، حجربن عدی، حارث همدانی، کمیل زیاد نخعی و برخی چهره های در این سطح در زمان تبلیغ اسلام از سوی امیر مومنان در این سرزمین مسلمان شدند و بعدها هم که این بزرگواران به مناطق دیگر مهاجرت کردند بخاطر دینی که نسبت به حضرت احساس می کردند و همچنین به دلیل شناخت و معرفتی که به ساحت قدسی آن حضرت پیدا کرده بودند از شیعیان و مریدان آن حضرت شدند و از ایشان دفاع می کردند.

 بزرگانی چون مالک اشتر و کمیل  در کوفه

در زمان خلافت خلیفه دوم برای اداره بهتر مناطقی که بدست مسلمانان فتح شده بود شهرهای نوبنیاد نظامی تاسیس شد مثل کوفه و بصره ، خلیفه مردم را تشویق می کرد که به این شهرهای جدید بروند.

در مصر هم شهری برای تداوم فتوحات بنام فسطاط ایجاد شد. کوفه و بصره هم برای ادامه فتوحات در ایران تاسیس شد. یکی برای ادامه فتوحات در جنوب ایران و یکی در شمال ایران.

در این زمان خلیفه دوم مردم یمن و حجاز را تشویق می کرد تا برای زندگی به این شهرها مهاجرت کنند. در ادامه همین سیاست بخش عمده ای از قبایل بزرگ و به عبارتی درجه یک یمن که مریدان حضرت علی (ع) را نیز تشکیل می دادند در کوفه مستقر شدند.

بخشی به بصره رفتند و قبایل کوچک و غیر معروف نیز به شام و مصر مهاجرت کردند. با این حال علی رغم اینکه بخش اعظمی از قبایل مرید امام علی (ع) از یمن بدین واسطه خارج شدند اما همچنان حب اهل بیت(ع) در بین یمنی ها وجود داشت.

وقتی حضرت امیر (ع) در مدینه به خلافت رسیدند زمانی که برای سرکوب فتنه گران به بصره لشکر کشیدند و آن فتنه را فرو نشاندند دیگر به مدینه برنگشتند و کوفه را به عنوان مرکز خلافت برگزیدند.

یکی از دلایل انتخاب کوفه به عنوان مرکز خلافت استقرار تعداد زیادی یمنی در این شهر بود که با حضرت (ع) انس و الفتی داشتند. لذا حضرت (ع) برای پیشبرد اهداف و آرمانهایشان این شهر و سکونت در بین یمنی ها را برگزیدند چرا که موفق تر بودند.

جالب است بدانید جناب یاسر که با همسرش سمیه مفتخرند اولین شهدای راه اسلام باشند یمنی‌الاصل بوده است بنابراین بزرگ صحابی رسول گرامی اسلام(ص) و مرد همیشه همراه با امیرالمؤمنین یعنی عمار یاسر نیز یمنی به شمار می‌آید.

هانی بن عروه هم که در ماجرای سال ۶۰ و ۶۱ هجری میزبان مسلم بن عقیل سفیر امام حسین علیه‌السلام بود و جزو اولین شهدای مکتب کربلا به شمار می‌آید نیز از دیگر یمنی‌های سرشناس تاریخ اسلام است ضمن اینکه برخی از مورخان نیز بر این باورند که از مجموع ۷۲ تن شهید کربلا ۳۴ تن آنان یمنی بوده‌اند.

روایتی از امیر المؤمنین علیه السلام وجود دارد که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت می کند که فرمود: مَنْ أَحَبَّ أَهْلَ‏ الْيَمَنِ‏ فَقَدْ أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَبْغَضَهُمْ فَقَدْ أَبْغَضَنِي‏ یعنی هر که یمنی ها را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنها کینه ورزی کند با من کینه ورزی کرده است.

 گروهی از امام حسین (ع) می خواستند تا ایشان به جای کوفه به یمن بروند

پس از شهادت حضرت امیر(ع) و صلح امام حسن(ع) و در زمان امامت امام حسین (ع) با توجه به اتفاقات پیش آمده حضرت از مدینه به مکه آمدند در مکه نیز وقتی بحث شهادت ایشان در مکه توسط عمال یزید ملعون و تعرض به حرم امن الهی پیش آمد حضرت تصمیم گرفتند از مکه خارج شوند و با توجه به دعوت گسترده مردم کوفه از سیدالشهداء(ع) به سمت این شهر حرکت کنند.

در این مسیر برخی به حضرت پیشنهاد دادند که به سمت یمن بروند چرا که اهل بیت(ع) در آنجا محبان زیادی داشتند و بر این اساس جان امام(ع) و خانواده شان در امان بود که امام(ع) نپذیرفتند چرا که می دانستند اگر به آن سمت بروند جانشان سالم می ماند اما به تکلیف شان عمل نخواهد شد.  این نشان دهنده علاقه مردم یمن به اهل بیت (ع) علی رغم تمامی اتفاقاتی بود که پس از سال دهم هجری رخ داده بود.

 شیعیان یمن، به مذهب زیدیه روی آوردند

بعد از شهادت مظلومانه امام حسین (ع) و یارانشان موجی به راه افتاد که حکومت ال امیه و مروانیان را ساقط کرد و عباسیان با سوء استفاده از این موج و به بهانه قرابت با اهل بیت(ع) حکومت را در دست گرفتند و پس از تحقق اهدافشان در ظلم به اهل بیت(ع) روی امویان را سفید کردند.

این مظالم باعث شد که  قیام های مختلفی از سوی علویان بر ضد عباسیان صورت بگیرد که منجر به تشکیل حکومت از سوی علویان گردید.

اگر چه برخی از این قیامها شکست خورد مانند قیام محمد نفس زکیه فرزند عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب. ایشان توانسته بودند بخش مهمی از حجاز را از سلطه عباسیان خارج کنند اما در حمله منصورعباسی به شهادت رسیدند و قیامشان به شکست انجامید.

برادرش ابراهیم در بصره قیام کرد و بصره را گرفت و شکست سختی به منصور وارد کرد اما بالاخره منصور بر او غلبه کرد.

در زمان مو سی الهادی نواده منصور عباسی قیامی در حجاز صورت می گیرد به رهبری حسین بن علی معرف به شهید فخ که او هم توانست بخشهائی از حجاز را بگیرد اما این قیام هم شکست خورد. یکی از انقلابیون از اولاد امام حسن (ع) به نام ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب توانست به سمت مغرب بگریزد(مراکش امروزی) و در آنجا حکومتی به نام ادریسیان تشکیل بدهد و این حکومت برای چندین دهه در آنجا ادامه داشت.

در سال ۲۵۰ هجری هم زمان با دوران امامت امام حسن عسگری (ع) حسن بن زید علوی هم به خواست مردم طبرستان به این منطقه می رود و حکومت علویان طبرستان را دراین منطقه تاسیس می کند.  در همین زمان یحیی بن الحسین از نوادگان امام حسن (ع) که فرد با تقوائی هم بوده اما بر مذهب زیدی در زمان حکومت محمد بن زید بن علوی به طبرستان می آید و در منطقه آمل مردم از او استقبال شایانی کردند اما چون علویان طبرستان احساس کردند ورود او باعث متزلزل شدن حکومت خودشان خواهد شد، از او خواستند از این منطقه خارج شود و وی نیز با تعدادی از یاران طبرستانی خود به سمت یمن حرکت کردند و اینها در سال ۲۸۰ هجری به یمن رسیدند و بر اثر اقداماتشان در سال در ۲۸۴هجری به صعده رسیدند و حکومت زیدیان صعده را تشکیل دادند و پس از مدتی قلمرو حکومتشان به صنعا هم رسید.

در این زمان با عباسیان و برخی قبائل ضد شیعه منطقه درگیریهایی هم داشتند اما موفق شدند پایه های حکومت خود را در منطقه مستحکم کنند. حکومت یحیی بن الحسین تا ۲۹۸ هجری ادامه داشت و پس از او نیز این حکومت تا هزار سال ادامه یافت.

رخدادهای یمن در اتفاقات آخر الزمان

در آخر الزمان صرفا ً اتفاقات یمن مهم نیست ما حدیثی از امام صادق  ع داریم که به اوضاع ملتهای عرب در زمان ظهور اشاره می کنند.

حضرت در این حدیث می فرمایند: وای بر امت عرب و بلاهائی که دامنگیر آنها می شود. در این حدیث حضرت اشاره ویژه ای به یمن دارند واز آتشی که از عدن به پا می شود سخن به میان می آورند و بعد از آن به اوضاع نابسامان مصر اشاره دارند، در حدیث مربوطه به عراق و حول و هراسی که مردم این کشوررا در بر می گیرد نیز اشاراتی دارند.

حتی اسم برخی مناطق را بطور خاص آورده اند مانند موصل که در آتش آشوب و نا امنی خواهد سوخت. به فلسطین و سوریه اشاره می کنند و در سوریه اسم شهرهائی چون حمص و حلب و دمشق را می آورند و به فجایعی که در این شهرها رخ می دهدمی پردازند .

بطور کلی جهان عرب  در هنگام ظهور دچار کشتار، غارت و نا امنی های فراوان می شود که این در حقیقت نشان دهنده این است که جهان عرب بدلیل دوری از تعالیم اهل بیت(ع) دچار چنین آشفتگی های می شود.

اما در یمن با توجه به سابقه ای که این مردم دارند این آشفتگی به دلیل ضعف اعتقادی و یا گمراهی مردم یمن نیست بلکه بخاطرمظلومیت و ظلمی است که در حق آنها روا داده می شود.   مردم یمن بدلیل ظلمی که به آنها شده و در روحیه آنها نیز چیزی به نام برتری جوئی نسبت به قومیتهای دیگر نیست در زمان قیام امام زمان (عج) بخش قابل توجهی از لشکر حضرت حجت را یمنی ها تشکیل خواهند داد.

خنجر بستن حوثی ها

اگر این دشنه گذاشتن تنها مخصوص حوثی ها و شیعیان زیدی باشد، این نکته به اعتقادات زیدی ها بر می گردد که معتقدند همواره باید آماده قیام بود .آنها بر این عقیده اند که امام آخر الزمان از نسل پیغمبر(ص) هستند و قائم به سیف هستند، یعنی هر کس که با سلاح قصد قیام داشته باشد باید او را یاری کنند و این نمادی است برای همراهی آن امامی که با شمشیر قیام خواهد کرد.

قیام یَمانی یا قیام قَحْطانی

از نشانه‌های ظهور، به قیام مردی از نسل امام حسین(ع)، از اهالی یمن اشاره دارد که پیش از ظهور امام مهدی(عج) رخ می‌دهد. بنابر گزارش روایات، قیام او با خروج سفیانی و قیام سید خراسانی همزمان خواهد شد.

دعوت مردم به سوی امام مهدی، درگیری با سفیانی و فتح روم و قسطنطنیه از جمله اقدامات یمانی معرفی شده و در روایات شروع قیام او را از یمن دانسته‌اند.

افراد متعددی در قرون مختلف ادعا کرده‌اند که یمانی هستند؛ عبدالرحمان بن محمد بن اشعث کندی در قرن اول قمری و «طالب حق» در قرن دوم که امام صادق(ع) ادعای او را رد کرد. احمد الحسن در قرن چهاردهم شمسی نیز از جمله این افراد بوده است.

شخصیت‌شناسی یمانی

یمانی، لقب فردی است که بنا بر روایات، پیش از ظهور امام زمان(عج) قیام می‌کند و مردم را به سوی وی دعوت می‌کند.

نام اصلی یمانی، در احادیث شیعه ذکر نشده است؛ اما او از نسل امام حسین(ع) و یا از نوادگان زید بن علی دانسته شده است. گفته شده در برخی منابع اهل سنت نام او جهجاه، حسن و یا حسین است. نویسنده کتاب «رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور» گفته است که اگر چه به نَسَب یمانی در روایات تصریح نشده، اما دلایل قطعی ثابت می‌کند که وی از اهل بیت و از نسل امام حسین(ع) است.

در روایتی از پیامبر اکرم(ص)، از یمانی با عنوان منصور یاد شده که یاری‌دهنده حضرت مهدی است.

همچنین منابع اهل سنت، او را قحطانی و منصور یمانی نیز خوانده‌اند. قحطانی منسوب به شخصی به نام قحطان است که عرب‌های یمن نسبشان به او می‌رسد.

به گفته برخی پژهشگران،۳۶ حدیث درباره قیام یمانی در منابع شیعه و سنی وجود دارد و در بیشتر این روایات، به حتمی بودن قیام یمانی به عنوان نشانه ظهور اشاره نشده و از روایات شیعی تنها در دو روایت،حتمیت آمده است.

از این ‌رو برخی از محققان، در قطعی بودن قیام یمانی به عنوان نشانه ظهور تردید کرده‌اند و به این استناد کرده‌اند که در برخی از نسخه‌های این دو حدیث، قید حتمیت وجود ندارد و احتمال داده‌اند که این قید از سوی راویان به حدیث اضافه شده است.

تأثیر شهادت علامه حوثی در یمن

شهادت علامه حسین حوثی در جامعه یمن تأثیر بسیار عمیقی داشت. شاید اگر شهید حوثی تا امروز زنده بود، به اندازه شهادتش نمی توانست در جامعه یمن تأثیرگذار باشد.

سخنرانی های وی که به شکل جزوه های متعدد منتشر شده بود، بعد از شهادت او در میان مردم یمن دست به دست می شد.

برخی شخصیت های بزرگ یمن از رییس جمهور یمن درخواست کردند که جسد شهید حسین الحوثی را به مردم صعده تحویل دهد. رییس جمهور در پاسخ گفته بود: آیا قصد دارید برای همه مردم یمن حرم مقدسی بسازید؟ بعد از گذشت سال ها از شهادت علامه حوثی، هنوز جسد ایشان، به خانواده اش تحویل داده نشده است.

آینده شیعیان یمن

شش جنگ ایجاد شده در یمن، نه تنها جوانان مؤمن و مبارز را از مقاومت خسته نکرده است، بلکه علاقمندی و عمق اندیشه های این متفکر جهان اسلام را در بین جوانان بیشتر کرده است.

در حقیقت در یمن بیداری وسیع و بزرگی شکل گرفته است. اگر این بیداری اسلامی به وجود نمی آمد، حکومت عربستان به شیعیان یمن حمله نمی کرد. به برکت جنبش اسلامی پدید آمده توسط علامه حوثی، مردم گروه گروه به مذهب تشیع وارد می شوند، چنان که بسیاری از مردم یمن که با شیعه آشنا نبودند، با استفاده از آثار علامه حوثی، شیعه را شناختند، چون وی حقایق و ویژگی های تشیع را به زبانی تأثیرگذار و جذّاب مطرح کرده است.

نتایج جنگ علیه شیعیان یمن

جنگ عربستان و حکومت یمن علیه شیعیان، تاکنون به دلایل زیر به نفع تشیع بوده است:

الف. بسیاری از شیعیان فقط انتساب ظاهری به تشیع داشتند و شیعه شناسنامه ای بودند، حتی برخی از آنها، اعتقاداتی مخالف تشیع پیدا کرده بودند، ولی این جنگ باعث بازیابی هویّت شیعه در یمن شد.

ب. این جنگ، شیعیان را وارد معادله سیاسی یمن کرد، تا جایی که حکومت یمن از شیعیان درخواست می کند حزبی سیاسی تشکیل دهند، در حالی که قبل از جنگ، حکومت یمن، وجود شیعیان را به رسمیّت نمی شناخت.

ج. این جنگ به شیعیان جرأت داد تا محبّت خود را به اهل بیت علیهم السلام رسماً اعلام کنند، در حالی که پیش از این جنگ، شیعیان می ترسیدند خود را به مذهب اهل بیت منتسب کنند.

د. پیروزی های بزرگی که شیعیان در جنگ علیه حکومت یمن و عربستان به دست آوردند، به شیعیان یمن قداست بخشیده است. بسیاری از پیروان مذاهب اسلامی دیگر، درباره علل مقاومت تعداد اندکی از شیعیان در مقابل ارتش مسلح یمن و عربستان تحقیق می کنند. این جنگ در قلب دشمنان مکتب اهل بیت در یمن، ترس و رعب افکنده است، چنان که قلوب پیروان اهل بیت در یمن را شاد کرده است.

نگاه شیعیان عربستان به جنبش حوثی در یمن

شیعیان در همه جای دنیا، اهل بیت را دوست دارند؛ به همین جهت شیعیان جهان به شکل عمومی و شیعیان عربستان به شکل خاص طرفدار حوثی ها هستند، به ویژه که دو مسأله وجود دارد که باعث نزدیک تر شدن شیعیان عربستان به حوثی ها می شود: اول همسایگی حوثی ها با عربستان و دوم تشابه در مظلومیّت است. حکومت عربستان پیش از ستمگری علیه حوثی ها، شیعیان عربستان را مورد ظلم قرار داده است. مسلماً فقط مظلوم است که می تواند حال مظلوم را درک کند.

 خواسته اصلی شیعیان یمن

شیعیان در یمن از هستی و هویت و حق حیات خود دفاع می کنند. حکومت یمن قصد دارد شیعیان را از بین ببرد، از این رو کتاب هایشان را می سوزاند، مساجدشان را ویران می کند، شخصیت هایشان را تخریب می کند، به شخصیت امام علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام توهین می کند… کتاب نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را ممنوع کرده است، مراسم عید غدیر و مراسم عاشورا را ممنوع نموده است.

حکومت یمن همانند حکومت بعثی صدام در عراق با شیعیان رفتار می کند. صدام معتقد بود که نیازی به شیعیان در عراق ندارد، امروز هم علی عبدالله صالح معتقد است که شیعیان در یمن جایی ندارند. حکومت یمن و عربستان هر دو برای محو تشیع در یمن دست به دست هم داده اند. حوثی ها از زندگی خود، ناموس و فرزندان و اموالشان دفاع می کنند. آنها می خواهند حق حیات داشته باشند و معتقدند اگر مقاومت نکنند همگی از بین خواهند رفت.

نقش انقلاب اسلامی در جنبش شیعیان یمن

بدون شک انقلاب اسلامی ایران، باعث به وجود آمدن بیداری اسلامی در جهان اسلام شده است، هم در میان شیعیان و هم در میان اهل سنّت. طبیعی است که شیعیان یمن هم تحت تأثیر انقلاب اسلامی قرار بگیرند.

ولی این تأثیرپذیری فکری از انقلاب اسلامی تنها منحصر به شیعیان یمن نیست، بلکه بسیاری از عالمان اهل سنّت نیز از انقلاب اسلامی تأثیر گرفته اند. بسیاری از رهبران فکری اهل سنّت در جهان اسلام، مانند شیخ محمد غزالی، ابوالاعلی مودودی، راشد غنوشی، حسن ترابی را دیده ایم که از انقلاب اسلامی متأثر شده و از آن دفاع کرده اند.

متأسفانه حکومت یمن و عربستان میان تأثیرپذیری فکری از انقلاب و مسأله دریافت کمک های نظامی از ایران خلط کرده اند. جهان اندیشه از دنیای ارتباطات نظامی فاصله دارد.

عجیب این است که حکومت عربستان با بمب های فسفری که استفاده از آن در قوانین بین المللی جنگی ممنوع است، شیعیان یمن را بمباران می کند، و به صورت علنی وارد یمن شده است، ولی با این حال ایران را به دخالت در مسائل یمن متهم می کند.

علت اصلی جنگ با شیعیان یمن

رییس جمهور مصر، حُسنی مبارک قبل از جنگ یمن، درباره هلال شیعه و خطر رشد شیعیان برای خاورمیانه سخن گفته است. بسیاری از رهبران سیاسی از بیداری شیعیان در کشورهای عربی و غیرعربی داد سخن داده اند.

دکتر یوسف قرضاوی از حرکت تبشیری شیعه و جنبش تحوّل به مذهب شیعه در جهان سخن گفته است. با توجه به همسایه بودن یمن با عربستان که مرکز اصلی وهابیّت به شمار می آید، این جنگ به عنوان جنگی پیشگیرانه برای محاصره تشیع در یمن آغاز شد.

به تعبیر آنها و تصریح رهبران ارتش یمن و عربستان، تشیع ابتدا یمن و سپس عربستان را می بلعد! پس، قبل از این اتفاق باید آنها را قتل عام کرد!

این جنگ، علیه مذهب و طایفه شیعه به راه افتاده است و هرچند ریشه های سیاسی دارد، ولی علل سیاسی آن درجه دوم است. البته نباید فراموش کنیم که عربستان در جنگ خود علیه شیعیان یمن، شیعیان را به ایران ربط می دهد.

هدف عربستان این است که ذهن مردم را از خطر آمریکا و اسرائیل منحرف کرده و دشمنی خیالی برای آنان بسازد. عربستان خطر ایران را جایگزین خطر آمریکا و اسرائیل کرده است و می خواهد جنگ را از مبارزه با آمریکا در خاورمیانه به جنگ میان شیعیان و اهل سنّت بکشاند.

ارتباط قیام شیعیان یمن با قیام یمانی در آستانه ظهور

همان طور که مطلع هستید روایات بسیار موثقی درباره قیام یک رهبر شیعه یمنی در آخر الزمان وجود دارد که با جنبش ایرانیان نیز هماهنگ خواهد بود. از سوی دیگر می دانیم که حوثی ها تنها گروه شیعه اثناعشری در یمن هستند که به انقلاب ایران نیز اعتقاد دارند.

با توجه به دو موضوع فوق، حال سؤال این است که آیا این امکان وجود دارد که یمانی موعود از میان همین حوثی ها باشد؟ یا شیعیان دیگری از درون حوادث جاری سر برخواهند آورد که یمانی موعود، رهبر آنان خواهد بود؟

برای پاسخ به این سؤال، باید گفت: در حقیقت مسأله تشخیص مصداق در مورد یمانی که زمینه ساز ظهور حضرت مهدی رحمه الله است و در روایات به او وعده داده شده و این که آیا یمانی در میان حوثیان هست یا نه، جزو امور غیبی است.

ما نمی توانیم به شکل قطعی این مسأله را اثبات یا رد کنیم. البته می توانیم به قانون مهمی اشاره نماییم که باید همیشه در نظر داشته باشیم. این که ما پیرو اهل بیت علیهم السلام هستیم و به همین جهت باید جنبش های پدید آمده در ایران، عربستان، عراق و یمن را به شکل ویژه مورد توجه قرار دهیم، چون حرکت حضرت مهدی رحمه الله و یاوران اصلی ایشان در ایران، یمن، عراق و عربستان هستند. همین مسأله باعث می شود تا به جنبش حوثی توجه کنیم.

جنبش حوثی در منطقه ای استراتژیک قرار دارد که در دوران ظهور، محور برخی تحولات خواهد بود. بنابراین نمی توانیم به این جنبش به چشم حرکات دیگر شیعیان مثلاً در لیبی یا فرانسه بنگریم. شکی نیست که جنبش حوثی، جنبشی پربرکت و یاری شده از جانب خداست، ولی این دلیل، کافی نیست که ادعا کنیم یمانی در این مجموعه قرار دارد.

نقش جمهوری اسلامی در ارتباط با شیعیان یمن

فشارهای شدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران در سطح بین الملل وجود دارد. البته رسانه های بین المللی ایران به شکل رسمی و علنی مظلومیت شیعیان یمن را مطرح می کند. به همین دلیل هم عربستان و مصر پخش برنامه های شبکه العالم را از ماهواره های عرب ست و نیل ست قطع کرده اند، چون شبکه العالم ـ که متعلق به ایران است ـ زبان مظلومیت شیعیان یمن است. جالب این که این تصمیم تقریباً سه روز قبل از هجوم عربستان علیه شیعیان یمن اجرایی شد.

مستجار

لینک کوتاه : https://mostajar.com/?p=10935

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.