مقامات عالی کشورمان قول دادند تا انتقام شهید هنیه را از اسرائیل که مهمترین مظنون ترور اوست بگیرند. اما با گذشت زمان از این واقعه، گمانه زنی ها درباره چگونگی پاسخ ایران و چرایی تاخیر در پاسخ نظامی به اسرائیل، در محافل غربی قوت گرفته است. چه آنکه پیش از این نیز، در نشست اضطراری سازمان همکاری اسلامی در جده، ترور اسماعیل هنیه به اتفاق آرا محکوم شد و کشورهای عضو، آن را «نقض آشکار قوانین بینالمللی و حاکمیت، تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران» دانستند.
انتظار ائتلاف غرب و اسرائیل برای پاسخ ایران به ترور اسماعیل هنیه از آنجا از سوی غرب جدی گرفته می شود که بعد از حمله هوایی ارتش اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، ایران ۱۲ روز بعد با بیش از ۳۰۰ پهپاد و موشک حمله گستردهای را به خاک اسرائیل انجام داد. از این رو تاخیر بیست روزه ایران گمانه زنی ها درباره چرایی آن را مطرح نموده که در ادامه، برخی از مهمترین دلایل آن را بررسی می کنیم:
اول؛ یکی از موضوعاتی که همزمان با ترور اسماعیل هنیه بار دیگر در ایران قوت گرفت، موضوع نفوذیها در مراکز حساس ایران بود. بسیاری از منتقدان به عدم برخی مراقبت ها هنگام حضور اسماعیل هنیه در ایران، به ضرورت فهم مبادی نفوذ به سیستم امنیتی داخل کشور، قبل از هر پاسخ نظامی به اسرائیل، اعتقاد دارند.
دوم؛ به دلیل همزمانی ترور هنیه با مذاکرات حماس با اسرائیل، هرگونه پاسخ غیر دقیق ایران به اسرائیل، بر مذاکرات صلح اثرگذار است. بنابراین انتخاب زمان مناسب برای پاسخ، امکان هر گونه بهره برداری سوء را از طرف مذاکره کننده اسرائیلی خواهد گرفت. چه آنکه ایالات متحده، مصر و قطر روز جمعه بیانیه مشترکی در مورد مذاکرات آتش بس در نوار غزه و آزادی گروگان ها صادر کردند که در این بیانیه آمده بود که گفت و گوها سازنده و جدی بوده و در فضایی مثبت انجام شده است و ایالات متحده با حمایت قطر و مصر پیشنهادی را ارائه کرده است که شکاف بین دو طرف (اسرائیل وحماس) را کاهش می دهد. چه آنکه نمایندگی ایران در سازمان ملل در مورد اینکه آیا ایران میخواهد پاسخ به اسرائیل را تا گفتوگوهای هفته آتی درباره آتشبس غزه به تعویق بیندازد، تصریح کرده: «برقراری آتشبس پایدار در غزه اولویت ما است؛ هر توافقی که حماس بپذیرد، مورد قبول ما هم خواهد بود.»
سوم؛ دلیل دیگر تاخیر در پاسخ ایران متاثر از همزمانی ترور اسماعیل هنیه با برخی رویدادهای تقویمی شیعیان است که در آن برنامه هایی در عراق و ایران برگزار می شود که لازمه آن حضور جمعیتی وسیع است که رویداد اربعین مهمترین این برنامه ها است. در صورت پاسخ بدون برنامه ایران، فرصت سوء استفاده از چنین برنامه های مذهبی به اسرائیل داده می شود تا از رخدادهای تقویمی مرسوم که دارای زمان و مکان مشخصی است، برای پاسخ متقابل بهره برداری کند. از این زاویه پاسخ ایران در شرایطی خواهد بود که امکان های پاسخ متقابل را کاهش دهد.
چهارم؛ تفاوت تکنیکی در پاسخ نسبت به عملیات وعده صادق از دیگر دلایل تاخیر ایران است. نیاز به برنامه ریزی برای طراحی عملیاتی متفاوت از گذشته که ویژگی آن دقیق بودن، موثر بودن و در نهایت بازدارندگی در سطحی بالاتر از قبل است، از دیگر دلایلی است که نیاز به برنامه ریزی را با زمان بیشتری مواجه کرده است. ناظران سیاسی پیشبینی می کنند پاسخ ایران نه در حجم و گسترش عملیات قبلی بلکه عملیاتی محدود از نظر وسعت جغرافیایی اما معنادار و دقیق و متمرکز با اهداف نظامی و امنیتی در خاک اسرائیل خواهد بود. این نکته اهمیت دارد که ایران خط قرمز شرعی و مبتنی بر مبانی مذهبی در حفظ جان غیرنظامیان در اسرائیل دارد.
پنجم؛ بر اساس گزارش نیویورک تایمز، ایالات متحده جت های جنگنده و کشتی های جنگی بیشتری را که دارای دفاع موشکی هوشمند هستند، به همراه یک زیردریایی مجهز به موشک های هدایت شونده در خاورمیانه مستقر کرده است که شدت پیامدهای احتمالی هر گونه حمله به اسرائیل را برجسته می کند. پاسخ ایران با ارزیابی توان دفاعی ائتلاف غرب و کشورهای عربی در حمایت از اسرائیل خواهد بود و این ارزیابی در بازی جنگ، به زمان بیشتری برای طراحی عملیات محدود نیازمند می کند.
ششم؛ نمایندگی جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل سه شنبه شب به وقت محلی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا ایران تعمداً تا مشخص شدن نتیجه گفتوگوهای آتشبس در غزه، پاسخ به رژیم اسرائیل را به تعویق انداخته است؟، گفت: «پاسخ ایران باید دو نتیجه مشخص داشته باشد. نخست، باید متجاوز را به دلیل ترور و نقض حاکمیت ملی ایران مجازات کند. دوم، باید قدرت بازدارندگی ایران را تقویت کند و پشیمانی شدید رژیم را به همراه داشته باشد تا از تکرار هرگونه تجاوز در آینده جلوگیری شود.» بنابراین انتخاب نقطه هدف در حمله، از اهمیت بالایی برای نیروهای مسلح ایران برخوردار است.
ترور شهید هنیه نشان داد که ایران نیازمند پاسخی سنگینتر نسبت به آنچه در وعده صادق رخ داد است. کمی بعید است که ایران بلافاصله پاسخ دهد کما اینکه حدود ۲۸ روز از ترور هنیه گذشته و ایران فعلا با ایجاد جنگ روانی در حال طی کردن است و با حملات هماهنگ شده مقطعی حزبالله بازی روانی با اسرائیل را تشدید میکند و احتمالا سپس اقدام به حمله علیه اسرائیل میکند (البته بر این پایه استوار است که ایران بخواهد پاسخ نظامی دهد). اما عملیات احتمالی باید به لحاظ کیفیت بالاتر از وعده صادق باشد. به عنوان مثال اگر در وعده صادق ۱۰۰ موشک شلیک شده که ۴۰ موشک اصابت کرده در عملیات جدید میتوان ۷۰ موشک شلیک کرد اما ۵۰ تای آن اصابت کند و مراکز نظامی و تاسیساتی اسرائیل مورد هدف قرار گیرد، در هر صورت عملیات احتمالی باید با کیفیت بیشتری باشد. از سمت دیگر با توجه به حجم اعتراضات علیه نتانیاهو و اختلاف ساکنین سرزمینهای اشغالی با وی و چند دستگی در حزب لیکود و افزایش اختلافات وی با گالانت، ایران باید از ظرفیت موجود استفاده کند تا در عملیات احتمالی بتواند افکار عمومی در سرزمینهای اشغالی را بیشتر از گذشته علیه نتانیاهو کند و چالشهای داخلی را برای نتانیاهو افزایش دهد. مسئلهای هم که ایران باید مدنظر قرار دهد که علاوه بر افزایش کیفیت عملیات نظامیاش و وارد کردن خسارات به اسرائیل، حملهاش به گونهای باشد که بازدارندگی را ایجاد کرده و از سمت دیگر مانع از گسترش درگیری و ادامهدار شدن درگیریها شود. اگر درگیریها ادامه پیدا کند و دامنه جنگ گسترده شود، هر چقدر هم که کیفیت عملیات بالا باشد، باز اسرائیل به مقصود اصلی خود خواهد رسید.
حمله ایران نیز میتواند چند جانبه و با همکاری پراکسیهای مستقر در عراق، سوریه، لبنان و یمن باشد تا از ۵ جهت اسرائیل مورد حمله قرار گیرد، البته در این به ممکن است اقداماتی نیز علیه برخی از پایگاههای نظامی آمریکا نیز صورت بگیرد برای موازنه با آمریکا که این هم توسط برخی گروهها نظیر حشدالشعبی در حال انجام است.
البته ایران برای گرفتن بهانه از سایر کشورها، طبیعتا منازل مسکونی و غیر نظامی را مورد هدف قرار نخواهد داد و هدف قرار دادن اماکن نظامی – تاسیساتی و یا مقامات اسرائیل محتمل به نظر میرسد.
از سوی دیگر با توجه به اینکه از سال جاری تحت عنوان سال ترورها یاد کردیم و سابقاً هم اشاره کردیم که ایران باید به لحاظ امنیتی در داخل و خارج (حفاظت از مستشاران خود) برنامههای محکمتری اتخاذ کند، به بازبینی در بحث امنیتی در داخل و خارج کشور بعد از انجام عملیات احتمالی نیاز است. زیرا احتمال ترور فرماندهان محور مقاومت و مستشاران ایران همچنان وجود خواهد داشت و از سمت دیگر ممکن است اسرائیل به تلافی مراکز تاسیساتی و هستهای ایران را مورد هدف قرار دهد.
راه دیگر انتقام ایران جدای از حمله نظامی
آتشبس و پایان جنگ:
آمریکا با توجه به بحرانیتر شدن شرایط منطقه از طریق واسطههای متعدد خواستار خویشتنداری ایران شده است و از سمت دیگر سعی دارد تا با وارد کردن بمبافکنهای خود به منطقه، نقش موازنه ایجاد کند تا هم جلوی ایران و هم جلوی اسرائیل را بگیرد. ایران اکنون میتواند از این ابزار انتقام و حق مشروع خود برای پاسخدهی به عنوان اهرم استفاده کند و با توجه به فرایند مذاکرات صلح و آتشبس بین حماس و اسرائیل، دو وجهالامتناع نقد و نسیه را پیشروی آمریکا بگذارد تا از حمله نظامی منصرف شود.
وجهالامتناع نقد: وجه نقد آن تصویب آتشبس میتواند باشد. شکلگیری آتشبس دشمن مستقیم ایران در منطقه را گرفتار بحرانهای داخلی سیاسی – اجتماعی میکند و حزب لیکود را در عرصه سیاسی اسرائیل با مخاطرات جدی روبهرو خواهد شد و از سمت دیگر اسرائیل بدون هیچ دستاوردی جنگ را به پایان خواهد رساند. تخریب غزه دستاورد خاصی نیست کمااینکه در مراحل گذشته و جنگهای گذشته نیز این اتفاق رخ داده است و ترور فرماندهان مقاومت نیز شاید تا حدودی دستاورد قلمداد شود اما به آنگونه نیست که بتواند بر روی آن مانور دهد. زیرا برای هر یک از فرماندهان ترور شده جانشینی در حد یا بالاتر انتخاب شده مانند جایگزینی یحیی سنوار با شهید هنیه و تهدید اصلی برای اسرائیل که حماس است همچنان پابرجا باقیمانده است.
این گونه ایران میتواند نقشی تعیینکننده در آتشبس ایفا کند و عامل اثرگذار باشد. آمریکا نیز با توجه به اوضاع منطقه و خطر گسترش درگیریها از یکسو و از سوی دیگر با توجه به اعلام آمادگی چین برای پیشبرد فرایند آتشبس و ایفای نقش، مجدداً توجه خود را به سمت خاورمیانه معطوف کند تا از وزنه شدن بیشاز حد چین در منطقه جلوگیری کند و از سمت دیگر نشان دهد که همچنان عامل خارجی تعیینکننده در منطقه است.
با توجه به این اوصاف، ایران میتواند این وجه الامتناع را نقد کند. البته پذیرش و ایجاد آتشبس با دو مشکل روبهروست: ۱. شخص نتانیاهو که میداند با پذیرش آتشبس حیات سیاسی و حتی مادی خود را از دست خواهد داد ۲. باز شدن جبهه جدیدی در جنگ روسیه و اوکراین و عملیات غافلگیرانه اوکراین در خاک روسیه که بعد از جنگ جهانی دوم بیسابقه بوده است که پوتین را مجبور کرده بعد از ۱۳ سال به چچن سفر کند و دست به دامان سربازان چچنی خود شود و از سویی بیشتر از هر کشور دیگری تمایل دارد جنگ فعلی در خاورمیانه ادامه یابد. چون با اتمام جنگ بین حماس و اسرائیل، مجدداً کانون توجهات به سمت شرق اروپا و روسیه و اوکراین خواهد رفت که این مطلوب مسکو نیست.
وجهالامتناع نسیه: اما وجهالامتناع نسیه که کمیزمانبر است میتواند امتیازگیری ایران از آمریکا در بحث تحریم و اقتصاد باشد. البته با به کاربردن این اهرم که اگر در صورت نقد شدن آتشبس و عدم حمله ایران، امتیازاتی که به ایران در قبال عدم تلافی داده شده، عملی نشود، ایران این حق را دارد تا با توجه به حق مشروع خود برای پاسخدهی به اسرائیل، در زمان مقتضی اقدام به تلافی کند.
سی ان ان: حمله ایران احتمالاً بزرگتر و پیچیدهتر از وعده صادق است
شبکه آمریکایی «سی ان ان» به نقل از مقامهای آمریکایی گزارش کرد که پاسخ ایران به ترور اسماعیل هنیه احتمالاً بزرگتر و پیچیدهتر از وعده صادق خواهد بود.
در پی اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در به شهادت رساندن رهبر ارشد حماس اسماعیل هنیه، مقامهای آمریکایی در گفتوگو با شبکه «سی ان ان» پیشبینی کردند که حمله انتقامجویانه ایران ظرف روزهای آینده انجام میگیرد.
طبق این گزارش، مقامهای آمریکایی برآورد کردهاند که احتمالاً حمله جمهوری اسلامی ایران مشابه حملات موشکهای بالستیک و پهپادی ایران در ماه آوریل که در پاسخ به حمله ساختمان کنسولی ایران در دمشق صورت گرفته باشد اما احتمالاً از آن بزرگتر و پیچیدهتر باشد و در هماهنگی با نیروهای مقاومت منطقه صورت بگیرد.
وال استریت ژورنال روز جمعه گزارش داد که رژیم صهیونیستی و ایالات متحده برای «حمله تلافیجویانه غیرقابل پیشبینی ایران به اسرائیل در اسرع وقت در آخر هفته» آماده میشوند.
وال استریت ژورنال به نقل از یک دیپلمات ایرانی نوشت: پاسخ ما سریع و سنگین خواهد بود. هیچ فایدهای ندارد. اسرائیل از همه خطوط قرمز عبور کرد.
به نوشته این روزنامه، این دیپلمات که از سوی دولتش مطلع شده بود، گفت که تلاشهای کشورهای مختلف برای متقاعد کردن تهران به عدم تشدید تنش، با توجه به حملات اخیر اسرائیل بیثمر بوده و خواهد بود.
روزنامه وال استریت ژورنال حمله ایران به اسرائیل را این بار گستردهتر و پیچیدهتر از حمله قبلی این کشور در ماهآوریل (عملیات وعده صادق) دانست.
وال استریت ژورنال معتقد است: در آن زمان جمهوری اسلامی با ۳۳۰ موشک و پهپاد به اسرائیل حمله کرده بود اما قصد خود را از پیش اعلام کرده بود. این رسانه آمریکایی میافزاید: این بار اما اسرائیل و متحدانش «در یک خلأ اطلاعاتی» قرار گرفتهاند و فقدان اطلاعات و بنابراین عدم پیشبینی، کل منطقه خاورمیانه را به یکی از خطرناکترین لحظات از زمان شروع جنگ غزه در اکتبر رسانده است.
بولتون: پاسخ انتقامجویانه ایران بسیار قوی و با خسارت زیاد برای اسرائیل خواهد بود
جان بولتون مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا در گفت وگو با روزنامه سعودی «الشرق الاوسط» در پاسخ به سؤالی درباره واکنش ایران به ترور شهیدان «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس و ترور
«فواد شکر» از فرماندهان ارشد حزبالله لبنان، به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه اشاره کرد و گفت: به نظر میرسد که ایران اقدام مؤثر و بسیار مهمی انجام خواهد داد. فکر میکنم این، حادثهای بسیار مهم است. پاسخ ایران این بار متفاوت از پاسخ ماهآوریل گذشته (عملیات وعده صادق) خواهد بود. پاسخ انتقامجویانه ایران مؤثر و بسیار قوی خواهد بود.
وی افزود: فکر نمیکنم که ایران این بار کرامت خود را نادیده بگیرد و به احتمال زیاد، در این مرحله ایران در قالب پاسخ خود، اهدافی را در اسرائیل هدف قرار خواهد داد که باعث کشته شدن شماری از افراد و خسارتهای زیادی خواهد شد.
بولتون گفت: فکر میکنم که دولت آمریکا خواهان یک درگیری گستردهتر نیست اما از نظر اسرائیل ارزیابی اوضاع- با توجه به حملات (حزبالله) به شمال (فلسطین اشغالی) و حملات (یمن) در دریای سرخ و حملات از عراق و سوریه با حمایت ایران- نشان میدهد که عملا وارد یک جنگ گستردهتر شده است. با وجود تمایل آمریکا برای جلوگیری از جنگ گستردهتر، من فکر میکنم که وضعیت از ارزیابی آمریکا گذر کرده و اسرائیل خود را از همه جبههها تحت محاصره میبیند و فکر نمیکنم که از این مرحله عقبنشینی کند.
وی گفت که ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس باعث تعویق زیاد مذاکرات غیرمستقیم بین جنبش حماس و رژیم صهیونیستی برای دستیابی به آتشبس و تبادل اسیران خواهد شد و دو طرف (حماس و رژیم اسرائیل) همچنان از دستیابی به یک توافق بسیار دور هستند.
سه سناریو ممکن است پس از پاسخ حزب الله ظاهر شود. در مرحله اول، اسرائیل با فشارهای شدیدی مواجه خواهد شد تا پاسخی ندهد یا جنگ را تشدید نکند. قواعد درگیری در جنوب لبنان به همان چیزی که قبل از هدف قرار دادن ضاحیه بود باز می گردد. با این حال چنین وضعیتی بعید است. در سناریوی دوم، حزب الله ضربه سنگینی خواهد خورد. اسراییل که قادر به پذیرش چنین حمله ای بدون پاسخ نیست، پاسخ می دهد و باعث تشدید محدودی از جمله حملات چند روزه می شود.
سناریوی دوم مشابه رویارویی هایی است که در حال حاضر در جنوب لبنان در جریان است، اما با تبادل آتش شدیدتر در یک منطقه بزرگتر – احتمالاً از جمله ضاحیه. این می تواند به مداخلات بزرگ بین المللی برای ایجاد آتش بس یا بازگشت به قواعد قبلی ختم شود.
در سناریوی سوم، وضعیت به یک جنگ تمام عیار تبدیل میشود که ایران و سایر کشورها را وارد معرکه می کند. در این سناریو خطوط حیاتی کشتیرانی مسدود می شود و احتمالاً ایالات متحده را مستقیم یا غیرمستقیم درگیر میکند. همچنین می توان شاهد حمله حزب الله به اهدافی در مرکز اسرائیل بود. این سناریو نیز بعید است، زیرا بسیاری از طرف های درگیر نمی خواهند شاهد جنگ منطقه ای (به استثنای نتانیاهو) باشند.باید منتظر بود تا ببینیم انتقام چگونه خواهد بود.
mostajar