2
باید به امت واحده رسید

چگونگی شکل گیری امت واحده

  • کد خبر : 9864
  • ۲۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۴
چگونگی شکل گیری امت واحده
مستکبران جهانی از ایجاد تفرقه در امت واحده، بر اساس آینده پژوهی عمیقی کسب منافع طولانی مدت در جهان اسلام را مد نظر دارند

وحدت اعتباری

انبیاء و رسول اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) از وحدت اعتباری شروع می‌کنند و در نهایت جامعه اسلامی و جامعه تابع را به وحدت حقیقی می‌رسانند. وحدت حقیقی به معنای وحدت شخصیت و هویت جمعی از مردم است خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» روز قیامت هر جمعی را به نام امامشان فرامی‌خوانیم.

وحدت در روز قیامت

در روز قیامت نسب‌ها و نام‌های اعتباری دنیوی از بین می‌رود؛ «فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ»و افراد به نام عامل وحدت خود شناخته می‌شوند. «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» در روایت آمده که اسم همه مؤمنین در روز قیامت، محمد است و در یک روایت دیگر هم وارد شده که اسم همه مؤمنین، علی است؛ زیرا در آنجا دیگر اسم اعتباری در کار نیست بلکه نام همه بازگوکننده صورت نوعیه حقیقی آن‌ها است نام امام هر جمعی بازگوکننده هویت آن جمع است زیرا نشان‌دهنده صورت نوعیه حقیقی آن جمع است.این وحدت به‌نوبۀ خود به سه نوع تقسیم می‌شود:

۱) وحدت در عمل؛ یعنی وحدت در مواضع عملی مشترک.
وحدت در مواضع سیاسی، اقتصادی و حتی فکری. اتحاد در مواضع به معنای اتحاد در عمل و موضع‌گیری عملی است. این اتحادِ رفتار مرحله اول وحدت است اما ضرورتاً اتحاد امت نیست بلکه می‌تواند زمینه اتحاد امت را فراهم کند، لذا از مراحل تقریب به شمار می‌رود و از نقاط مشترک تقریب با وحدت است.
۲) وحدت سیاسی (وحدت اعتباری)؛ اتحاد در این مرحله اتحاد در نظام سیاسی است که یک نوع وحدت اعتباری را به وجود می‌آورد که این نیز از مراحل تقریب است و از نقاط اشتراک وحدت با تقریب است. این وحدت به این شکل که بیان شد وحدت اعتباری و قراردادی است. این نوع از وحدت اساس شکل‌گیری امت واحد به وحدت اعتباری است که با اظهار شهادتین حاصل می‌گردد.
۳) وحدت هویت (وحدت حقیقی)؛ مرحله نهایی از وحدت، وحدتی است که در نتیجه آن یک امت واحد حقیقی به وجود می‌آید که همه از یک هویت واحد برخوردارند و مصادیق نوع واحد هستند. خداوند با اشاره به این وحدت نوعیه می‌فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیمَاهُمْ فی‌ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‌ عَلى‌ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً».
این وحدت حقیقی ناشی از معیت رسول است؛ معیتی که حقیقتاً همان اطاعت و پیروی عملی است. لذا بر اساس این آیه وحدت همه امت، گرد طاعة الرسول در همه اعصار و ازمنه و امکنه واجب است. مقصود این است که از ادله قرآنی و روایی استفاده می‌شود که امت رسول اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) باید امت واحده‌ای باشد که محور وحدتش اطاعة الرسول است. نتیجه این وجوب یک اثر وضعی است و آن اثر وضعی هم وحدت امت با هویت واحد محمدی و علوی است؛ یعنی در نتیجه عمل به فرمان رسول الله(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) امت اسلامی از هویت محمدی برخوردار می‌شود یعنی استخوان‌بندی اصلی شخصیت و هویت هر فرد مؤمن با شخصیت رسول اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه هدی(علیهم‌السلام) متطابق و مشابه خواهد شد و بر همین اساس در روایات و در تفسیر آیه «وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسیماهُم‌» آمده است که «لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَنَا وَ عَرَفْنَاه‌».

قرب الی الله وعده ی الهی

شاکله غایی ساختار امّت واحده در مسیر نهایی طبق وعده قرآنی، قرب الی اللّه است که برای همه دوران ها، زمینه ساز اصلی برخورداری انسان ها از حیات طیبه دنیوی و اخروی است.

بشر امروز که جهان را به دهکده ای کوچک بدل کرده، علی رغم تفکر سیستمی حاکم بر آن و پیشرفت ها در حوزه علم و صنعت و فناوری، حیات انسانی را با مشکلات بزرگی روبه رو کرده است؛ چراکه انگیزه اعضای آن در همان دهکده واحد، انگیزه های فردی و نفسانی است نه جمعی و انسانی. علت این مسئله، طبق کلام صریح قرآنی، مهجورماندن قرآن و دیگر منابع حیات بخش ادیان الهی است (فرقان: ۳۰).

آموزه هایی که بیرون آورنده از تاریکی های جهالت به انوار هدایت اند و موعظه از جانب ربّ یگانه را راه درمان مشکلات معرفی می کنند (مائده: ۱۶؛ یونس: ۵۷). خداوند نظامی را با ارسال همه انبیا مقرر کرده و حتی قبل از نبی رحمت (ص)، سنت الهی امت واحده این چنین تدبیر شده بود که اختلاف نکنند و به حق حکم کنند (بقره: ۲۳۱).

یکی از دلایل اساسی تأکید قرآن بر امّت واحده، حتی در جامعه ای کوچک، وحدت در میان اعضا است؛ چراکه اتحاد توان مضاعفی را فراهم می کند. برآیند این همبستگی، پایه های حیات طیبه جوامع انسانی را محکم می کند: «کم مِّن فِئَه قَلِیلَه غَلَبَتْ فِئَه کثِیرَه بِإِذْنِ اللّه؛ چه بسا گروه قلیلی بودند که به اذن خدا بر گروه کثیری غالب شدند» (بقره: ۲۴۹) و قطعاً اذن الهی بر مدار اختیار انسان جاری است. چه بسا امّت واحده در عین کوچکی، هسته اصلی جامعه و پایه اجتماع بزرگ صالحی می شود: «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کاَنَ أُمَّه قَانِتًا للّه حَنِیفًا وَ لَمْ یک مِنَ الْمُشْرِکین؛ ابراهیم به تنهایی امّتی مطیع و فرمان بردار و یکتاپرست بود و هرگز از مشرکین نگشت» (نحل: ۱۲۰).

تاریخ به ما می آموزد که تواناترین ملت ها مللی بوده اند که اعضای آنها با هم متحد بوده و هدف مشترک داشته اند و در سایه این اتحاد، قوی ترین بنیاد را تشکیل داده اند. البته رعایت سبک صحیح و پاره ای معیارهای دیگر نیز به عنوان عناصر اولیه بنای امت واحده اهمیت دارد و به علت نقشی که در قوام و بقای آن دارد، اهمیتی دوچندان پیدا می کند. مجموعه تعالیم اسلامی انسان را به وجود ساختاری که پاسخ گوی نیازهای بشر برای استقرار حیات طیبه بوده، راهنمایی می کند. از این رو، بیان اجمالی نظریه سیستم ها و چیستی ساختار (structure) امّت واحده با تأکید بر آیات قرآن کریم اولویت ویژه ای می یابد و در نگاهی غایت شناسانه برای تحقق حیات طیّبه ضروری است.

نظریۀ سیستم ها

این نظریه کل نگر است و تا حدودی مرتبط با نظریه گشتالت، کل را به هم پیوسته و واجد صفاتی می داند که در هیچ یک از اعضای تشکیل دهنده نیست و به عبارت دیگر، کلیت ارگانیسم را بیان می کند که حاصل جمع رفتارها است .

البته سیستم، مفهومی عمومی است که معمولاً در مقوله های متفاوت مد نظر قرار می گیرد و در عصر حاضر نیز با بلوغ اندیشه بشری، بیشتر استفاده شده است. سیستم عبارت است از تعدادی عنصر که با یکدیگر ارتباط دارند. با تکیه بر این تعریف، سیستم موجودیتی است متشکل از عناصری مرتبط و متعامل که این ارتباط و تعامل، نوعی کلیت و تمامیت به آن می بخشد (فرشاد، ۱۳۶۲: ۴۳؛ احمدی، ۱۳۹۱).

این مجموعه به هم پیوسته در جهت هدف معینی حرکت می کنند. یعنی متولد می شوند، رشد می کنند و به بلوغ می رسند. رابطه های درونی اعضا، رابطه های محیطی، خرده سیستم ها، شبکه ها، درون دادها و برون دادها، موجب حرکت به سوی تکامل سیستم می شود و در این مسیر همسویی، همراهی، هم فکری، همکاری و … راه های رسیدن به هدف را تسهیل می کند.

حاصل جمع توانایی های سیستم، بیشتر از توانایی حاصل جمع جبری تک تک اعضا است. سیستم با دریافت منابع مادی، انسانی و تغییر و تبدیل آنها و سعی در ازدیاد و بهبود بازده، بیش از آنچه نیرو (به صورت نیروی انسانی، مواد و اطلاعات) می گیرد نیرو تولید می کند (توبه: ۶). بر این اساس، سیستم خود را در مقابل سکون و نابودی حفظ می کند و ارتباطات در چنین فضایی می تواند رشد یابد و به تکامل برسد.

«از اصول نظریۀ سیستمی می توان هدفمندی، کل گرایی، نظم یافتگی، سازش پذیری و هم پایانی را برشمرد» (حقیقت، ۱۳۸۷: ۲۲۵). منظور از روش مجموعه نگر کلی نگری است و برخلاف روش انتزاعی و جزئی نگر، با ملاحظه کل و روابط کل، به انسان وسعت دید می دهد. «ارسطو، افلاطون، ابن خلدون، مولانا و هگل، از جمله دانشمندانی هستند که به مفهوم سیستم ها توجه داشته اند. این تفکر در خارج از محدوده یک علم معین متولد شد و در محیطی میان رشته ای رشد کرد» (زاهدی، ۱۳۸۹: ۱۲).

در این راستا «مقصود از جهان بینی سیستمی، بررسی پدیده ها از طریق در نظر گرفتن کل پدیده است» (همان: ۶۷). نگاه جامع و نظام مند،[۳] ارتباط وقایع با یکدیگر در مقابل مشاهده صرف، سازگارکردن و سامان دادن اجزا برای رسیدن به هدف، انتخاب ساختاری متناسب در راستای غایت از مزایای بالقوه تفکر سیستمی است.

ساختار امّت واحده و ویژگی های آن در بینش اسلامی

در فرهنگ معین، ساختار به معنای ساختمان، ترکیب، سبک، سازمان، بنا، تشکیلات دادن، پی ریزی کردن، چگونگی ساختمان چیزی، همچنین ترتیب اجزا و بخش های شیء است (معین، ۱۳۸۱: ۸۱۰). در بینش اسلامی، ساختار مشتمل بر اعضایی است که چارچوب و بدنه امّت واحده را تشکیل می دهد و در این میان، انتخاب اولیای حق و ردّ اولیای کفر، شرط اساسی تحقق ساختار امّت واحده است[۴] (بقره: ۱۴۳). این ساختار با توجه به تنوع الگو در گستره زمان ها و فرهنگ ها و نگرش های ارزشیِ گوناگون راجع به هر یک از الگوهای مشهود و موجود در طول تاریخ، آینده ای با منظره و منظومه انسانی ترسیم می کند.

از دیدگاه اسلام نیز، مفهوم «امّت واحده» مستلزم مفهوم «قرابت»، «تقارن» و «همدلی» است. نهاد امّت واحده را می توان به مثابه نظامی دانست که علاوه بر برخورداری از کلیّت، اهداف خاصی بر تشکیل آن مترتب می شود. این اهداف می تواند مادی، معنوی یا مجموعه ای از هر دو باشد. افراد و صفات هر فرد، اجزای این سیستم، و به مثابه درون دادها هستند و در ارتباط و تعامل با یکدیگر، اهداف ترسیم شده مد نظر را که به منزله برون داد در نظر گرفته می شود به وجود می آورند

معیارهای تعیین و تشخیص ویژگی های ضروری برای بنای امّت واحده نظام مند، از دل سیستم و ویژگی های ضروری برای سیستم درمی آید. به عبارت دیگر، معیارها باید بر مبنای نقشی که در تسهیل کارکرد نهاد سیستماتیک ایفا می کنند، تعیین شوند. اگر یک ویژگی بیش از دیگر ویژگی ها می تواند کارکرد سیستمی نهاد را تأمین کند، آن ویژگی مناسب تر است.

در نقطه مقابل، ساختارهایی که با معیارهای نادرست، غیرمنطقی، ناآگاهانه و با ترفندهای استکباری و با توجه به سنت های اشتباه همچون داعشی ها به نام اسلام و مسلمانی صورت می گیرد، مسئله ساز می شوند و علاوه بر اینکه طبق نظریه یادشده، به رشد و تکامل اعضا و افراد امّت واحده کمک نمی کنند، برای حل مشکلات ناشی از انتخاب ناصحیح، باعث اتلاف بخش بزرگی از سرمایه، انرژی و عمر می شوند. اشاره به دو معیار مهم در ساختار امّت واحده نظام مند شایان ذکر خواهد بود:

ویژگی های ساختار امّت واحده

در بینش اسلامی، امّت واحده، نهادی طبیعی، فطری و الهی است که پرداختن به آن در ابتدا به عنوان «نهاد طبیعی» و در ادامه، به عنوان «نهاد فطری» و در نهایت، به عنوان «نهاد الهی»، بنا بر دلایل ذیل، پرداختن به اصلی ترین و عالی ترین اوج نگاه جمعی در حیات انسان ها است:

ـ طبیعی؛ چون با اصل تکوین و طبیعت آدمی به عنوان مخلوقی همچون سایر مخلوقات سازگار است (زخرف: ۳۳). نظام و سنت امّت واحده، الهی است و اگر خدا می خواست همگی امّت واحده بودند. بنابراین، جعل و تحقق عملی امّت واحده، به عهده خود انسان ها است تا خوب و بد برایشان روشن شود … و ظالمان را هیچ یاوری نیست (مائده: ۴۸؛ نحل: ۹؛ هود: ۱۱۸).

ـ فطری؛ زیرا با نیازهای فطری انسان تناسب دارد. در آغاز خلقت، جز یک امت واحده نبود و سپس اختلاف کردند (یونس: ۱۹). این آیه نشان می دهد که اساس خلقت و فطرت، وحدت است و اختلاف، عرضی است.

ـ الهی؛ چون دین با بیان ویژگی های امّت واحده، پاسخ گوی نیازهای فرد و جامعه در زمینه هدایت انسان به سوی ساحت ربوبی است. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که: «خداوند تبارک و تعالی در قرآن توضیح هر چیزی را نازل کرد. حتی به خدا قسم، خدا چیزی را فرو نگذاشت که بندگان به آن نیاز داشتند، تا اینکه کسی نتواند بگوید ای کاش این در قرآن نازل می شد. بدانید خداوند آن را در قرآن نازل کرده است» (کلینی، ۱۴۰۷: ۱/۵۹، ح۱).

هدف کلان تشکیل امّت واحده مبتنی بر رویکرد غایت شناسانه

اهداف امّت اسلامی شامل همه نظام های خرداست و در خدمت هدف کلان شریعت، یعنی «قرب الی اللّه» قرار می گیرد. بدین مفهوم که با حفظ اهمیت و اعتبار، به عنوان اهدافی در مسیر غایت نهایی یا تحت عنوان اهداف متوسط و واسطی خلقت قرار می گیرد و در ارتباطی طولی با هدف برتر و غایی «قرب الی اللّه» است که با توجه به رویکرد غایت شناسانه این گفتار، تمرکز بر هدف غایی است.

بنابراین، همه اهداف غایی و واسطی نظام اسلامی به تبع آن صفاتی که طبق تفکر سیستمی منتج از آن هدف ها است و میزان اهمیت هر یک از آن صفات، در راستای رسیدن به غایت زندگی (قرب الی اللّه) مشخص و دارای ارزش می گردند؛ لذا چگونه می توان تصور کرد که در اسلام، ظلم و نسل کشی، که امروز به نام اسلام و با طراحی و حمایت استکبار جهانی صورت می گیرد، مطلوب ذاتی یا بالعرض نظام اسلامی باشد؟ در اسلام، افزون بر اینکه امّت واحده و تشکیل آن، به خودی خود می تواند هدف قرار گیرد‍‍ و به تعبیری مطلوبیت ذاتی داشته باشد، از مطلوبیت غیری برای رسیدن به قرب و کمال و حیات طیبه نیز برخوردار است.

با توجه به نگرش کلّیتی در نظام امّت واحده، آموزه های دینی علاوه بر تعیین اهداف، بهترین منبع استخراج ویژگی های ساختاری و صفات تربیتی افراد در نظام اسلامی همچون بصیرت، آگاهی، تقوا و … هستند. این صفات خاص برای افراد در بدو امر لحاظ می شود؛ اما برخورداری از صفات مد نظر، نگه داشت و پروراندن آنها، سبب می شود هم این بنیاد به درستی شکل پذیرد و هم در ادامه، کارایی مطلوبی داشته باشد. بدین ترتیب انتخاب شایسته، نقشی مهم در تحقق اهداف نظام امّت واحده دارد.

گزینش و تربیت هدفمند افراد ناسالم و ناهمگون با این نظام، از راهبردهای جدی استکبار است و پیش بینی نکردن ترفندهای استکباری از سوی دیگر، از اشتباهات راهبردی امّت اسلامی است که اثر منفی خود را بر تمام حیات جامعه اسلامی داشته و خواهد داشت؛ اثری که جبران ناپذیر خواهد بود و نظام امّت واحده اسلامی از هم خواهد گسیخت و به اهدافش نخواهد رسید. اینکه در جامعه ای اسلامی، افرادی به ویژه فرهیختگان به سرنوشت امت اسلامی بی اعتنا باشند یا در جوامع اسلامی، حکومت هایی در راستای اهداف اجانب طی طریق کنند، آگاهانه یا ناآگاهانه، رشته حیات طیبه امّت اسلامی گسسته می شود.

هدف، عبارت است از آن حقیقت مطلوب که اشتیاق وصول به آن، محرک انسان به انجام دادن کارها و انتخاب وسیله هایی است که آن حقیقت را دست یافتنی می کند (جعفری تبریزی، ۱۳۷۶: ۱/۸۰). پس از مشخص شدن هدف، افراد با آگاهی و بصیرت دست به انتخاب می زنند. نظر به رابطه هدف و انتخاب و با عنایت به اینکه در نظام سیستمیک هر برون داد خاص، از درون دادی خاص منتج می شود، اهمیت انتخاب ولیّ الهی بیش از پیش روشن می شود.

امّت واحده بر اثر عاملی فطری و تکوینی (نه قرارداد اجتماعی و اعتباریِ صرف یا در سایه مطامع استکباری و تصمیمات هیجانی) ایجاد می شود و تابع شرایط عقلانی خاص سبب استقرار حیاتی سالم، امن، ایمانی و در یک کلام، حیات طیبه خواهد بود. لذا اهمیت پرداختن به اصل انتخاب صحیح یا ناصحیح در حرکت سیستمی امت اسلامی نمایان می شود و جا دارد به برخی انتخاب های نادرست و اهداف انحرافیِ تکفیری ها که مانع راه و بازدارنده از حرکت سیستمی امت اسلامی است، اشاره کنیم:

الف. انتخاب راه با هدف حل مشکلات حاصل از محرومیت ها و زاویه گرفتن با مسیر اللّه و تفسیر به رأی آیات و نشانه ها که قطعاً به ایجاد جریان های انحرافی می انجامد.

ب. انتخاب راه با هدف استقلال در تصمیم و بهره گیری از دیگران

ج. انتخاب راه با هدف طرد هر اندیشه دیگر و کافرشمردن دیگران و محقِّ مطلق خواندن خود که قطعاً می تواند از این اندیشه نشئت گرفته شده باشد که آنها که موافق رأی ما هستند، ماندنی و آنها که مخالف عقیده ما هستند، رفتنی اند.

د. انتخاب ولیّ کفر و جلب رضایت اجانب (آل عمران: ۱۱۰ و ۱۰۴ و ۱۱۳).

ه‍. انتخاب ابزاری دین برای رسیدن به اهدافی دیگر یا نیازهای کاذب

و. انتخاب بر اساس هیجان های غیرمنطقی

از میان این دلایل در تشکیل گروه های انحرافی تکفیری، به معنای عام، با توجه به اوضاع و احوالی که همه چیز را سیاست های غیرانسانی مستکبران طراحی و اجرا می کند، نگرش چهارم، یعنی انتخاب ولیّ کفر و جلب رضایت اجانب، برای از هم پاشیدن نظام امّت واحده، معنادارتر است. البته هر یک از دلایل و میزان اثرگذاری آنها، قابل بررسی است؛ امّا توضیح این نکته مهم به نظر می رسد که نقطه اشتراک عاملان اصلی و اجرایی، از هم گسستن نظام امّت واحده اسلامی است.

مستکبران جهانی از ایجاد تفرقه در امت واحده، بر اساس آینده پژوهی عمیقی کسب منافع طولانی مدت در جهان اسلام را مد نظر دارند؛ در حالی که عاملان اجرایی آنها، که ابزار دست بی اختیار و ایفاگران فرمان اند، نگاهشان روزمره و بر اساس کسب منافع مقطعی است؛ حتی اگر به نام ایجاد حکومت اسلامی عراق و شام باشد! امّا به یقین در نهایت یا این گونه اهداف سراب گونه محقق نمی شود یا در صورت تحقق، به علت پوچ بودن هدف و اقناع نکردن افراد، نه فقط کفایت لازم برای استواری بنای آن را نخواهد داشت که این عاملان، اولین قربانیان دست استکبار و تاریخ مصرف گذشتگان خواهند بود. شاید اشاره آیات قرآن به این است که تا وقتی امتی طبق سیستم الهی همراه است، دوام دارد (اعراف: ۳۴؛ حجر: ۵).

وجود تفکر سیستمی امت واحده و انحرافات موجود

با وجود ارتباط بسیار نزدیک و پیوند میان دو مفهوم «سیستم» و «نگرش سیستمی» در قالب نظر، در عمل، وجود یکی به معنای حتمی بودن وجود دیگری نخواهد بود. بدین معنا امکان دارد نظامی با تمام مؤلفه هایش وجود داشته باشد، اما نگرش سیستمی به آن وجود نداشته باشد. بر این اساس، چنانچه مجموعه ای از اجزای مرتبط، مجزا از هم به کار گرفته شوند، در عمل به ناکارآمدی نظام منجر می شود. در طرف مقابل، ممکن است نگرشی سیستمی، اجزای غیرمرتبطی را در قالب سیستم ترکیب کند؛ امّا به علت فقدان ارتباط ماهوی، وجود هر یک، ناقض دیگری است و در نهایت به ناکارآمدی مجموعه منجر می شود.

با توضیح فوق روشن می شود که آنچه امروزه در میان امت اسلامی دیده می شود، تلاشی است از سوی استکبار جهانی صهیونیستی برای ایجاد خدشه در نگرش سیستمی و کم رنگ کردن آن در میان مسلمانان که منجر به سایش اعضا و نابسامانی در بدنه امّت اسلامی شده است. طبق نظریه این تحقیق، این مسئله باعث اتلاف بخش بزرگی از سرمایه، انرژی و عمر اعضای این امت شده و گروه هایی از مسلمانان درنتیجه انتخاب نکردن اولیای الهی از یک طرف و با هدایت و حمایت اولیای کفر از طرف دیگر، از سیستم امّت واحده جدا شده اند و نه فقط کارآمدی لازم را ندارند که به صورت غده سرطانی در بدنه امّت اسلامی ایفای نقش می کنند:

ما، یعنی دنیای اسلام، که باید نیروی خودمان را صرف کنیم برای مقابله با توطئه رژیم صهیونیستی و این حرکتی که علیه قدس شریف و مسجدالاقصی انجام دادند، که همه دنیای اسلام را بایستی به حرکت آورد، امروز ناچاریم به گرفتاری هایی که استکبار در درون دنیای اسلام به وجود آورده، مشغول بشویم. جریان تکفیر، ظاهر اسلامی دارد امّا عملاً در خدمت جریان های استعماری و استکباری و سیاسی بزرگی است که علیه دنیای اسلام دارند کار می کنند (خامنه ای، ۱۳۹۳ الف و ب).

پس وقتی در نگاه وهابیت، بحث رافضی مطرح می شود، به صورت هدفمند، زمینه های ازهم پاشیدگی نظام امّت اسلامی فراهم می شود و وقتی نظریه تضاد بین شیعه و سنی بیان می شود، عملاً چنین گسستگی ای تحقق می یابد.

مقایسه تفکر سیستمی مادی با نگرش سیستمی الهی

در این مقایسه به منظور مرتفع کردن محدودیت های تفکر سیستمی و بهبود و رشد آن، با بهره جویی از مبدأ تفکر اسلامی، به مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

۱٫ مبدأ تفکر سیستمی، حس، تجربه و آزمایش است و فقط ارزش علمی دارد. روش شناسی ای که فقط علمی باشد به سبب میزان جهل انسان به جهان، روشی نارسا است. برای جبران این نقیصه، شایسته است به مبدأ تفکر اسلامی که همان وحی است و ارزش علمی، عقلی و عینی دارد، توجه کنیم.

۲٫ فکر سیستمی فقط به مسائل دنیوی و مادی نظر دارد در حالی که تفکر اسلامی، جامعیت دنیوی و اخروی دارد و به دنیا و مادیات منحصر نیست(بقره: ۲۰۱).

۳٫ تفکر سیستمی، روش و وسیله رسیدن به هدف را عرضه نمی کند. لذا بر اساس ایده «توجیه وسیله با هدف»، از هر وسیله ای می توان برای رسیدن به هدف مد نظر استفاده کرد، در حالی که در تفکر ناب اسلامی برای رسیدن به هدف مطلوب باید از وسایل و روش های مناسب و مشروع استفاده کرد.اینکه هدف وسیله را توجیه نمی کند، در کلام بسیاری از محققان و اندیشمندان وارد شده، از جمله مطهری می نویسد:

برای حق باید از حق استفاده کرد. یکی از راه هایی که از آن راه بر دین از جنبه های مختلف ضربه وارد شده است، رعایت نکردن این اصل است که ما همان طور که هدفمان باید مقدس باشد، وسایلی هم که برای این هدف مقدس استخدام می کنیم باید مقدس باشد؛ یعنی به نفع دین هم نباید بی دینی کنیم. دین اجازه نمی دهد ولو به نفع خودش ما بی دینی کنیم: اُدْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَه وَالْمَوْعِظَه الْحَسَنَه (مطهری، ۱۳۸۶: ۳۵؛ و نک.: مفتح، ۱۳۹۵).

۴٫ تفکر سیستمی به تجارب افراد که از طریق واقعیت های زندگی در عمل به دست آمده است، توجه نمی کند؛ در حالی که تفکر اسلامی روش های مختلفی را برای زندگی در عرصه های مختلف پیشنهاد می دهد. مثلاً یکی از روش های تربیتی تفکر اسلامی، روش الگوپذیری از اسوه های صالح و مخلص است (احزاب: ۲۱). سنت پیامبر (ص) و سیره معصومان (ع) و انسان های بزرگ در قالب پیامبران، می تواند الگوی شایسته تربیتی در زندگی انسان ها باشد. از آن گذشته، از جمله روش های تربیتی تفکر اسلامی، عبرت گرفتن و پندآموزی از گذشتگان و دیگران است (آل عمران: ۱۳).

۵٫ تفکر سیستمی نمی تواند شناخت کلی از جهان به دست دهد، در حالی که در تفکر سیستمی الهی، هستی مبدأمند، مقصدمند و مرتبت مند است و برخورداری اجزای هستی از وحدت حقیقی از مبانی مهم وجودشناسی دیدگاه اسلام است (بهشتی، ۱۳۸۹: ۳۳-۳۴). بر همین اساس، چنانچه به تفکر سیستمی اسلامی توجه شود، می توان با توجه به ماهیت از اویی و به سوی اوییِ جهان هستی، مبدأ و معاد جهان را یافت و با توجه به آن، چگونگی خلقت جهان، حرکت جهان و جهت آن را به وضوح تبیین کرد (بقره: ۱۵۶). با توجه به تفکر سیستمی اسلامی، برای رسیدن به برون دادهای اسلامی، درون داده ایی هم سنخ و هم راستا لازم است.

مستجارmostajar

لینک کوتاه : https://mostajar.com/?p=9864

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.