در تاریخ بشر، تمدنهای مختلفی وجود دارند که تأثیرات عمیقی بر توسعه فرهنگی، علمی، اجتماعی و سیاسی بشر گذاشتهاند. در اینجا به چند تمدن مهم و تأثیرگذار در تاریخ اشاره میکنم:
- تمدن سومری (Sumerian Civilization): این تمدن که در حدود ۴۵۰۰ سال پیش در منطقه بینالنهرین (بین رودهای دجله و فرات) شکل گرفت، از نخستین تمدنهای شناختهشده است. سومریان اولین خط نوشتاری (خط میخی) و بسیاری از نوآوریهای دیگر را به جهان معرفی کردند.
- تمدن مصری (Ancient Egyptian Civilization): تمدن مصر باستان که به مدت بیش از ۳۰۰۰ سال در امتداد رود نیل ادامه داشت، در زمینههای معماری، هنر، مذهب و ریاضیات پیشرفتهای بزرگی داشته است. هرمها و معابد باستانی این تمدن همچنان از عجایب تاریخ بشر به شمار میروند.
- تمدن هند (Indus Valley Civilization): تمدن دره سند که حدود ۴۰۰۰ سال پیش در منطقهای که اکنون پاکستان و شمال هند است، شکوفا شد. این تمدن بهخاطر مهندسی شهری پیشرفته، سیستم آبیاری و خط نوشتاری خاص خود مشهور است.
- تمدن چین باستان (Ancient Chinese Civilization): چین یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان است که از حدود ۴۰۰۰ سال پیش وجود داشته و در زمینههای فلسفه، علم، هنر، سیاست و تکنولوژی پیشرفتهای بسیاری داشته است. دیوار بزرگ چین، اختراعاتی مانند کاغذ، باروت و قطبنما از دستاوردهای این تمدن هستند.
- تمدن یونان باستان (Ancient Greek Civilization): یونان باستان بهویژه در فلسفه، هنر، سیاست و علم تأثیر شگرفی در تاریخ بشر داشته است. فیلسوفانی مانند سقراط، افلاطون و ارسطو، در کنار نمایشنامهنویسان، دانشمندان و هنرمندان یونانی، بسیاری از اصول تمدن غربی را پایهگذاری کردند.
- تمدن روم باستان (Ancient Roman Civilization): روم باستان در زمینههای حقوق، حکمرانی، مهندسی، معماری و ارتش پیشرفتهای چشمگیری داشت و بسیاری از اصول قانونی و دولتی آن هنوز هم در جوامع مدرن کاربرد دارند.
- تمدن مایا (Maya Civilization): مایای باستان در مناطقی از مکزیک و آمریکای مرکزی مستقر بودند. آنها بهویژه بهخاطر دانش ستارهشناسی و تقویم پیچیدهشان شناخته میشوند.
- تمدن اسلامی (Islamic Civilization): از قرن ۷ میلادی به بعد، دنیای اسلام با دستاوردهای بزرگ در علوم، ریاضیات، پزشکی، فلسفه و هنر شناخته شد. دانشمندان مسلمان در ترجمه و توسعه علم یونانی و ایرانی نقش مهمی داشتند.
این تمدنها تنها نمونههایی از تمدنهای تاثیرگذار در تاریخ بشر هستند که هرکدام سهم بزرگی در شکلدهی به دنیای امروز داشتهاند.
تمدن اسلامی یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین تمدنهای تاریخ بشر است که در دورهای نسبتاً کوتاه (از قرن ۷ میلادی به بعد) به اوج خود رسید و تأثیرات فراوانی بر سایر تمدنها و جوامع گذاشت. در مقایسه با دیگر تمدنها، برخی ویژگیها و تفاوتهای خاص تمدن اسلامی قابل توجه است. در اینجا به چند تفاوت مهم اشاره میکنم:
۱٫ تأکید بر علم و دانش
تمدن اسلامی بهویژه در دوران “دوره طلایی اسلام” (قرن ۸ تا ۱۳ میلادی) بر دانش، علم و فلسفه بسیار تأکید داشت. مسلمانان نه تنها به حفظ و ترجمه آثار یونانی و رومی پرداختند، بلکه در بسیاری از زمینهها همچون ریاضیات، فیزیک، شیمی، پزشکی، نجوم و جغرافیا پیشرفتهای چشمگیری داشتند.
- مقایسه: در حالی که در بسیاری از تمدنها نیز علم و دانش اهمیت داشت، تمدن اسلامی با ایجاد موسسات علمی مانند دارالحکمه (خانه حکمت) در بغداد، شبکهای از مدارس علمی و بیمارستانهای پیشرفته، نقش برجستهای در گسترش علم ایفا کرد.
۲٫ نقش دین در فرهنگ و سیاست
تمدن اسلامی از همان ابتدا بهطور عمیق با دین اسلام آمیخته بود. در حالی که بسیاری از تمدنها از جمله تمدنهای یونانی و رومی بهطور عمده بر تفکرات فلسفی و انسانی متمرکز بودند، در تمدن اسلامی دین و علم بهطور همزمان پیش میرفتند.
- مقایسه: در تمدنهای دیگر، مانند تمدنهای یونان باستان یا روم باستان، اگرچه فلسفه و تفکر علمی اهمیت داشت، اما علوم دینی غالباً از حوزه علوم طبیعی و انسانی جدا بودند. اما در تمدن اسلامی، فلسفه، علوم طبیعی و دینی اغلب بهطور همزمان و در قالب یک نگاه جامع به جهان مطرح میشدند.
۳٫ ترکیب فرهنگی و تسامح دینی
تمدن اسلامی بهویژه در دوران امپراتوریهای اسلامی مانند امویان و عباسیان، یک تمدن چندفرهنگی و چندمذهبی بود. مسلمانان با احترام به مذاهب و فرهنگهای مختلف، در بسیاری از مناطق دنیا (از هندوستان تا اسپانیا) به حکومت پرداخته و فضاهای علمی و فرهنگی مشترک ایجاد کردند.
- مقایسه: در برخی تمدنها مانند روم باستان یا امپراتوریهای دیگر، سیاستهای مذهبی غالباً محدودکننده یا تحمیلگر بودند، اما در تمدن اسلامی، سیاستهای غالب در بسیاری از دورهها از نوع تسامح مذهبی بود که به جوامع مختلف اجازه میداد تا در کنار یکدیگر زندگی کنند.
۴٫ میراث معماری و هنری
هنر اسلامی، بهویژه در معماری، ویژگیهای خاصی دارد که در تمدنهای دیگر کمتر مشاهده میشود. از جمله این ویژگیها میتوان به استفاده از هندسه پیچیده، تزیینات گچی و کاشیکاریهای زیبا، و همچنین معمارهایی مانند مساجد با گنبدها و منارههای بلند اشاره کرد.
- مقایسه: در حالی که در تمدنهای یونانی و رومی نیز معماری بسیار پیشرفتهای وجود داشت، اما معماری اسلامی بیشتر بر عناصر تزئینی و هندسی و همچنین استفاده از فضاهای داخلی بزرگ و باز تمرکز داشت، که یکی از ویژگیهای بارز آن است.
۵٫ نوآوریهای علمی و اختراعات
تمدن اسلامی در اختراعات و نوآوریهای مختلفی پیشگام بود. از جمله مهمترین دستاوردها میتوان به اختراعات در زمینههای جراحی، شیمی، و مهندسی اشاره کرد. بسیاری از نوآوریها از جمله الگوریتمها (که ریشه در نام ریاضیدان مسلمان “خوارزمی” دارد) و مکانیک توسط دانشمندان مسلمان در دورانهای مختلف به جهانیان معرفی شد.
- مقایسه: در حالی که تمدنهای دیگر نیز نوآوریهایی داشتهاند، بسیاری از اختراعات و پیشرفتهای علمی تمدن اسلامی تأثیرات گستردهای بر تمدنهای غربی و دیگر مناطق داشت، بهویژه در دوران رنسانس اروپا که بسیاری از دانشمندان غربی از آثار و اکتشافات علمی مسلمانان بهرهبرداری کردند.
۶٫ گسترش جغرافیایی و فرهنگی
تمدن اسلامی در مقایسه با بسیاری از تمدنهای دیگر، بهویژه در زمانهای آغازین، از طریق فتوحات نظامی، تجارت و مهاجرتهای فرهنگی به سرعت گسترش یافت. از شبهجزیره عربستان تا شمال آفریقا، اسپانیا، ایران و هند، اسلام و فرهنگ اسلامی در بسیاری از نقاط جهان رسوخ کرد.
- مقایسه: این گسترش فرهنگی در مقایسه با تمدنهایی مانند روم یا یونان که گسترش بیشتری در مرزهای جغرافیایی خود داشتند، ویژگی برجستهای است که در تمدن اسلامی مشاهده میشود. این گسترش باعث بهوجود آمدن یک شبکه فرهنگی وسیع از مراکز علمی و تجاری شد.
۷٫ زبان عربی به عنوان زبان علمی و فرهنگی
زبان عربی در دوران طلایی اسلام نقش بسیار مهمی در گسترش علم و فرهنگ داشت. بسیاری از متون علمی و فلسفی که در دورههای مختلف نوشته شدهاند، به زبان عربی بودند. این زبان در سراسر دنیای اسلامی بهعنوان زبان مشترک علمی و فرهنگی مورد استفاده قرار میگرفت.
- مقایسه: در تمدنهای دیگر، زبانهای مختلفی برای انتقال علم و فرهنگ استفاده میشد، اما زبان عربی در دنیای اسلام همان نقشی را ایفا میکرد که در تمدنهای غربی زبان لاتین داشت.
تمدن اسلامی، با ویژگیهای خاص خود در زمینههای علم، دین، فرهنگ و سیاست، نقش برجستهای در تاریخ بشر ایفا کرد. اگرچه سایر تمدنها نیز تأثیرات بزرگی داشتند، اما ترکیب دین و علم، تأکید بر نوآوریهای علمی، و تسامح فرهنگی و مذهبی از ویژگیهای منحصر به فرد تمدن اسلامی بود.
تمدن اسلامی که در دوران طلایی خود (از قرن ۸ تا ۱۳ میلادی) در زمینههای علمی، فلسفی، هنری و اقتصادی پیشرفتهای چشمگیری داشت، در طول زمان با چالشها و بحرانهای مختلفی مواجه شد که موجب کاهش نفوذ و قدرت آن در سطح جهانی گردید. دلایل مختلفی برای افول تمدن اسلامی وجود دارد که در اینجا برخی از مهمترین آنها را بررسی میکنیم:
- حملات نظامی و حملات خارجی:
- یکی از مهمترین عواملی که به سقوط تمدن اسلامی منجر شد، حملات نظامی بود. حملات مغولان در قرن ۱۳ میلادی که منجر به سقوط خلافت عباسی در بغداد شد، آسیب زیادی به زیرساختهای فرهنگی، علمی و اقتصادی مسلمانان وارد کرد. این حملات باعث از بین رفتن بسیاری از کتابخانهها، مراکز علمی و شهرهای مهم شد.
- همچنین حملات صلیبی که در قرون وسطی به سرزمینهای اسلامی انجام شد، موجب تضعیف حکومتهای اسلامی در منطقه شد.
- افول خلافتهای مرکزی:
- خلافتهای اسلامی در دوران مختلف به دلیل اختلافات داخلی و فساد سیاسی به تدریج تضعیف شدند. خلافت عباسی در بغداد و خلافت اموی در اندلس، به تدریج در برابر حملات خارجی و همچنین مشکلات داخلی از جمله فساد و انشقاقهای دینی و سیاسی، توان مقابله با تهدیدات را از دست دادند.
- با از بین رفتن خلافتهای مرکزی، قدرت سیاسی در دستان حکومتهای محلی و نواحی مختلف افتاد و این باعث تفرقه و عدم انسجام در دنیای اسلام شد.
- اختلافات مذهبی و سیاسی داخلی:
- در داخل دنیای اسلام، اختلافات میان فرق مختلف مانند اهل سنت و شیعه، همچنین تضادهای ایدئولوژیک و سیاسی باعث تفرقه و ضعف درونی شد. این اختلافات همواره از تواناییهای مسلمانان برای مقابله با تهدیدات خارجی کاسته است.
- افزایش استعمار غربی:
- در قرون ۱۸ و ۱۹، کشورهای اسلامی با پیشرفتهای علمی و صنعتی غربی و توسعه امپراطوریهای استعماری روبهرو شدند. استعمارگران اروپایی به تدریج بخشهای زیادی از دنیای اسلام را تحت کنترل خود درآوردند و این موجب تضعیف اقتصادی و نظامی کشورهای اسلامی شد.
- همچنین تاثیرات فرهنگی و آموزشی استعمار بر جوامع اسلامی، بسیاری از جوانان مسلمان را از تکیه بر تمدن و میراث خود دور ساخت و به سمت الگوهای غربی کشاند.
- مشکلات اقتصادی و اجتماعی:
- در طول تاریخ، مشکلات اقتصادی، فساد مالی و عدم مدیریت صحیح منابع نیز به افول تمدن اسلامی دامن زد. بسیاری از کشورهای اسلامی در دورههای مختلف دچار بحرانهای اقتصادی شدند که باعث کاهش قدرت نظامی و علمی آنان گردید.
- توقف نوآوریهای علمی و فرهنگی:
- در دوران شکوفایی تمدن اسلامی، بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان بزرگ در زمینههای مختلف علمی مانند ریاضیات، پزشکی، شیمی، فلسفه و نجوم فعالیت میکردند. اما به تدریج، این روند نوآوریها کاهش یافت و برخی از اکتشافات و پیشرفتهای علمی متوقف شد. این توقف در نوآوریها، به ویژه در دوران رکود سیاسی و اجتماعی، به کاهش تاثیرگذاری تمدن اسلامی در جهان انجامید.
این عوامل در ترکیب با یکدیگر باعث شدند که تمدن اسلامی که زمانی مرکز پیشرفت و علم در جهان بود، به تدریج از جایگاه خود سقوط کند.
تمدن نوین اسلامی که در دنیای معاصر مطرح است، به یک روند پیچیده و در حال تحول اشاره دارد که در واکنش به چالشهای قرون اخیر و تحولات جهانی آغاز شده است. این روند همزمان با تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی در کشورهای اسلامی و در پاسخ به گفتمانهای جهانیسازی، مدرنیته و استعمار شکل گرفته است. نمیتوان یک تاریخ دقیق برای شروع آن تعیین کرد، اما میتوان چندین رویداد و روند مهم را در آن شناسایی کرد که به شکلگیری تمدن نوین اسلامی کمک کردهاند:
۱٫ جنبشهای اصلاحطلبانه قرن ۱۹ و ۲۰ (حرکتهای بازگشت به اسلام)
- آغاز اصلاحات در دنیای اسلام: در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، پس از شکستهای پی در پی کشورهای اسلامی در برابر استعمارگران غربی، برخی از متفکران و علمای مسلمان به اصلاحات درونی و بازگشت به اصول اسلام به عنوان راهی برای بازسازی جامعه مسلمانان پرداختند. این جنبشها تلاش میکردند تا تفکر اسلامی را با دنیای مدرن همراستا کنند.
- جنبشهای فکری و فرهنگی: از جمله مهمترین شخصیتها در این دوره میتوان به محمد عبده (از مصر) و سید جمالالدین اسدآبادی اشاره کرد که به دنبال احیای اندیشههای اسلامی بودند و سعی کردند اسلام را با چالشهای مدرنیته و استعمار تطبیق دهند. این اصلاحطلبان به دنبال بازگشت به منابع اصلی اسلام (قرآن و سنت) بودند و معتقد بودند که تمدن اسلامی باید از طریق شناخت درست و استفاده از علم و فناوریهای جدید در مقابل تهدیدات خارجی و داخلی احیا شود.
۲٫ حزبگرایی و ناسیونالیسم اسلامی (دهههای ۱۹۴۰-۱۹۷۰)
- استقلالخواهی کشورهای اسلامی: با استقلال کشورهای اسلامی از استعمارگران در نیمه قرن ۲۰، بسیاری از کشورها سعی کردند هویت و تمدن اسلامی خود را در برابر مدرنیته غربی حفظ کنند. در این دوره، چهرههایی مانند سید قطب در مصر امام سید روحالله موسوی خمینی در ایران بهطور خاص بر نظریههای اسلام سیاسی و بازگشت به اصول دینی تاکید کردند.
- اسلام سیاسی: در این دوره، ایدههای جدیدی مانند “اسلام سیاسی” و “دولت اسلامی” مطرح شد. این نظریهها بر این اساس بودند که دین باید بهطور کامل در سیاست و زندگی اجتماعی دخالت کند و نه تنها یک امر فردی باشد. این دوره به نوعی آغاز استفاده از مفاهیم اسلامی بهعنوان یک الگو برای بازسازی حکومتها و جوامع اسلامی بود.
۳٫ انقلاب اسلامی ایران (۱۹۷۹)
- پایان سلطنت شاه ایران و ظهور جمهوری اسلامی: یکی از مهمترین نقاط عطف در شکلگیری تمدن نوین اسلامی، انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ بود که به رهبری امام بزرگوار حضرت روحالله خمینی و با شعارهایی چون بازگشت به اصول اسلام، استقلال و عدالت اجتماعی انجام شد. این انقلاب بهعنوان یک نمونه موفق از “دولت اسلامی” و “اسلام سیاسی” در جهان معاصر شناخته میشود.
- دولت اسلامی و مدل جمهوری اسلامی: ایران پس از انقلاب بهطور رسمی یک جمهوری اسلامی را با تأسیس نهادهای سیاسی بر اساس اصول اسلام بهوجود آورد که در آن شریعت اسلامی اساس قانونگذاری و حکومتداری قرار گرفت. این مدل حکومت اسلامی بهعنوان الگویی برای دیگر کشورهای مسلمان در جستجوی مسیرهای مشابه مطرح شد.
۴٫ حرکتهای اسلامی معاصر و جهادگرایی (دهههای ۱۹۸۰-۲۰۰۰)
- اسلامگرایی و رادیکالیسم: در دهههای پایانی قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱، با افزایش ناامنیها و چالشهای جهانی، گروههایی باظاهراسلامگرایی با نام های مختلفی در کشورهای مختلف (مانند طالبان در افغانستان و القاعده) توسط نظام استکباری بوجود آمدند که به ظاهربه دنبال تحقق یک “تمدن اسلامی نوین” با تأکید بر اصول دینی سختگیرانهتر و با استفاده از زور و غصب عنوان جهاد برای رسیدن به اهداف خود شدند. جالب است که پوسته ی ساخته شده برای این گروهها شباهت هایی با آنچه اسلام ناب نامیده می شود داشت.
- بازگشت به هویت اسلامی: هرچند تمدن شکل گرفته توسط امام راه خود را می رفت اما این گروهها و جنبشها، بهویژه در واکنش به جهانیشدن و تأثیرات منفی فرهنگ غربی، برشعار “بازگشت به اسلام اصیل” و “جهاد” تأکید میکردند، گرچه این روند در بسیاری از نقاط به درگیریهای داخلی و جهانی منجر شد. نمونه بارز آن اتفاقاتی که در افغانستان ،سوریه، میانمار وعراق به وجود آمد و ذهن مردم دنیا را نسبت به تمدن اسلامی مخدوش ساخت.
۵٫ تلاشهای علمی و فناوری در دنیای اسلام (دهههای ۲۰۰۰ تا کنون)
- پیشرفتهای علمی و فناوری در کشورهای اسلامی: یکی از جنبههای مهم تمدن نوین اسلامی، توجه به پیشرفتهای علمی و فناوری است. در دهههای اخیر، کشورهای اسلامی بهویژه در حوزههای نفت، انرژیهای تجدیدپذیر، فناوری اطلاعات، و بهویژه در برخی کشورهای منطقه خلیج فارس (مانند قطر، امارات، عربستان سعودی) تلاشهای چشمگیری در جهت گسترش علم و فناوری انجام دادهاند. این کشورها میخواهند نقش مؤثری در تحولات علمی و جهانی ایفا کنند.لکن تلاش غرب برای تولید رقابت کاذب این کشورها با ایران بوده و تحولات علمی آن ها عمق چندانی ندارد.
- آموزش و تحقیقات اسلامی: برخی از دانشگاههای معتبر اسلامی مانند جامعهالمصطفی در ایران و الازهر در مصر، بهطور فزایندهای در زمینههای مطالعات اسلامی و فناوریهای جدید به آموزش نسل جدیدی از دانشمندان و پژوهشگران پرداختهاند. همچنین در زمینههایی مانند فقه اسلامی و اقتصاد اسلامی، تلاشهایی برای بهروز کردن مفاهیم و ساختارهای این حوزهها انجام شده است.
۶٫ حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی در برابر جهانیشدن
- اصلاح و بازسازی فرهنگی: تمدن نوین اسلامی در حال تلاش است تا هویت فرهنگی و اجتماعی خود را در دنیای جهانیشده حفظ کند. برخی از کشورهای اسلامی به دنبال پروژههای فرهنگی برای معرفی و احیای میراث اسلامی خود، از جمله معماری اسلامی، هنرهای تجسمی، و سنتهای فرهنگی، هستند. این روند در جهت حفظ اصول و ارزشهای اسلامی در دنیای مدرن صورت میگیرد.
ایران به عنوان یکی از کشورهای با تاریخ و تمدن کهن در منطقه، در بسیاری از زمینهها در تاریخ خود موفق عمل کرده و نقش مهمی در شکلگیری تمدنهای مختلف ایفا کرده است. از نظر فرهنگی، علمی، ادبی و هنری، ایران دستاوردهای چشمگیری داشته است. برخی از جنبههایی که ایران در آنها موفق عمل کرده را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
- میراث فرهنگی و تاریخی: ایران با تمدنهایی مانند تمدن ایلامی، پارسی، ساسانی و اسلامی، همواره نقش کلیدی در تحولات فرهنگی و تمدنی منطقه و جهان داشته است. آثار تاریخی مانند تخت جمشید، پاسارگاد، و ارگ بم، نشاندهنده عمق تمدن ایران در دورانهای مختلف است.
- علوم و فلسفه: در دوران طلایی اسلام، ایران محل رشد و توسعه علوم مختلف بود. فیلسوفان، ریاضیدانان، ستارهشناسان و پزشکان بزرگی مانند ابن سینا (Avicenna)، خیام، و رازی در تاریخ علم و فلسفه تأثیرات زیادی داشتند. همچنین مدارس علمی در شهرهایی مانند بغداد، نیشابور و اصفهان به عنوان مراکز پیشرفته علم شناخته میشدند.
- ادبیات و هنر: شعر فارسی، به ویژه آثار حافظ، سعدی، فردوسی و مولانا، همواره جزو گنجینههای ادبی جهان به شمار میروند. علاوه بر این، هنر ایرانی شامل معماری، مینیاتور، فرشبافی، و خوشنویسی نیز در سطح جهانی شناخته شده است.
- دیپلماسی و روابط بینالملل: ایران در دورانهای مختلف تاریخ خود توانسته نقش مهمی در سیاست و روابط بینالملل ایفا کند. امپراتوری پارس در دوران هخامنشیان یکی از بزرگترین و قدرتمندترین امپراتوریهای تاریخ بود و حتی در دوران معاصر، ایران نقشی فعال در مسائل منطقهای و جهانی دارد.
اما بهرغم این دستاوردها، ایران در برخی جنبهها در چالشهایی هم دست و پنجه نرم کرده است. مشکلات اقتصادی، تحریمها، و مسائل داخلی سیاسی و اجتماعی از جمله مسائلی هستند که بر روند توسعه کشور تأثیرگذار بودهاند. علاوه بر این، گاهی توجه به فرهنگ و تاریخ با چالشهای نوین، به ویژه در دنیای مدرن، مواجه شده است.
در نهایت، ایران از نظر تاریخی و فرهنگی جزو کشورهای پیشگام در تمدنسازی بوده است، اما همواره چالشها و تغییرات جدید در عرصههای مختلف باید بهطور مداوم مورد توجه قرار گیرد تا این مسیر ادامه یابد.
نتیجهگیری
تمدن نوین اسلامی، بهرغم تفاوتهای گسترده در رویکردها و تفسیرهای مختلف در کشورهای اسلامی، تلاش دارد تا پاسخهایی برای چالشهای مدرنیته، جهانیشدن، استعمار و بحرانهای داخلی پیدا کند. از اینرو، این تمدن میتواند بهعنوان یک روند در حال تحول شناخته شود که در پی بازتعریف هویت و اهداف خود در دنیای معاصر است، بدون اینکه از اصول بنیادین اسلام فاصله بگیرد.