یکی از جالبترین نکات دربارهی شهید ابراهیم هادی که برای بسیاری از افراد جالب است دوستی و آشنایی محمد بنا، سرمربی اسبق و البته بهترین سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان با این شهید عزیز است.
در کتاب سلام بر ابراهیم میخوانیم که چند نفر قصد قمهزدن به محمد بنا را داشتهاند و ابراهیم هادی مانع این کار میشود.
محمد بنا در مصاحبهای در مورد شهید ابراهیم هادی گفت:« همدیگر را میشناختیم. در یک باشگاه تمرین میکردیم، در باشگاه ابومسلم؛ انتهای خیابان عارف، نزدیک میدان خراسان. خانهاش همان جا بود. مدتی کشتی فرنگی را رها کردم به باشگاه ابومسلم آمدم و کشتی آزاد کار کردم. ابراهیم هم آنجا تمرین میکرد، مدتی که در باشگاه ابومسلم کشتی آزاد تمرین کردم، باعث شد ابراهیم را بشناسم. قبل از انقلاب در دورهای با هم رفیق بودیم. او چند ماهی از من بزرگتر بود. بعد از انقلاب هم ما از آن محله رفتیم و از هم جدا شدیم. جنگ شده بود، ابراهیم به جبهه رفت و بعد خبر شهادتش را شنیدم. او انسانی والا مقام بود.
شهید ابراهیم هادی دارای ویژگی های اخلاقی، فرماندهی و شخصیتی باارزشی بود. در یکی از خاطرات درباره او چنین نقل شده است:« ابراهیم درهمان ایام پایانی دبستان کاری کرد که پدرش عصبانی شد و گفت که ابراهیم از خانه بیرون برو و تا شب هم برنگرد. ابراهیم تا شب به خانه نیامد. همه خانواده ناراحت بودند که او برای ناهار چه کار کرده است ولی روی حرف پدر، حرف نمی زدند. ابراهیم شب برگشت و با ادب به همگی سلام کرد. از او پرسیدند ناهار چه کار کردی؟ پدر با این که که هنوز از ابراهیم ناراحت بود ولی منتظر جوابش بود.
شهید ابراهیم هادی خیلی آهسته گفت که داخل کوچه راه می رفتم، یک پیرزن دیدم که کلی وسایل خریده و نمیدانست چکار کند و چطور به خانه برود. من به او کمک کردم و وسایلش را تا منزلش بردم. پیرزن هم کلی از من تشکر کرد و سکه پنج ریالی به من داد. نمی خواستم قبول کنم، ولی خیلی اصرار کرد. من هم مطمئن بودم این پول حلال است زیرا برایش زحمت کشیده بودم. ظهر با همان پول، نان خریدم و خوردم.»
با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ابراهیم هادی به عنوان یکی از مدافعان میهن به جبهههای نبرد شتافت. او با شجاعت و دلاوریهای خود در میدان جنگ، نقش مهمی در پیروزیهای نظامی ایران داشت. اما مهمتر از همه، او با اخلاق و رفتار انسانی خود در جبههها، به همرزمان خود درسهایی از جوانمردی و ایثار آموخت.
با شروع درگیریها در پاوه، اصغر وصالی برای مقابله با تروریستها، گروه چریکی دستمال سرخها را تشکیل داد و در نهایت غائلهی پاوه با پیام امام و حضور پرشور مردم به پایان رسید.
شهید ابرهیم هادی در ادامه فعالیتهای گروه چریکی دستمال سرخها در مهاباد، به عضویت این گروه درآمد و در مهاباد و کردستان و سرپل ذهاب، به همراه دیگر یارانش نقشآفرینی کرد.
انیمیشن سلام بر ابراهیم
انیمیشن «سلام بر ابراهیم» کاری از گروه نوجوان مرکز پویانمایی صبا است که به تهیهکنندگی اسدالله دیانتی و کارگردانی اسماعیل یوسفی در چهار فصل تولید شده است که در حال حاضر، فصل اول این مجموعه در ۱۳ قسمت ۲۰ دقیقهای آماده پخش است.
این سریال زندگی نامه شهید ابراهیم هادی است که با کیفیت ۴k تولید شده است.
زندگی شهید هادی در این انیمیشن، به چهار فصل تقسیم شده است.
یک فصل، دوران کودکی تا جوانی و فعالیتهای فرهنگی و مذهبی این شهید در آن دوران را به تصویر میکشد.
یک فصل، به حضور شهید هادی در جبهه غرب و مبارزات ایشان در آن منطقه میپردازد.
و دو فصل هم به فعالیت این شهید در جبهه جنوب و حضور در دو عملیات فتحالمبین و والفجر مقدماتی، بویژه وقایع مربوط به کانال کمیل میپردازد که منجر به شهادت ایشان میشود.
لحظه شهادت شهید ابراهیم هادی در این انیمیشن به زیبایی به تصویر کشیده شده است.
یکی از بزرگترین دستاوردهای شهید ابراهیم هادی، تحولات اجتماعی و فرهنگی بود که به واسطه اعمال و رفتار او در جامعه رخ داد. او با ترویج فرهنگ ایثار و فداکاری، بسیاری از جوانان را به سوی این ارزشها سوق داد و نقش مهمی در تقویت همبستگی ملی و ارتقاء روحیه مقاومت در جامعه ایفا کرد.
ابراهیم نوجوان بود که پدرش فوت شد و همین موضوع سبب شد تا ابراهیم مسئولیتپذیری بیشتری نسبت به بسیاری مسائل، به ویژه خانواده، داشته باشد و خیلی زود به مردی عاقل و کامل تبدیل شود.
ابراهیم هادی در دوران تحصیل در مقطع دبیرستان با ورزش زورخانهای آشنا شد و این ورزش باستانی را ادامه داد و بعدها یکی از نامداران این ورزش و کشتی بهشمار میآمد. ابرهیم همچنین در والیبال نیز بسیار عالی بود و همه او را یک والیبالیست خوب میدانستند.
شهید ابراهیم در طول عمر خود بسیار به تزکیه نفس میپرداخت و غرور و تکبر را یکی از بزرگترین عوامل سقوط میدانست.
این نوع نگرش ایشان باعث میشد تا دست به کارهایی مانند باربری بزند تا غرور و نفسش را بشکند تا به این طریق با نفس خود مبارزه کند و غرور سبب منحرف شدن او از مسیر درست و راست نشود.
از دیگر خصوصیات بارز این سرباز مخلص اسلام و وطن، این بود که در کوچکترین کارها رضایت خدا را مدنظر قرار میداد و برای رضایت خدا قدم برمیداشت. ابراهیم هادی معتقد بود که حتی اگر ورزش کردن به قصد رضایت خدا باشد، عبادت است.
نقل می کنند شب از روحانی مسجد راجع به حرام بودن شرط بندی در ورزش شنید فردا که برای والیبال رفقایش می خواستند شرط بندی کنند گفت: حرام است و حاضر نشد تن به شرط بندی بدهد. او ورزشکار ماهری بود و علاوه بر والیبال ،کوهنوردی و بسیاری از ورزش های دیگر را می شناخت.
از دیگر ارزشهای شخصیتی این شهید عزیز کمک به فقرای اقلیتهای دینی، پایبندی به نماز اول وقت، دوستی و هدایت افراد گمراهشده، کمک به مردم، خودسازیهای معنوی، توجه ویژه ایشان به کسب روزی حلال و … است.
خواهر شهید ابراهیم هادی روایت می کند:من سالی چند مرتبه به کانال کمیل می روم و با برادر شهیدم صحبت می کنم.
به وی می گویم ابراهیم جان! قربان مهمان نوازی ات، معرفتت، مردم داریت. بعد از شهادت برایمان گفتند که تا آخرین لحظه شهدا را سیراب کرد ولی خودش با لبی تشنه به دیدار معبود شتافت.
این ویدئو تجلیل رهبری از ابراهیم هادی را به تصویر کشیده
خواهر اوا ادامه می دهد:من یقین دارم که ابراهیم زندگی زیبایی در جوار حضرت زهرا( س) دارد و من با ابراهیم خیلی ارتباط دارم. هرگاه کاری داشته باشم و سر دوراهی بمانم، از او تقاضای کمک میکنم به اینصورت از او می پرسم که فلان کار را انجام دهم یا ندهم بعد مکثی می کنم و جوابش را می شنوم.
شهید ابراهیم هادی در سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی به همراه بچه های گردان کمیل و حنظله در کانال های فکه بمدت پنج روز مقاومت کرد ولی تسلیم نشد و سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۶۱ پس از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد و کسی دیگر او را ندید.
ابراهیم همیشه از خدا تقاضا داشت گمنام شود؛ به دلیل آنکه یکی از صفات یاران خدا، گمنامی است. او به شهادت رسیداما اصلا ازدواج نکرده است. دو جلد کتاب به نام سلام بر ابراهیم برایش چاپ شده که بارها تجدید چاپ گردیده است.کتاب های راز کانال کمیل، یاران ابراهیم و خدای خوب ابراهیم نیز برای او منتشرشده است.
یاد و خاطره او همچنان در قلبهای مردم زنده است. او با زندگی کوتاه ولی پربار خود، درسهای بزرگی از انسانیت، ایثار و فداکاری به جامعه آموخت و الگویی بینظیر برای نسلهای آینده شد. در قطعه ۲۶ بهشت زهرا(س) (ردیف ۵۲، شماره ۱) سنگ مزاری به عنوان یادبود برای این شهید عزیز قرار داده شده است.
وصیت نامه شهید ابراهیم هادی
بسم رب الشهداء و الصدیقین
اگر چه بیش از هر کس، خود را محتاج وصیت و پند و اندرز می دانم، پیش از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا می کنم که قدرتی به بیان من بدهد که بتوانم از زبان یک شهید، دست به قلم ببرم چرا که جملات من پیدا شد و مورد عفو رحمت الهی قرار گرفتم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا کردم، بعنوان پرافتخارآفرین وصیای شهید خوانده می شود.
خدایا تو را گواه می گیرم که از شروع انقلاب تا به حال در طول این مدت هر چه کردم برای رضای تو بوده و سعی داشتم همیشه خود را در مقابل آزمایش ها، مورد آزمایش و آموزش قرار دهم. امیدوارم در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر متکبرین، این جان ناقابل را بپذیری.
خدایا با این که از شکستگی های متعدد استخوان هایم رنج می برم، ولی اهمیتی نمی دادم؛ به این خاطر که من در این مدت نسبت به آن هایی که خالصانه در این راه گام نهاده اند، نشانه هایی از لطف و رحمت تو دیده ام.
خدایا، ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم، نمی دانم چگونه در برابر عظمت تو ستایش کنم ولی همین قدر می دانم که هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو می شتابد و به خوبی این را در خود احساس کردم و می کنم.
خدایا چنان عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب در وجودم شعله ور است که اگر تکه تکه شوم و یا زیر سخت ترین شکنجه ها قرار گیرم، او را تنها نخواهم گذاشت. بعنوان یک فردی از آحاد ملت مسلمان به تمامی ملت خصوصاً مسئولین امر تذکر می دهم که همیشه در جهت اسلام و قرآن باشید و هیچ مسأله و روشی شما را از هدف و جهتی که دارید، منحرف ننماید.
دیگر اینکه در کارهایتان سعی کنید نیت خود را خالص نموده و از هر شرک و ریا، حسادت و بغض اعمالتان را پاک نمایید تا هم اجر خود را ببرید و هم مسئولیت خود را آنچنان که خداوند، اسلام و امام می خواهند، انجام داده باشید هرگز این را فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم، جامعه ساخته نمی شود.
والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته
ابراهیم هادی پور