آغاز حیات بشر
پس از هبوط آدم بر زمین و آغاز حیات بشری همواره گروهی از انسان ها با پیروی از شیطان گام به حلقه مستکبران می گذارند
و با اولیاء الهی و پیروان آنان به ستیز برمی خیزند.
بدین ترتیب در طول تاریخ شاهد رویارویی جبهه باطل یا حزب الشیطان (مستکبرین) و جبهه حق یا حزب الله (مستضعفین) هستیم که پیوسته تداوم خواهد افت تا این که سرانجام در پایان تاریخ بر اساس قانون خدشه ناپذیرِ «وراثت ارض» انقلاب جهانی مستضعفین به رهبری مهدی موعود به وقوع بپیوندد
و با شکست نهایی مستکبران، حکومت صالحان در سراسر جهان سایه گستر گردد.
موسی
استکبارستیزی از پدر حضرت موسی شروع شده، با مادر و خواهرش ادامه مییابد تا به حضرت آسیه در قصر فرعون میرسد و سالها بعد موسی و هارون پرچمدار استکبارستیزی میشوند.
این دو پیامبر با قدرت لایزال الهی عزمی جزم دارند تا بنیاسرائیل را از ستم فرعونیان نجات دهند.
حضرت موسی با جامهی رسالتی که خداوند در شبی سرد و در مکانی مقدس بر تنش پوشاند همراه با معجزاتی عظیم در دست (اژدها و ید بیضا)، قلبی وسیع، زبانی فصیح، پشتوانهای محکم و شجاعتی بینظیر بهسوی فرعون طاغی میرود تا فرعون را که ادعای خدایی میکند و بنی اسراییل را به بردگی کشیده، بهسوی خدای یکتا بخواند و قوم بنی اسراییل را از ظلم و ستم نجات دهد.
هر کس مفهوم استکبار را به درستی بفهمد، آن گاه ارزش ذاتی ستیز و مبارزه با استکبار را هم به درستی خواهد فهمید، وبا تمام وجود اگر فطرت انسانی اش سالم مانده باشد؛
فهم درست
بر اساس عقلانیت و ارزشهای اخلاقی، می گوید: «ای کاش من هم یک استکبار ستیز به معنای واقعی کلمه باشم.» استکبار یعنی خود بینی و خود برتر پنداری و تلاش همه جانبه برای اینکه، این برتری بر دیگران اعمال گردد.
مستکبر یعنی کسی که با استفاده از قدرت و هر ابزار ممکن در اختیار، می خواهد بر دیگری سلطه داشته باشد.
مستکبر برای رسیدن به خواسته های خود، به هیچ یک از ارزش های اخلاقی و انسانی پایبندی ندارد.
قلدری، زورگویی، چپاول وغارت، جنایت، ظلم و کشتار، خلق و خوی مستکبر است. امروز آمریکا، سرکرده مستکبران عالم است و به درستی میتوان از این کشور، با عنوان «استکبار جهانی»، یاد کرد.
پژوهشگران و کارشناسان علوم سیاسی براین عقیده هستند که استکبارستیزی اگر چه در حافظه تاریخی ایرانیان وجود داشت، اما امام خمینی(ره) با رهبری انقلاب اسلامی توانست این روحیه را در مردم ایران شکوفا و آن را بیش از هر زمان دیگری عینیت ببخشد.
این سؤال به ذهن متبادر می گردد که فلسفه استکبارستیز بودن امام چیست؟
و این مفهوم چگونه و از کجا به فضای اندیشه وی راه افته است؟
بدون تردید تراوشات فکری ک نظریه پرداز، فیلسوف یا متفکر بسیار نشأت گرفته از جهانبینی و نظام ارزشیِ مورد پذیرش وی میباشد.
با این حساب، قدم نهادن به آن قلمرو معرفتی و ارزشی که یک فرد با اثرپذیری از شرایط اقلیمیاش پرورش افته، پیش نیاز فهم تولیدات فکری وی خواهد بود.
معمار انقلاب
آراء سیاسی معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی(س) هم تماماً منبعث از اندیشه و جهان بینی اسلامی است.
لذا برای فهم درست آراء این رهبر ژرف اندیش ابتدا باید در قلمرو گفتمانی او (گفتمان اسلام) وقوف داشته باشیم و بر روی همان سکوی معرفتی بایستیم که وی از فراز آن جهان پیرامون خود را می نگریست.
اگر بخواهیم عقبه فکری استکبارستیزی در طول ۴۰۰ سال اخیر ایران را بررسی کنیم باید به این نکته اشاره کرد که از زمانی که ایده ایران واحد در زمان حکومت صفویه شکل میگیرد
صفویه وقاجار
و این حکومت شیعی مورد تهدید امپراتوری عثمانی قرار میگیرد با تقویت وجوه ملی در کنار آرمانهای تشیع، دفاع از ایران، دفاع از نوامیس و دفاع از وطن از همین زمان در ادبیات سیاسی کشور رایج میشود.
با این وجود تا دوره قاجار واژه مشخص استکبارستیزی کاربردی ندارد.
رواج واژه استکبارستیزی از دوره قاجار و شروع جنگهای ایران و روس شروع شده است .
در این زمان علمای دین از جمله میرزای شیرازی، فتوای دفاع از کشور و جلوگیری از مداخلات روسیه را صادر میکند و برای نخستین بار واژه استکبار در خطاب به دولت تزار روسیه رواج پیدا میکند
و کم کم این ایده در مردم ایران شکل میگیرد که با رویکرد استکبارستیزی به جنگ با دشمن بروند.
مقاومت
بروز ایده مقاومت همزاد با ایده استکبارستیزی است .
این ۲ ایده مقارن با جنگهای ایران و روس شکل گرفت و با وجود اینکه شکلگیری انقلاب مشروطه و تحولات جهانی از جمله شکلگیری جهان سرمایهداری و کمونیستی را پس از آن شاهد هستیم و ادبیات سیاسی ایران در این زمان متحول شد
و مفاهیم کلاسیک ادبیات سیاسی به حاشیه رفت و ادبیات جدیدی شکل گرفت اما ایده استکبارستیزی و مقاومت کماکان جایگاه ویژه خود را حفظ کرد تا با شکلگیری انقلاب اسلامی به اوج خود رسید.
استکبارستیزی چنان با زندگی مردم کشور عجین شده که به جزیی از فرهنگ عمومی تبدیل شده است و با وجود تلاشهای دشمنان نظام این آرمان همچنان در جامعه زنده و پویا است.
اساس حرکت انقلاب اسلامی یک حرکت ضداستعماری و ضداستکباری بوده است و این موضوع برگرفته از آموزههای اولیای دین است بهطوریکه امام خمینی(ره) به عنوان پیرو راستین مکتب حسینی، مقابله با طاغوت و استکبار را آغاز کرد و با همراهی مردم آن را به پیروزی رساند.
هر اقدامی که به نوعی با سلطه جریان کبر بر جامعه اسلامی، تقابل کند به معنای استکبارستیزی است
و باید گفت که استکبارستیزی فقط صرف شعار نیست اگر چه آن هم مهم است و تنها راهپیمایی نیست، بلکه هر اقدامی که عوامل تضعیف نظام را در مقابل زورگویان از میان بردارد استکبارستیزی است.
تغییر در کتابهای درسی دانشآموزان با رویکرد دشمنشناسی، معرفی دستاوردهای انقلاب اسلامی پیش از تبلیغات سوء دشمن و تقویت فضای مجازی داخلی از راهکارهایی است که میتواند نقشههای دشمن را در این حوزه بیاثر کند.
سخنرانی کمتر دیده شده حضرت آیتالله خامنهای در مقابل لانه جاسوسی درباره علل تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ توسط دانشجویان پیرو خط امام
۱۳ آبان
دلیل نامگذاری سیزدهم آبان ماه در تقویم جمهوری اسلامی به عنوان «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی»، به خاطر سه رویداد تاریخی در این روز در مقاطع مختلف، با ماهیت مبارزه ملت ایران، با آمریکای مستکبر به شرح زیر است:
۱- روز سیزده آبان سال ۱۳۴۳، روز تبعید حضرت امام خمینی رحمه الله علیه به ترکیه به دلیل مخالفت سر سختانه و برآوردن فریاد های بلند علیه لایحه کاپیتولاسیون.
۲- روز سیزدهم آبان ماه ۱۳۵۷، روز به خاک و خون کشیده شدن دانش آموزان تهرانی که قصد پیوستن به دانشجویان معترض به سیاست های سرکوب رژیم فاسد، مستبد و وابسته پهلوی، مستقر در دانشگاه تهران را داشتند.
۳- روز سیزدهم آبان ماه ۱۳۵۸، روز تسخیر سفارت آمریکا در تهران از سوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، که به محل جاسوسی و توطئه علیه ملت ایران تبدیل شده بود.
در هر سه رویداد تاریخی، یک طرف ملت ایران و طرف دیگر آمریکا قرار دارد.
شاه و رژیم پهلوی در دو رویداد اول و دوم، به دلیل ماهیت وابستگی، هیچ کاره است و به عنوان دست نشانده آمریکا در ایران، سیاست های آمریکا را اجرا می کند در هر سه رویداد تاریخی، ماهیت رویارویی ملت ایران با امریکا، ماهیت مبارزه است.
جنایت های رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی فلسطین به ویژه در غزه و لبنان با حمایت های همه جانبه آمریکا، نشان میدهد مبارزه با آمریکا و اسرائیل غاصب، یک امر لازم است
و برای نتیجه بخش بودن این مبارزه، ایجاد یک «ائتلاف جهانی» علیه این ظالمین خون آشام، یک ضرورت اجتنابناپذیر می باشد.